شاعر رزمنده و جانباز پایگاه عاشورا حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) به مناسبت ایام شهادت امیرالمومنین علی (ع) شعری سروده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، شاعر رزمنده و جانباز پایگاه عاشورا حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) به مناسبت ایام شهادت امیرالمومنین علی (ع) شعری به شرح ذیل سروده است:
کیسههای نان و خرما بود، بر دوش علی.
نخلها شرمنده از، دستان سخت کوش علی.
آن لباس نخ نمایش، وصلهها دارد به خود.
چاه از اشک علی، بس نالهها دارد به خود.
سادگی سفره او، خار چشم دشمنان.
مهربانی نگاهش، یار شد بر مومنان.
خسته بودند از عدالت، مردمان بی وفا.
تا شود آن قفل بیت المال، آزاد و رها.
التیام درد هر مسکین، بود دستان او.
رزق آنها از خداوند بود، نخلستان او.
شد منافق آنکه میگفت: "بود دوستان علی".
چون ندیدند درهم و دینار و بوستان علی.
مغرضان دین و ایمان، بی نمازش خواندند.
نام مولا، چون علی را، از اذان برداشتند.
یادگاریها به تن داشت، از نشان تیغ و تیر.
گرم بازی با یتیمان، میشد آن شیر دلیر.
بارها میگفت "دلش تنگ از برای فاطمه".
کاش میبود، تا دهد بر جهل مردم خاتمه.
غربت مولا از آنجا بود، که زهرا رفته بود.
فکرهای مردمان بی بصیرت، خسته بود.
تیغ بر فرق علی، در مسجد کوفه فرود.
تیر ناشکری ببارید، بر مسلمان دیر و زود.
مسجد کوفه در آن شب، بود بر بال ملک.
از علی تا خون چکید، محراب آمد از فلک.
کیسههای نان و خرما بود، بر دوش علی.
نخلها شرمنده از، دستان سخت کوش علی.
آن لباس نخ نمایش، وصلهها دارد به خود.
چاه از اشک علی، بس نالهها دارد به خود.
سادگی سفره او، خار چشم دشمنان.
مهربانی نگاهش، یار شد بر مومنان.
خسته بودند از عدالت، مردمان بی وفا.
تا شود آن قفل بیت المال، آزاد و رها.
التیام درد هر مسکین، بود دستان او.
رزق آنها از خداوند بود، نخلستان او.
شد منافق آنکه میگفت: "بود دوستان علی".
چون ندیدند درهم و دینار و بوستان علی.
مغرضان دین و ایمان، بی نمازش خواندند.
نام مولا، چون علی را، از اذان برداشتند.
یادگاریها به تن داشت، از نشان تیغ و تیر.
گرم بازی با یتیمان، میشد آن شیر دلیر.
بارها میگفت "دلش تنگ از برای فاطمه".
کاش میبود، تا دهد بر جهل مردم خاتمه.
غربت مولا از آنجا بود، که زهرا رفته بود.
فکرهای مردمان بی بصیرت، خسته بود.
تیغ بر فرق علی، در مسجد کوفه فرود.
تیر ناشکری ببارید، بر مسلمان دیر و زود.
مسجد کوفه در آن شب، بود بر بال ملک.
از علی تا خون چکید، محراب آمد از فلک.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار