نگاهی به نقش زنان در اصلاح امور جامعه

به گزارش خبرگزاری بسیج از ناحیه مقاومت بسیج امام رضا (علیه اسلام) حسن مومنی راد کارشناس سیاسی ناحیه امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به سوال نقش زن در تحقق جامعه اسلامی گفت : پیشگفتار- راهبرد و تدابیر اهداف انقلاب اسلامی پس مرحله اول و دوم در پیروزی انقلاب اسلامی وتشکیل نظام جمهوری اسلامی ، تلاش در جهت تشکیل دولت ، جامعه و تمدن اسلامی و ایجاد بستر مناسب برای بروز وظهور حاکمیت الهی بدست امام عصر(عج) درسطح منطقه وجهان میباشد و هدف نهائی بعثت انبیاء و ولایت اولیاء ومبارزات ومجاهدت علما وبزرگان مکتب اسلام وبخصوص شیعه نیز فراهم نمودن این بستر میباشد. دستاورد های موضوع جهادودفاع وامر به معروف و نهی ازمنکر وتولی وتبری در فعالیتها و تلاش مردم مومن وانقلابی با وحدت کلمه در اطاعت از ولایت امر مسلمین دستیابی به مراحل اول ودوم انقلاب اسلامی بوده است و همت همین مردم ، حفظ این دستاوردها در برابر تهاجمات وتوطئه های بیگانگان درظرف همه سالهای گذشته رادرپی داشته است وبرای رسیدن به مراحل بعدی در تشکیل دولت ، جامعه وتمدن اسلامی ، تحقق گام دوم انقلاب اسلامی نیاز است و آنچه مسلم است دشمنان دست از تهاجم و توطئه وفتنه علیه ارزشهای دینی ودستاوردهای انقلابی برنمی دارند و در تغییر رویکرد تهاجمی دشمن در جنگ نرم ، خانه وخانواده وبخصوص محور سرنوشت ساز آن یعنی – زن – هدف اصلی دشمنان قرار گرفته است و باتوجه به نقش انکار ناپذیر زنان در دستیابی به تمدن اسلامی ، دشمنان اصلی اسلام ناب (یعنی امریکا واروپا واسرائیل) ودشمنان فرعی نظام مقدس جمهوری اسلامی (مثل سران دولتهای وابسته به غرب در منطقه وگروههای ضد انقلاب اسلامی و عناصر وابسته وهمسو به آنان درداخل کشور) در نفوذ واستراتژی تغییر از درون ، براین باور هستند که منشآ ومرکز ومحور تغییر از حریم خانه وخانواده و از طریق (تغییر) زنان باید شروع شود ولذا در همین راستا این جمعیت مومن وانقلابی وموثر جامعه را مورد هدف قرار داده اند و برنامه و موضوع این طرح ونظر جمعی محققین این است که زنان و درنتیجه خانه وخانواده وجامعه را از تهاجم دشمنان حفظ کنند و علاوه بر تشکیل جامعه اسلامی در تحقق دولت وتمدن اسلامی بواسطه ارزش وجایگاه زنان وقرار دادن آنها در جایگاه اصلی در راستای معنویت واخلاق و سبک زندگی اسلامی وایرانی فراهم گردد. مقدمه: زن حداقل در سه جامعه وفرهنگ متفاوت وتاحدودی متضاد قابل بررسی میباشد، زن درجامعه غربی یعنی یک کالای مصرفی و فارغ از شخصیت وجایگاه اخلاقی و معنوی خود واینکه بیشتر بعنوان عنصری بزک کرده برای جذب مخاطب درجاذبه های جنسی و غیر فرهنگی مبتذل و حتی مستهجن و همچنین معرفی کالاهای تولیده شده از سوی سرمایه داران برای فروش محصولاتشان در فرهنگ فمنسیم توجه شده است و اینگونه زنان نقش ارزشی وفرهنگی اصیل در خانه وخانواده نداشته ونخواهند داشت وبه طبع آن جامعه وتمدن آن سرزمین نیز به همین وضعیت ناهنجار زنان مبتلا میباشد. زن درجامعه وفرهنگ دوران قبل از انقلاب اسلامی درایران که با سیاستهای استعماری واستثماری غرب در کشور و با سرسپردگی دولتهای شاهنشاهی در تبعیت از سیاست (بی) فرهنگی و تبلیغ وترویج فرهنگ لیبرال ولائیک وسکولار جهان غرب درفضای جامعه درگیر بود و در تلاش بودند ، حال وهوای جامعه وفرهنگ کشور را بواسطه زنان و بازخورد نامتعادل وخرابکارانه آن در خانه وخانواده به سمت وسوی فرهنگ غربی سوق دهند واز زن بعنوان کالای مصرفی وبی ارزش همانند جهان غرب معرفی واستفاده نمایند وکم کم ریشه وبنیان ارزشهای دینی وملی وخانه وخانواده را تحت الشعاع این فرآیند غلط قرار دهند . درهمان اثنا بصیرت وشناخت برجستگان جامعه و ایمان و تقوا و نقش ولایت فقیه ومرجعیت در کشور و بخصوص بروز انقلاب اسلامی توانست خط قرمز ارزش ونقش زنان درجامعه را به تصویر بکشد وزن را درجای اصلی خودش معرفی و ترسیم نماید و نقش زنان در انقلاب اسلامی ودرمراحل بعدی آن از سرانجام آن اقدامات بوده وخواهد بود. زن درجامعه وفرهنگ اسلامی که نقش برجسته زن در اصلاح امور جامعه و هدایت خانه وخانواده به سمت ارزشهای دینی ورهنمودهای الهی درآیات وبخصوص در احادیث زیادی فوق العاده موثر وسرنوشت ساز معرفی شده است. برای اینکه نقش واثر گذاری زنان درجامعه مشخص وتبیین شود ، باید به این نکته توجه داشت که هدف خداوند از خلقت بشر در عبادت الهی متوجه معنویت واخلاق زنان است و مهندسی سبک زندگی براساس رهنمودهای الهی بر محوریت این قشر عظیم جامعه خواهد بود و محور اصلی این دو موضوع در تحقق جامعه وتمدن اسلامی ، همان خانم ها ومادران جامعه اسلامی هستند. معنویت وفرهنگ اسلامی وتحقق جامعه وتمدن اسلامی در تبیین جهان بینی (توحیدی) و توجه به ایدئولوژی (اسلامی) است که از سپری کردن دوران کودکی ، عقد و ازدواج کلید زده میشود و موضوعاتی مثل نرخ باروری وادامه نسل، تک فرزندی و بی توجهی به جمعیت ، تربیت وآموزش، رفاه وآسایش جسمی و روحی وروانی، اقتصاد ومعیشت، مسکن تملیکی یا اجاره ای، تحصیلات ، حجاب ، کمیت وکیفیت خودرو و سایر اثاث وتجهیزات زندگی، شکوفائی درخانواده ، آرایش وزیبائی و سلامتی، مشاغل اختصاصی خانمها و فعالیتهای اجتماعی، تنظیم روابط فردی واجتماعی ومشارکت درامور جامعه ، صله رحم ، هدایت رفتارهای داخلی وخارجی خانواده باجامعه ، خوراک وآشپزخانه، دکوراسیون منزل وخودرو، توجه به سالمندان، نیکوکاری ، امور دفاعی شخصی وخانوادگی واجتماعی، مجالس مذهبی وذکر ودعا واعتکاف ، جامعه سازی، تمدن سازی وسایر ویژگیهای فردی مردم درجامعه درمسیر پس از آن مورد توجه خواهد بود که میتواند در تشکیل جامعه وتمدن (اسلامی) موثر باشد ، همه این موارد در ذیل نقش آفرینی زنان جامعه و همسو با شخصیت و هویت آنان است وشکل گیری خوب وبد این فرآیند متضمن کمیت وکیفیت نقش آفرینی زن وخانه وخانواده در هسته اولیه جامعه میباشد. چنانچه زنان یک جامعه در راستای اهداف تمدن ساز مکتبی خود نقش آفرینی داشته باشند ، رفتار مردان آن جامعه و همچنین سرنوشت آن جامعه خود بخود به سمت تحکیم وتقویت خانه وخانواده وشکل گیری جامعه وتمدن اصیل (اسلامی) گام برمی دارد وچنانچه قصوری از سوی زنان در این مسئولیت خطیر ایجاد گردد، عوارض سوء آن متوجه همه اعضای جامعه وتخریب جامعه وفرهنگ آنجا میگردد. بهترین روش و بالاترین و والاترین مسئولیت(شغل) و نقش آفرینی زنان در تقویت واستحکام خانه وخانواده و درنتیجه اثر گذاری مطلوب در سیاست گذاری دولتها و بخصوص در تشکیل جامعه وتمدن اسلامی است ، شغل و تکلیف سنگین و باارزش خانه داری باشعور معنوی ووجدان اخلاقی وتوجه به سبک زندگی ایرانی واسلامی مهمترین محور برای این هدف اساسی است واگر این موضوع بخوبی تبیین و انجام شود ، همه امور در سطح جامعه ، ارزشی و اسلامی میگردد وخود بخود ناهنجاریها رو به زوال ونابودی میروند وهرچه خانم ها از این وظیفه خطیر فاصله بگیرند ، عوارض سوء آن در تشدید ناهنجاریها وبروز گرفتاریهای غیر اخلاقی وضد ارزشی وضد فرهنگی در جامعه ترویج خواهد شد و توجه به زن به روش غربی وبی توجهی به فرهنگ ورهنمودهای اسلامی از سمت و سوی زنان بیانگر بروز و سطح ناهنجاریهای موجود در سطح جامعه ودر همه جوامع بشری است. متن-ملاحظات اساسی: انسان وازجمله زن آفریده الهی است وخداوند منان برای عبور از دنیا وبرتری درآخرت برای انسان تکالیفی را مشخص وابلاغ نموده است و نتیجه باید ونبایدهای آن در پاداش خیر و یا شر آن در آخرت متمرکز شده است. آنچه در این دنیا از پرداختن به بایدها ونبایدها متوجه انسان میگردد ، کمیت وکیفیت معرفت او در ارزش گذاری به هویت خود دربرابر خداوند است وبه همین میزان هویت وارزش واحترام خود را برای سایر بندگان در معرض نمایش می گذارد وبهترینها دراین فرآیند ، ان اکرمکم عندالله اتقیکم، خواهد بود. متاسفانه درسطح جامعه ناهنجاریهای متغاوت و متضاد با اخلاق اسلامی وبیگانه نسبت به ارزشها وفرهنگ انسانی ومکتبی وجود دارد و شاخص ترین آنها در دنیای امروزضعف ایمان و یا عدم ایمان دراصول دین وعدم پایبندی به فروع دین وهمچنین بی توجهی به مستحبات و تمایل به مکروهات است توجه به رشد فزاینده محیط ناسالم (فردی واجتماعی)از طریق گیرنده های ماهواره ای وشبکه های مجازی واینترنت و بخشی از برنامه های صدا وسیما کوچک ودرعین حال همگانی و بصورت جیبی(گوشی تلفن)با گرایش رسانه ای مبتذل ومستهجن وهمچنین سایر ناهنجاریها مثل اعتیاد به مواد مخدر- سنتی وصنعتی ووابستگی به انواع دخانیات ، نوشیدنیهای غیر مجاز والکلی وانواع مشروبات دیگر ، توجه به زیبائی صورت(وآرایش) بدون زیبائی سیرت ، خودکشی، آدم ربائی ، توجه به آنچه بعنوان مد روز درپوشش ودر آرایش مورد توجه قرار داده میشود ، دنبال ثروت رفتن با وضع مالی خوب وسرمایه داری بدون توجه به حق الناس وحق الله و حتی با اختلاس ، دزدی ، تقلب وکلاهبرداری، بروز پدیده مالی نامناسب وفاصله طبقاتی وفقر ، بیکاری ومشکلات اقتصادی ، توجه به لذتهای زودگذر و اثرات تهاجم فرهنگی غیر اسلامی در سطح جامعه ودوست ورفیق ناباب وارتباط با جنس مخالف ، لباسهای جلف وزننده ، انواع خالکوبی، عادی شدن طلاق و وضعیت ناگوار خانواده و بی توجهی به سبک زندگی اسلامی ویا غیر اسلامی ، علاقه به سلبریتی شدن، بدون هویت و قدرت واقعی و با کبر وغرور بر اثر بدست آوردن برخی از موقعیتهای اجتماعی ، ورزشی، شغلی و... ، بیماریهای روانی وافسردگی و بروزشکست و نومیدی در کار ودر زندگی ودر موقعیتهای اجتماعی ، بی توجهی به مسائل جنسی و ازدواج نکردن و پدیده شهوت زود رس ، بی توجهی به ارزشهای دینی ومعروفات انسانی ومکتبی