خبرهای داغ:
کودتای نقاب در تیر ماه ۱۳۵۹ با امداد الهی کشف و خنثی شد. نیروهای انقلابی سپاه پاسداران همدان و همافران انقلابی انجمن اسلامی پایگاه هوایی شهید نوژه نقش بی‌بدیلی در عملیات دستگیری و انهدام شبکه اعضای کودتا داشتند.
کد خبر: ۹۱۵۴۸۴۹
|
۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۱

نقش سپاه و همافران انقلابی همدان در دستگیری اعضای کودتای نقاب / تنها شهید عملیات خنثی‌سازی کودتا چه کسی بود؟به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، در کتاب «دست خدا بر نقاب» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در رابطه با نقش سپاه همدان و همافران انقلابی پایگاه نوژه در خنثی‌سازی کودتا آمده است: انهدام عناصر کودتا در منطقه‌ پایگاه هوایی شهید نوژه به‌وسیله‌ سپاه همدان آن‌قدر از پیچیدگی خاص، زمان اندک و سرعت عمل بالا برخوردار بود که با توجه به توان و استعداد کودتاگران و برنامه‌ریزی دقیق آن‌ها برای تصرف پایگاه هیچ عامل دیگری غیر از معجزه و توکل بر ذات باری‌تعالی نمی‌‌توانست در پشتیبانی از نیروها و پاسداران انقلاب در دفع این فتنه، ثمرساز باشد. سردار طایفه‌نوروز فرمانده‌ وقت سپاه پاسداران همدان در خصوص اجرای این عملیات می‌گوید:

«در همان روزهای هفدهم یا هجدهم تیر 1359 در دفتر پایگاه سپاه بودم که تلفنی از تهران به من خبر دادند که برادر محسن رضایی پشت خط است و کار فوری با شما دارد. وقتی با برادر محسن صحبت کردم، ایشان خبر انجام یک کودتا در پایگاه شهید نوژه را به من دادند. در پی آن نیز دو نفر از برادران سپاه تهران را به همدان فرستادند. آن‌ها هم به محض ورود به پایگاه سپاه، تمام جریان کودتا را شرح دادند و وظیفه‌ سپاه همدان را در حفظ و حراست از پایگاه شهید نوژه و دستگیری کودتاگران تشریح کردند.

 با توجه به اهمیت موضوع و خطری که هر لحظه انقلاب را تهدید می‌کرد، بنده به سرعت دستور تشکیل شورای فرماندهی را دادم. آن دو برادرِ فرستاده از سپاه تهران نیز در این جلسه شرکت کردند. آن‌ها به توجیه اعضای شورای سپاه پرداختند و اهمیت یک عملیات نظامی برای تعقیب و دستگیری نیروهای ضدانقلاب را بیان کردند. آن‌ها به نکته‌ اساسی این توطئه نیز که همانا خطر نابودی نظام جمهوری اسلامی توسط کودتاگران بود اشاره کردند. در همان شورا به ‌سبب کمبود وقت و خطر تصرف پایگاه هوایی توسط کودتاگران، طرح عملیات غافل‌گیری ریخته شد. سپس موضوع استفاده از نیروهای عملیاتی و چگونگی ورود به پایگاه در دستور کار شورای فرماندهی قرار گرفت».

وضعیت بحرانی پیش‌آمده و خطر احتمالی سقوط پایگاه هوایی شهید نوژه آن‌قدر برای فرماندهی سپاه همدان جدی بود که در همان دقایق اولیه‌ تشکیل شورای فرماندهی، توجه اعضا بر روی نیروهایی موجود، که در پادگان آموزشی سپاه همدان مشغول گذراندن دوره‌ آموزشی بودند، جلب شد. سردار علی شادمانی فرمانده‌ وقت پادگان آموزشی ابوذر سپاه همدان در این خصوص می‌گوید:

«بعد از ظهر روز هجدهم تیر بود که برادر طایفه‌نوروز با من که مسئول آموزش پادگان ابوذر بودم تماس گرفت و اعلام کرد که به تعدادی نیروی توانمند، ورزیده و چالاک نیاز دارم و فوری و بدون اتلاف وقت نیروها را به پایگاه سپاه بفرست. من هم به سرعت تعداد نه نفر از نیروهای ورزیده و از نظر جسمانی توانمند را به مقر سپاه فرستادم».

باتوجه به تاریک‌شدن هوا و استفاده‌ کودتاگران از فضای تاریکی شب و موقعیت پایگاه هوایی نوژه و اخبار اطلاعاتی که در اختیار کمیته‌ خنثی‌سازی و نیروهای سپاه قرار گرفته بود، فرصت بسیار اندک در ساقط ‌کردن توطئه، جمع‌آوری نیرو و تقسیم فاز عملیاتی و برنامه‌ریزی برای ورود به پایگاه هوایی نیاز به اجرای دقیق یک تیم عملیاتی و تیزبینی فرماندهی در تدارک و پشتیبانی نیروها را می‌طلبید. سردار طایفه‌نوروز در ادامه‌ خاطرات خود می‌گوید:

«برای تشکیل یک گروه ضربت برای دستگیری کودتاگران از تمام توان سپاه استفاده کردم. برادران رسمی و نیروی ذخیره‌ سپاه همدان فراخوانده شدند؛ البته آن نیروهایی که می‌دانستم برای یک عملیات غافلگیری و در عین حال مخفی و سرّی توان و استعداد رزمی فوق‌العاده و زیرکی خاصی دارند. هرچند که نیروهای مؤمن و جان‌برکف سپاه همدان در درگیری‌های شهرها و روستاهای کردستان در مقابله با اشرار و ضدانقلابیون دموکرات و کومله در ماه‌های قبل رشادت و شهامت خود را نشان داده بودند و تعدادی از برادران سپاه همدان نیز در این درگیری‌ها به شهادت رسیده بودند؛ اما این عملیات و دستگیری توطئه‌گران کودتاچی ویژگی خاص خود را داشت».

تهیه‌ و تدارک اسلحه و مهمات و تجهیز نیروها و درعین حال توجیه نیروهای عمل‌کننده و تقسیم افراد به تیم‌های سه یا چهار نفره و تشریح نقشه عملیاتی تیم‌ها، نیاز به سرعت عمل بالا داشت. بابک رضایی از نیروهای سپاه پاسداران همدان، که در عملیات خنثی‌سازی کودتا حضور فعال داشت، در خاطرات خود می‌گوید:

«در آن زمان در اسلحه‌خانه سپاه، بیشتر اسلحه‌ها «ژ3» بود، هرچند تعدادی اسلحه‌ یوزی نیز وجود داشت و حتی یک قبضه اسلحه ام‌پی آلمانی در کنار دیگر سلاح‌ها به‌چشم می‌خورد؛ اما تعداد ژ3 بیشتر بود. فشنگ این اسلحه نیز بیشتر از اسلحه‌های دیگر بود؛  اما به‌دلیل آنکه مدت زیادی از این اسلحه‌ها استفاده نشده بود، به تنظیف و روغن‌کاری نیاز داشت. این کار با سرعت زیاد به‌وسیله‌ نیروها‌ی مستقر در پایگاه انجام گرفت. سپس با خشاب‌گذاری و تقسیم سلاح‌ها، تمام نیروها مسلح شدند. مجموع برادران شرکت‌کننده در عملیات تقریباً هفتاد نفر بودند. دو دستگاه بیسیم نیز در اختیار ماشین فرماندهی و تیم عمل‌کننده در محل تجمع کودتاگران قرار گرفت».

در کنار نیروها و تیم‌های عمل‌کننده‌ سپاه از تعدادی از همافران انقلابی پایگاه هوایی شهید نوژه نیز استفاده شد. این افراد که با تماس‌های پنهانی نیروهای سپاه با آن‌ها در داخل پایگاه متوجه اوضاع شده بودند، به‌عنوان نیروهای عمل‌کننده از داخل پایگاه هوایی به یاری نیروهای سپاه شتافتند و برای درگیر شدن احتمالی یا دستگیری نیروهای کودتاگر در داخل پایگاه منتظر دستور بودند. مشکل اساسی نیروهای ضربت و یا همافران انقلابی در داخل پایگاه، نداشتن اسلحه و مهمات بود. چند نفر از همافران و افسران انقلابی که از سوی نیروهای سپاه شناخته شده بودند و در بیرون پایگاه حضور داشتند، از طریق تماس تلفنی و حضور به‌موقع در پایگاه سپاه همدان در جریان توطئه قرار گرفتند و به کمک برادران سپاهی خود آمدند و مقدمات ورود به پایگاه هوایی را فراهم کردند. امیر سیاوش مشیری از خلبانان وقت پایگاه شهید نوژه در خاطرات خود از شکل حضور در پایگاه در کنار برادران سپاه می‌گوید:

«در نیروی هوایی از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از برادران همافر و درجه‌دار و افسران انقلابی، دست به تشکیل انجمن اسلامی زدند. این نیروهای جوان و انقلابی در حفظ و حراست از انقلاب و نگهبانی و امانتداری از ادوات و تجهیزات این نیرو در پایگاه‌های مختلف در کشور با هوشیاری و از سرِ خلوص و خضوع، به پاسداری از تجهیزات و سلاح‌های مستقر در پایگاه‌ها می‌پرداختند. در عین حال مراقب بودند که مبادا عوامل نفوذی دشمن و معاندین با انقلاب و نهضت اسلامی مردم ایران در ارتش به تخریب یا صدمه‌ رساندن به تجهیزات ارزشمند این نیرو اقدام کنند و یا در فکر توطئه‌ای برآیند.

در جریان کودتای نقاب (نوژه) گروه ضربت برادران انجمن اسلامی پایگاه شهید نوژه به یاری برادران خود در سپاه شتافتند و به محض اطلاع از موضوع با تیم عملیاتی سپاه، راهکار ورود به پایگاه، همراه با سلاح و مهمات را بدون اطلاع دژبانی مستقر در ورودی به پایگاه به انجام رساندند».

با اطلاع‌رسانی به‌موقع و استقرار نیروها در مکان‌های ازپیش‌تعیین‌شده و بنا به دستور فرماندهی سپاه همدان، تمام راه‌های منتهی به پایگاه و جاده‌های اطراف آن نیز به‌صورت نامحسوس کنترل شد و تحت حفاظت نیروهای امنیتی درآمد. تمام طول جاده‌ منتهی به پایگاه نیز به‌شدت کنترل می‌شد. محمدرضا عراقچیان از دیگر نیروهای وقت سپاه همدان، درباره‌ استقرار و آرایش نیروهای عملیاتی در خاطرات خود می‌گوید:

«نیروهای سپاه فرستاده‌‌شده به منطقه پایگاه هوایی نوژه به سه دسته تقسیم شدند: تیم اول به محوطه‌ پشت پایگاه رفتند تا مبادا هواپیمای جنگی در آن منطقه فراز و فرود داشته باشد. تیم دوم به‌ سمت جاده‌ کبودرآهنگ فرستاده شد تا تردد در آن جاده را کنترل کنند. تیم سوم به‌سمت جاده‌ همدان به ساوه رفتند و در حاشیه‌ جاده مستقر شدند و با تشکیل پست ایست و بازرسی تردد خودروها و افراد را زیر نظر داشتند».

