روایت آزاده 8 سال دفاع مقدس از نخستین شبي كه آسمان را در دوران اسارت ديد
به گزارش خبرگزاري بسيج گلپايگان، آزاده سرافراز محمدحسن عبدالحميدي در 26 مرداد همزمان با سالروز ورود آزادگان به ميهن اسلامي ميهمان سپاه گلپايگان بود.او كه از مداحان بنام شهرستان است و دستي در هنر و خطاطي دارد برايمان از خاطرات تلخ و شيرين اسارت خود گفت.
از خاطرات سالهاي دفاع مقدس، از اينكه نوجواني 15-16 ساله بود كه به جبهه اعزام شد.فرمان امام خميني(ره) را شنيد درس و مدرسه را رها كرد و با يكي از يگانهاي اعزامي لشكر 14 امام حسين(ع) راهي جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد.چندين بار در اين مسير پر خطر زخمي و مجروح شد ولي جانبازي هم او را از ادامه مسير نبرد منصرف نكرد.
يكي از ميدان هاي نبردي كه در آن حاضر شد طريق القدس و فتح بستان بود.ميداني كه حضور در آن، با جراحت شديد وي و نهايتاً به اسارت منتهي مي شود.از لحظه هاي اسارت و دردهاي بي امان آن زمان قصه ها داشت.قصه هاي پر غصه اي كه لحظه لحظه اش يك داستان بود.
از خاطرات اسارت و سنگدلي بعثي ها،از پوشش هاي خبري كذب رسانه هاي غربي همراه صدام،از لحظه هاي غربت اسارت،از اينكه 9 سال در بند بود.سالهاي 60 تا 69 كه اوج نوجواني و جواني او بود را در زير سقف هاي تاريك و نمور زندانهاي بعث گذرانده بود.مي گفت فقط عشق امام و انقلاب و دلداري هاي حاج آقا ابوترابي التيام غصه هاي اسارت بود.
بهترين خاطره اي كه از اسارت داشت زيارتي بود كه در دوران اسارت حكومت بعث براي تبليغات رسانه اي بخشي از اسرا را براي زيارت عتبات در عراق برده بود.از تشرف به حرم مطهر علي (ع) گفت.اولين شبي كه آسمان را در دوران اسارت مي ديد.مي گفت هنوز حلاوت نواي اشهدان علياً ولي الله اذان ايوان نجف در گوشم طنين انداز است.اين آزاده سرافراز در پايان با صداي خوش خود جمع را ميهمان مولودي حضرت امام هادي (ع) كرد.