
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، بعد از تحمل باد و کولاک و باران شدید روز اول حضور در منطقه، و خانه نشینی به خاطر بارش تگرگ شدید، صبح زود با صدای خروس روستایمجاور محل اسکان آماده شدیم برای فعالیت.
برخلاف دیروز هوا لطافت خوبی داشت و اینجا اول صبح همه بیدارند حتی کودکان خردسال، انرژی و شادابی کودکی ۴ ساله همچنان انرژی به ما میدهد که این انرژی پایدار است.
روستای الیاس احمد و سرپل اول روستا، منتظر ما بودند، بعد از ورود به روستا تازه با درد و مشکلات مردم آشنا شدیم.
میشود گفت: همه مردم در چادر زندگی میکنند، با اینکه چیزی برایشان باقی نمانده، ولی امید به زندگی در روستا موج میزند، همه در حال فعالیت هستند برای فردایی بهتر.
در کنار شرایط روستا، شور و حال بچههای جهادی وصف ناپذیر است، مانند انسانی که گمشدهای داشته و با رسیدن به روستا انگار گمشده خودشان را پیدا کردند، آنقدر سریع سراغ بازسازی رفتن که ما زمان طولانی در روستا به دنبال آنها میگشتیم!
نشاط رضایت لبخند و دعای خیر سهم مردم بود و احساس نشاط و مفید بودن و لذت خدمت سهم بچههای جهادی.
این لذت ماندگار و بی مثال به حدی بود که برای سوار شدن آنها به مینی بوس و برگشت به مقر اسکان باز هم مانند صبح به دنبال آنها در بین کوچههای روستا میگشتیم!
و آخر در یک کوچه بن بست در حال انتقال یک وسیله اهالی روستا به داخل منزل، آنها را یافتیم.
راوی: مصطفی خانی