ایجاد منطقه‌ امنیتی، آن‌هم با آن سرعت عمل بالا، از اقدامات جالب و بی‌نظیر نیروهای سپاه همدان در آن لحظات حساس و بحرانی بود. از همه مهم‌تر، وجود روستاهای اطراف پایگاه و مناطق مسکونی آن منطقه بود که برای نیروهای امنیتی سپاه مشکل خاصی را ایجاد می‌کرد؛ زیرا در صورت درگیرشدن نیروها با کودتاگران، ناخودآگاه روستاییان در منطقه‌ درگیری حاضر می‌شدند. چه‌بسا در اثر شلیک گلوله‌ها افراد بی‌گناهی کشته یا مجروح شوند. بنابراین برای اطمینان از عدم ورود ساکنین به منطقه‌ درگیری لازم بود تا تمام روستاهای اطراف نیز، تا آنجا که امکان داشت، در زیر چتر امنیتی نیروهای سپاه قرار گیرند و از خروج روستاییان از منازل خود و روستا در طول شب جلوگیری شود. سردار طایفه‌نوروز در ادامه‌ خاطرات خود می‌گوید:

«در همان لحظات اولیه‌ استقرار نیروها در مناطق و اطراف پایگاه، تعدادی از برادران سپاه را نیز جهت آگاهی‌بخشی روستاییان به مساجد روستا‌های اطراف فرستادیم و ضمن ملاقات با کدخدای روستاها، به‌صورت بسیار سرپوشیده و کلی آن‌ها را در جریان درگیری احتمالی در اطراف پایگاه نوژه قرار دادیم و از آن‌ها خواستیم تا روستاییان را از تردد در منطقه برحذر دارند. همچنین فرماندهی پاسگاه‌های ژاندارمری مناطق اطراف را نیز سریعاً در جریان درگیری احتمالی قرار دادیم. البته با احتمال این موضوع که عوامل کودتاچی ممکن است خبرچین‌هایی در منطقه داشته باشند، توجیه افراد و روستاییان کار بسیار سختی بود؛ اما مسدود کردن رفت‌وآمدها و کنترل شدید منطقه و ایجاد پوشش امنیتی به‌خوبی انجام گرفت و بسیار هم مؤثر واقع شد».

یکی از اتفاقات جالبی که در جریان عملیات نیروهای سپاه همدان علیه کودتاگران انجام گرفت شکل ورود این نیروها به پایگاه هوایی نوژه است. به گفته‌ برادران سپاه نوعی امداد غیبی بود که در آن لحظات به یاری نیروهای انقلاب رسید. بهروز خانلر از اعضای وقت سپاه همدان در خاطرات خود درباره‌ ورود به پایگاه هوایی نوژه می‌گوید:

«ورود به محوطه‌ پایگاه و پادگان‌های ارتش نیاز به مجوز و در عین حال تفتیش افراد و وسایل نقلیه از سوی دژبانِ ورودی به پایگاه‌ها دارد. افرادی که در محل دژبانی قرار دارند، بازرسی و تفتیش را یک امر لازم و ضروری می‌دانند و تخطی از این وظیفه برای این افراد جرم سنگینی دارد. در قضایای وارد شدن برادران سپاه به پایگاه نوژه نیز این مشکل وجود داشت که چگونه بتوانیم علاوه بر حضور فیزیکی در محوطه پایگاه، سلاح و ادوات را نیز به داخل پایگاه منتقل کنیم و در اختیار برادران همافر انجمن اسلامی پایگاه قرار دهیم. با اطلاعاتی که به‌دست آورده بودیم، می‌دانستیم که عوامل نفوذی کودتاگران در پایگاه هر لحظه منتظر بودند تا با اعلام رمز از سوی رهبران خود عملیات را شروع کنند. اگر مطلع می‌شدند که نیروهای سپاه از جریان کودتا آگاهی دارند، به احتمال غریب به یقین، کودتاگران داخل پایگاه رأساً وارد عمل می‌شدند و دست به اقدام خطرناکی می‌زدند.

