۲۲ / اسفند / ۱۴۰۳ - 12 March 2025
15:03
۱۱:۱۴

۱۳۹۸/۰۳/۰۷
رزمنده دفاع مقدس در گفتگو با بسیج:

عکس شهید خرازی ژنرال عراقی را میخکوب کرد

یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس با اشاره به خاطراتی از عملیات والفجر 10 از میخکوب شدن ژنرال عراقی با مشاهده عکس شهید خرازی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری بسیج از استان چهارمحال و بختیاری ؛ محمد روزدار در این گفتگو با اشاره به خاطرات دوران دفاع مقدس، گفت: منطقه عملیاتی والفجر 10 شامل قسمتی از "دشت زور" (گل ها) می باشد كه در شمال آن، ارتفاعات سورن و در جنوب آن، ارتفاعات بالامبو، گوزیل و شیندروی قرار دارند. همچنین، در شرق منطقه، ارتفاعات پروینه - توانیر، كوه شنام، كوه دالانی، خورنوازان وجود دارند و در غرب و شمال غربی آن، ارتفاع تیمور ژنان و دریاچه دربندیخان قرار دارد.

این یادگار دفاع مقدس افزود: در جریان عملیات والفجر 10 در استان سلیمانیه عراق و در شهر حلبچه، محل استقرار  رزمندگان استان چهارمحال و بختیاری در قالب تیپ 44 قمر بنی هاشم (علیه السلام) روی ارتفاعات کوه تیمور ژنان بود.

وی ادامه داد: یک روز داخل تانک بودم و داشتم ارتفاعات شاخ شمیران که محل تجمع عراقی ها بود را با گلوله مستقیم هدف قرار می دادم، که بچه های اطلاعات عملیات پیش من آمدند و ضمن قدردانی گفتند اهدافی که مورد هدف قرار دادیم بسیار مهم بود و عراقی ها با دادن تلفات و خسارات زیاد در حال تخلیه مکان هستند و از من خواستند که به کار خود با دقت بالا ادامه دهم و زمینه حرکت قایق های خودی از دریاچه سد دربندیخان عراق به طرف ارتفاعات کیوره را فراهم کنم و نگذارم تیربارهای دشمن نیروهای خودی را زیر آتش بگیرند.

این رزمنده دفاع مقدس ادامه داد: با دوربین دستی سنگر تیربارها را شناسایی کردم و با دوربین تانک آنها را بر روی قطب نمای تانک قفل کردم و شروع به اجرای آتش کردم . طوری خود را از دید دشمن مخفی نگه داشتیم که فقط لوله تانک بیرون بود و با چشم عادی نمی شد محل تانک را شناسایی کرد و حتی اطراف آن به علت بارندگی در هنگام شلیک گلوله گردو خاکی بلند نمی شد .

وی افزود: بعداز اقامه نمازظهر و عصر و خوردن ناهار وارد تانک شدم و در حال شناسایی نقاط مهم بودم که ناگهان صدای انفجار شدیدی مرا تکان داد و مثل اینکه در درون تانک در حال سقوط از ارتفاع بودم و دیگر چیزی نفهمیدم، نزدیکی های غروب خودم را داخل یک سنگر دیدم که سرم به دستم وصل بود ، وقتی هوشیاری خود را بدست آوردم همرزمان گفتند هواپیمای عراقی در حال بمباران هوایی بود که  از بمب های آن کنار تانک خورد و چند متری تانک را به طرف دره غلت داد.

این جانباز دفاع مقدس ادامه داد: نزدیکی های غروب آفتاب بود که تعدادی اسیر عراقی آورده بودند و یکی از آنها جزء فرماندهان ارشد عراق بود و خودرا سرتیپ و فرمانده یکی از تیپ های عراقی معرفی نمود و جلوی ستون اسرا حرکت می کرد و ناگهان متوقف شد به عکس شهید خرازی خیره شد و بعد از لحظاتی بااشاره کردن به عکس شهید خرازی گفت : من از صاحب این عکس می ترسم.

روزدار تصریح کرد: وقتی به ژنرال عراقی گفتند که چرا از شهید خرازی می ترسی؟ در جواب گفت: من آدم ترسویی نیستم ولی برای این فرمانده ارزش قائل هستم  ودر زمان حیاتش با رشادت ها و تاکتیک های خود ترس را در وجودما کاشته است و هر جالشکر حسین خرازی عمل می کرد ما شکستمان را قطعی می دانستیم .روزی که شهیدخرازی به شهادت رسید ما سه شبانه روز شیرینی پخش کردیم و تلوزیون و رادیوی عراق مارش پیروزی پخش می کردند.

 


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید