به یاد شیر نهاجا شهید مصطفی اردستانی/دوستان اینجا کربلاست!

سرلشگر خلبان، شهید اردستانی، در طول جنگ تحمیلی، همواره داوطلب مأموریتهای مشکل بود و بارها اتفاق می‌افتاد که در یک روز، هفت بار به خاک دشمن حمله می‌برد و ...
کد خبر: ۹۲۰۷۱۷۴
|
۲۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۸

اشاره:ایمان، اخلاص، دین باوری، دوستداری اهل بیت، عشق به امام و انقلاب، شهامت و بی باکی اردستانی، از ویژگی‌های منحصر به فرد شهید اردستانی بود.این شهید عزیز در 15 دی 1373 در یک سانحه هوایی همراه با سایرهمرزمانش در نیرویی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به خصوص شهید سرلشکر منصور ستاری به درجه رفیع شهادت نایل آمد.اینک مروری داریم بر زندگینامه این عزیز سفر کرده:

به یاد شیر نهاجا شهید مصطفی اردستانی/دوستان اینجا کربلاست!

 

سرلشکر خلبان شهید مصطفی اردستانی در سال ۱۳۲۸ در روستای قاسم آباد از توابع شهرستان ورامین دیده به جهان گشود.

وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهرستان ورامین گذراند و پس از اخذ دیپلم در سال 1348 به خدمت سربازی اعزام شد.

اردستانی خدمت سربازی را به عنوان سپاه دانش در یکی از روستاهای اسفراین انجام داد. شرایط جغرافیایی منطقه در آن زمان برای کشت خشخاش مساعد بود و اهالی روستا به صورت فراگیر مبادرت به کشت آن می‌کردند اما اردستانی آنها را از این کار باز می‌داشت.

پس از انجام خدمت سربازی در سال 1350 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد، پس از گذراندن مقدمات آموزش پرواز در ایران، به منظور تکمیل دوره خلبانی به کشور آمریکا اعزام شد و پس از اخذ دانشنامه خلبانی به ایران بازگشت و با درجه ستوان دومی در پایگاه چهارم شکاری دزفول به عنوان خلبان هواپیمای « اف 5» مشغول به خدمت شد.

مصطفی اردستانی در سال 1354 به عنوان یکی از خلبانان منتخب نیروی هوایی، برای انجام یک سری مسابقات تیراندازی با هواپیما عازم پاکستان شد. در بین خلبانان پاکستانی، سرگرد خلبانی بود که در جنگ بین هندوستان و پاکستان، چندین هواپیمای هندی را سرنگون ساخته بود و در آن زمان قهرمان نیروی هوایی پاکستان شناخته می‌شد. لذا با غرور خاصی راه می‌رفت و هنگام عبور از کنار دیگران، به اصطلاح به عالم و آدم فخر می فروخت.

به یاد شیر نهاجا شهید مصطفی اردستانی/دوستان اینجا کربلاست!

 

سرانجام روز مسابقه فرا رسید. کلیه هواپیماها که برای مسابقه آمده بودند، پرواز می کنند. مصطفی که علیرغم جوانی، مهارت بالایی در پرواز داشت، تصمیم می گیرد در آسمان با سرگرد پاکستانی به یک نبرد هوایی آزمایشی بپردازد. نبرد هوایی شروع می‌شود و بعد از چند لحظه، در میان حیرت حاضران، مصطفی با چند مانور ماهرانه از سرگرد پاکستانی شات می‌گیرد. (شات یعنی هواپیما را طوری هدایت کنی که پشت سر هواپیمای دیگر قرار بگیرد و به عبارت بهتر، در تیررس باشد. در رشته خلبانی گرفتن شات یعنی هدف قرار دادن هواپیمای حریف.)

خلبانی که حضورش در عملیات‌ها قلب

پس از پایان پرواز، سرگرد خلبان به نزد مصطفی - که در آن زمان ستوان دوم بود - می‌آید و می‌گوید:

- تو قهرمانی، نه من.

مصطفی اردستانی با توجه به هوش بالا و به دلیل اندام ورزیده‌ای که داشت، به تدریج به یکی از بهترین خلبانان نیروی هوایی تبدیل شد. بعد از یک سال از این پایگاه به پایگاه ششم شکاری منتقل شد و تا سال 1356 در این پایگاه و بعضا در پایگاه چهارم شکاری دزفول، خدمت کرد.

با اوج‌گیری انقلاب شکوهمند اسلامی و حتی قبل از آن جزء نخستین خلبانان حزب اللهی بود که در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و آگاه کردن سایر قشرهای پرسنل نیروی هوایی نقش بسزایی داشت.

مصطفی اردستانی پس از انقلاب با جمعی از همکاران، اقدام به انتشار یک نشریه درون گروهی به نام «مخلصین» کرده بود که حاوی مطالب اعتقادی و فرهنگی بود و علیرغم تیراژ محدود، بسیار جالب توجه و در آگاه‌سازی پرسنل مؤثر بود.

به یاد شیر نهاجا شهید مصطفی اردستانی/دوستان اینجا کربلاست!

 

سرلشکر خلبان شهید مصطفی اردستانیاردستانی در سال 1359 به عنوان افسر خلبان شکاری در پایگاه شکاری تبریز مشغول به خدمت بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد، علی رغم اینکه در روز حمله هوایی دشمن به خاک میهن اسلامی در مرخصی به سر می‌برد، ولی بلافاصله خود را به پایگاه مربوطه رساند و پروازهای جنگی خود را شروع کرد.

