من و افطار و عید فطر و فطرت، همنوا هستیم

سروده هایی از عبدالمجید فرایی در باب عید سعید فطر منتشر شد.
کد خبر: ۹۲۴۳۹۷۳
|
۰۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۱

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزار بسیج عبدالمجید فرائی یکی از شاعران به نام و برجسته آیینی که عناوین زیادی را در طول عمر شاعری خود داشته است این شعر هم جزو سروده های وی در باب عید سعید فطر است که آن را با هم می خوانیم:

 خوشاآنانکه گل چیدند،این ماه
رخ دلدار را ، دیدند این ماه

خوشا آنانکه از هاتف، شنیدند
ترا ای بنده، بخشیدند، این ماه

ماخام شدیم ورمضان،ازبر مارفت
الطاف گرانمایه حق، از در مارفت

ازخواب گران جسته ودیدیم، دریغا
آن فیض عظیم آمده و از سرمارفت

میهمانی خوب بود ومیزبان،مهمان نواز
بود در،ازبهرمهمان،روزوشب همواره باز

میزبان ای کاش راضی بود ،از اعمال ما
کاشکی بودیم ، مهمان مطیع و سرفراز

یک ماه روزه،بهترین ساعات ما بود
ما، بر سر خوان خدا، مهمان معبود

بگذشت ،بار خود نبستیم، ای دریغا
بدرود، ای ماه خدا ، بدرود بدرود

آخرین جمعه ی ماه رمضان نیز، گذشت
فرصت ناب ازآن جان جهان نیز گذشت

هرکسی قدرندانست،پشیمان شدورفت
ای خسارت زدگان،خیرکلان نیز گذشت

عید فطر وفطرت
؛،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،؛
من وافطاروعیدفطروفطرت،همنوا هستیم
همه دلداگان حق ، به دنبال خدا هستیم

سحر ازخواب برخیزیم،ما ومن نمی ماند
چرا که از تعلق ها، تملق ها، رها هستیم

خوش به حال دل دیوانه،دراین موسم عید
" رمضان " بنده صفت، درپی دلدار دوید

تشنه شد،یادحسین"ع"ابن علی"ع" تاب اورد
شربت ناب ز الطاف خداوند ، چشید

 

انتهای پیام/

 

ارسال نظرات