بنابراین لازم بود که ورود برادران سپاه به پایگاه کاملاً عادی باشد و شکی ایجاد نشود. برای این منظور یکی از برادران همافر که قبلاً در بیرون پایگاه و در ستاد فرماندهی سپاه از موضوع اطلاع پیداکرده بود، با تماس تلفنی به داخل پایگاه و ارتباط با دوستان خود مقدمات ورود پنج نفر از نیروهای سپاه را فراهم کرد. از آنجا که محرمانه‌بودن این حضور فیزیکی هدف اصلی وارد ‌شدن به محوطه‌ پایگاه بود، نیروهای انجمن اسلامی پایگاه مجوز ورود را به دژبانی داده بودند؛ اما تفتیش و بازرسی ماشین جزء وظایف دژبانی بود و هیچ مجوزی مبنی بر عدم بازرسی از خودرو وجود نداشت.

وقتی من به همراه پنج نفر از برادران (یکی از برادران همان همافری بود که مجوز ورود به داخل پایگاه را فراهم کرده بود) به درب پایگاه رسیدیم، درجه‌دار دژبانی با توجه به مجوزی که قبلاً صادر شده بود از ورود افراد به داخل پایگاه ممانعتی نکرد؛ اما ورود اتومبیل (استیشن تویوتا) را منوط به بازرسی و تفتیش قسمت عقب آن دانست. این درحالی بود که چند قبضه اسلحه ژ3 و مقدار زیادی مهمات مانند نارنجک و فشنگ در قسمت عقب جاسازی شده بود و اگر دژبانی متوجه می‌شد، معلوم نبود که چه اتفاقی می‌افتاد. از سویی دیگر، همه برادرانی که در ماشین حضور داشتند مسلح به اسلحه‌ کمری بودند و اگر ممانعتی پیش می‌آمد بلاشک درگیری در محوطه ورودی به پایگاه اتفاق می‌افتاد و عملیات لو می‌رفت.

 در همین دقایقی که ترس و دلهره تمام وجود برادران را گرفته بود، تکرار جمله درجه‌دار دژبان به بازکردن درب صندوق عقب بیان شد. به یک‌باره تلفن دژبانی زنگ زد و استوار دژبانی به طرف کیوسک دژبانی رفت تا جواب تلفن را بدهد. در همین زمان آن برادر همافری که در ماشین حضور داشت و از سوی دژبانی شناخته شده بود از داخل ماشین اشاره کرد و خطاب به دژبان گفت: آیا برویم یا نه؟ دژبان هم همان‌طور که تلفن را جواب می‌داد با دست اشاره کرد که مانعی نیست بروید. به این ترتیب توانستیم وارد پایگاه شویم و با برادران همافر ارتباط برقرار کنیم و مهمات را به آن‌ها برسانیم. باید اعتراف کنم که زنگ آن تلفن امداد غیبی و دست یاری خداوند در آن لحظات بحرانی بود که به کمک‌مان رسید».

سردار طایفه‌نوروز در ادامه‌ خاطرات خود از نحوه‌ دستگیری کودتاگران در پایگاه شهید نوژه می‌گوید: «ما تعدادی را که توی جاده دستگیر کرده بودیم در همان‌جا همین‌طور اطلاعات به ما می‌دادند. ما نه دستگاه شکنجه داشتیم، نه بزنی، نه بکشی، گفتند این‌ها بناست از پادگان نوژه پرواز کنند. خلبان فلان، خلبان فلان، خلبان فلانی. ما شروع کردیم، رفتیم داخل پایگاه و شروع به دستگیری کردیم. تقریباً پنجاه شصت نفر را دستگیر کردیم. هم در همدان و هم در نوژه، به‌ویژه در پایگاه و خلبانان. دیدیم که تعداد دستگیری‌ها‌ی ما دارد بالا می‌رود، با اطلاعاتی که این‌ها دارند می‌دهند. به تهران زنگ زدم و به برادر محسن (رضایی) گفتم: برادر محسن اوضاع این‌گونه است، اگر ما بخواهیم ادامه دهیم، همکاری با کودتاگران خیلی گسترده است. حتی همان‌جا متوجه شدیم لشکر 92 زرهی اهواز قرار است صبح همان روزی که عملیات هوایی‌شان را انجام می‌دهند، عمل کنند که فرمانده و جانشین این لشکر به‌نام‌های بهرامی و علی مرادی از عوامل کودتا بودند».

جریان کشف کودتای نوژه و اتفاقاتی که در جریان عوامل این کودتا از زمان افشاگری آن خلبان نزد آیت‌الله خامنه‌ای انجام گرفت و تا دستگیری تمام عوامل آن همگی از الطاف الهی بود که مشمول رهبری، مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ‌شد. چه بسا کوچک‌ترین اشتباه معادلاتی در جریان عملیات و حتی رویداد و اتفاقات حساب‌نشده، می‌توانست دست کودتاگران را در اجرای عملیات خود باز گذارد. حتی اگر کودتاگران موفق به انجام اهداف خود نمی‌شدند، ایجاد ناامنی و به‌وجودآوردن ترس و دلهره در جامعه را به‌دنبال داشت و برای دشمنان داخلی و خارجی برای تبلیغات علیه نظام جمهوری اسلامی زمینه‌ای را به‌وجود می‌آورد. به هرترتیب با تلاشی که ازسوی نیروهای سپاه و برادران همافرِ عضو انجمن اسلامی پایگاه انجام گرفت، تمام نقاط حساس پایگاه از قبیل اسلحه‌خانه، آشیانه‌ هواپیماها، برج مراقبت پرواز و باند پرواز به کنترل نیروهای انقلاب درآمد و تعدادی از عوامل کودتا در داخل پایگاه دستگیر شدند.

در بیرون پایگاه نیز استقرار ایستگاه‌های گشت و بازرسی در نقاط ورودی به شهر، چتر امنیتی وسیعی برای شناسایی و دستگیری کودتاگران فراهم کرد. کنترل شدید جاده‌های منتهی به شهر همدان و پایگاه هوایی نوژه در تمام طول شب 18 تیر برای همه کسانی که در آن منطقه تردد می‌کردند، این موضوع را آشکار کرد که رویداد و یا حادثه‌ مهمی پیش ‌رو است. تیم گشت و بازرسی مستقر در ورودی جاده‌ ساوه به همدان، که با حضور یکی از برادران درجه‌دار نیروی هوایی که تعدادی از کودتاگران و حتی اتومبیل و اتوبوس حامل تعدادی از خلبانان کودتاگر را می‌شناخت، تکمیل شد و تمام خودروها و سرنشینان آن‌ها را در ورودی شهر همدان کنترل می‌کردند.

در یکی از این کنترل و شناسایی‌ها، ستوان‌یار محمداسماعیل قربانی اصل، یکی از نیروهای خدوم و انقلابی و از برادران همافر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به درجه‌ رفیع شهادت نائل شد. نامش به‌عنوان تنها شهید عملیات خنثی‌سازی در کودتای نقاب ثبت و ضبط است. در جریان دستگیری نیروهای مورد اشاره و در همان لحظاتی که برادران سپاه پاسداران شهر همدان درحال درگیری با کودتاگران در اطراف پادگان نوژه بودند، بنابر اعتراف دستگیرشدگان تیپ نوهد، کودتاگرانی از پایگاه هوایی اصفهان نیز در راه رسیدن به پایگاه نوژه همدان بودند.

«از پایگاه هوایی اصفهان نیز حدود هفتاد نفر از کارکنان آن پایگاه، که با توطئه‌گران همراهی کرده بودند، به‌وسیله‌ چند دستگاه اتوبوس و مینی‌بوس به‌سوی پایگاه نوژه همدان حرکت کردند، بی‌خبر از اینکه ستاد خنثی‌سازی، وجود آن‌ها را در منطقه شناسایی کرده است و با ارائه‌ گزارش و اطلاع به سپاه همدان در مسیر جاده‌ اصفهان به همدان محاصره می‌شوند. البته در تلاشی نافرجام برای گریز، تعدادی از کودتاگران کشته و زخمی شدند و اکثریت آن‌ها  نیز دستگیر شدند».

انتهای پیام/

ارسال نظرات