مصطفی اردستانی از روز دوم مهر ماه سال 1359، پروازهای جنگی خود را آغاز کرد. با توجه به شهامت مثال زدنی‌اش و انجام عملیات غیر ممکنی که در طول یک سال اول جنگ انجام داد، در سال 1360 به درجه سرهنگ دومی مفتخر شد و بلافاصله به عنوان فرمانده پایگاه پنجم شکاری امیدیه اهواز منصوب شد.

در تمام مدتی که فرمانده پایگاه هوایی امیدیه بود و تا چندی بعد از آن، به صورت داوطلبانه به پایگاه چهارم شکاری دزفول - که نزدیک‌ترین پایگاه به مرز عراق بود - می‌رفت و سخت‌ترین و خطرناک‌ترین عملیات‌ها را انجام می‌داد و همیشه این جمله ورد زبانش بود که:

" دوستان! هر کس در حسرت حضور در کربلاست، بداند که این جا کربلاست. بدانید فرزند زهرا(س) و آقا امام زمان (عج) نظاره گر ما است".

در سال 1363 به سمت معاون عملیاتی پایگاه دوم شکاری منصوب شد. پس از 3 سال انجام وظیفه در این مسئولیت، در سال 1366 به عنوان مدیریت آموزش عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.

پس از شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی که معاونت عملیات نیروی هوایی را عهده دار بود، شهید اردستانی به این سمت (معاونت عملیات نیروی هوایی) برگزیده شد و تا زمان شهادت (15/10/1373) عهده‌دار این مسئولیت مهم بود .

سرلشگر خلبان، شهید اردستانی، در طول جنگ تحمیلی، همواره داوطلب مأموریتهای مشکل بود و بارها اتفاق می‌افتاد که در یک روز، هفت بار به خاک دشمن حمله می‌برد و بدون شک او با انجام دادن 400 پرواز برون مرزی بر فراز خاک دشمن و 1724 ساعت پروازهای مختلف در خاک میهن اسلامی، یکی از قهرمانان جنگ به حساب می‌آید که چندین بار تا مرز شهادت پیش رفت تا سرانجام در تاریخ 15/10/73 بر اثر سانحه هوایی، به همراه فرمانده فقید نیروی هوایی، سرلشکر شهید منصور ستاری و چند تن دیگر از همرزمانش، به آروزی دیرینه‌اش رسید و به لقاء معبود پیوست .

شهید اردستانی به هنگام شهادت 46 سال سن داشت و از وی دو فرزند پسر و دو فرزند دختر به یادگار مانده است.

وظیفه شناسی، دلاوری، شجاعت و دیگر خصوصیات ویژه این شهید بزرگوار تا حدی است که فرمانده کل قوا در مورد او چنین فرمودند: «شهید اردستانی یکی از پاک‌ترین، مخلص‌ترین و مومن‌ترین افراد تمام قشرها بود. او عنصری فدایی و شهیدی زنده بود و عزیزانی از قبیل شهید اردستانی و دیگر دوستانی که به شهادت رسیدند، داغی است بر دل هرکسی که نسبت به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران احساس خویشاوندی و نزدیکی می‌کند. برای من و ملت عزیز این یک داغ بزرگ بود. با بودن شهید اردستانی در عملیات، قلب من آرام بود.»

خاطره‌ای از یک عملیات برون‌مرزی:

هوا بسیار بد بود. باران شدیدی درحال باریدن بود. از سوی نیروی های سپاهی و بسیجی، درخواست شده بود به هر طریق ممکن عقبه دشمن بمباران شود. در این هنگام بابایی به دلیل بدی هوا، خود تصمیم به پرواز می گیرد که با اصرار اردستانی مواجه می شود که درخواست داشت او پرواز کند. ابتدا شهید بابایی مخالفت می کند و می گوید هوا اصلا مساعد پرواز نیست، ولی وقتی اصرار او را می بیند، رضایت می دهد و شهید اردستانی بدون فوت وقت به پرواز درمی‌آید. در همین هنگام شهید بابایی در کنار باند زیر باران، به انتظار او می ایستد و با چشمانی اشک‌بار، به خلبانی که در کنارش بود می‌گوید: مصطفی را از دست دادیم ...

ولی این پایان کار نبود. 20 دقیقه بعد چرخ‌های هواپیمای اردستانی باند فرودگاه را لمس می‌کند و او مورد استقبال شهید بابایی قرار می‌گیرد و بار دیگر به همگان ثابت می‌کند درحالی که مسئولیت‌های مهمی در نیروی هوایی دارد، ولی همچنان داوطلب انجام سخت ترین ماموریت‌هاست.

شیر نهاجا

مصطفی اردستانی بارها در طول یک روز، تا 13 سورتی پرواز عملیاتی داشت که این خود به نوعی یک رکورد در نیروی هوایی محسوب می‌شود. به همین سبب بود که در نیروی هوایی، به او "شیرنهاجا" می‌گفتند.

ایمان، اخلاص، دین باوری، دوستداری اهل بیت، عشق به امام و انقلاب، شهامت و بی باکی اردستانی، از ویژگی‌های منحصر به فرد این شهید بزرگوار بود.

ارسال نظرات
آخرین اخبار