ومقایسه کردن خود وزندگی خود با زندگی دیگران ، تغییر سبک زندگی در بی توجهی به رهنمودهای مکتبی و دستاوردهای انقلاب اسلامی ومقایسه پارادوکسی آن با رفاه وسبک زندگی غربی وغیر اسلامی دیگران وبخصوص سرمایه داران ، قرار گرفتن در دام فرق ومذاهب وعرفانهای کاذب ونوظهور ، مقایسه نادرست معنویات با مادیات ونتیجه گیری عدم دستیابی فوری به معنویات ودر دسترس بودن راحت وارزان وسریع مادیات ومبنا قرار دادن موفقیت ظاهری اکثر کشورها وحاکمیت جهانی در ممالک غیر اسلامی با فرآیند مادیات ، ربط دادن عدم موفقیت های شخصی وخانوادگی واجتماعی خود ، به شرایط حاکمیتی در کشور بنام اسلام وبنام انقلاب اسلامی ، نوعی حسادت نامحسوس به تخلفات مادی وموقعیتی برخی از عوامل حکومتی ودسترسی نامبردگان به امکانات وشرایط برتر محیطی و سازمانی وتشکیلاتی و خانوادگی ومالی و توجه به رفاه وآزاد بودن آنان ، بی اطلاعی (عدم بصیرت) از قوانین وضوابط ومقررات کشوری ولشکری و کمیت وکیفیت برخورد قضائی وانضباطی وکنترلی ، همزیستی وخوگرفتن باحیوانات وپرندگان(اهلی ووحشی)وبی توجهی به حلال وحرام ونجس با فاصله گرفتن از پاکی واخلاق انسانی واسلامی و.....از ناهنجاریها وپدیده های نادرستی است که در اثر رفتارهای تربیتی متفاوت و متضاد با اخلاق اسلامی وبیگانه شدن نسبت به ارزشها وفرهنگ انسانی ومکتبی حاصل شده است و شاخص ترین آنها در دنیای امروزضعف ایمان و یا عدم ایمان دراصول دین وعدم پایبندی به فروع دین وهمچنین بی توجهی به مستحبات و تمایل به مکروهات است ونکته مهم اینکه این موارد اکثرا بدلیل قرار نداشتن خانمها در جایگاه اصلی تربیتی وارزش خود در خانه وخانواده بوده وخواهد بود. آنچه در بررسی عمیق وگسترده وطولانی مدت ودر تطبیق چند دوره زمانی از بروز ورشد تصاعدی این ناهنجاریها حاصل میگردد ، این است که محور اصلی خانه وخانواده یعنی زن از مسئولیت وشغل اصلی خودش که خانه وخانه داری است فاصله گرفته است ودرسطح جامعه ودر سایر مراکز اداری وخدماتی مشغول شده است. براساس آیات الهی واحادیث متعدد از انبیاء واولیاء الهی علاوه بر رعایت احکام وبایدها ونبایدهای الهی ، زن باید محور خانه باشد وتربیت فرزندان ونقش آفرینی در تربیت و مدیریت معنوی خانواده ، مسئولیتی خطیر وسرنوشت ساز در تشکیل جامعه وتمدن اسلامی است واین مهم مدیون نقش آفرینی زنان است. دریک بررسی آماری از 100 درصد گرفتاریها ، مفاسد و ناهنجاریهای امروز جامعه حدود 20 درصد آن بدلیل عدم نقش آفرینی و بی توجهی زن (خانه دار) درامور فرهنگی وتربیتی درخانه است وعدم نقش آفرینی او موجب عدم رشد معنوی وتربیت نشدن فرزندان برای حضور و نقش آفرینی درجامعه را درپی داشته است وبه عبارت دیگر در اثر بی تربیتی مادر خانواده است وحدود 40 درصد دیگر بدلیل اشتغال خانمها و همچنین اشتغال مرد خانه در بیرون از منزل است و علاوه بر اثر گذاری سوء در تربیت فرزندان موجب احساس نوع خود برتر بینی ویا حداقل همتراز دیدن خود با مردان درسطح جامعه شده است و علاوه برآن به همین دلیل حضور درسایر مراکز غیر ضروری و برقراری ارتباط کلامی باهمکاران وباارباب رجوع و بخصوص با جنس مخالف بعضا عوارض نامطلوبی در زندگی هر دو طرف نیز بوجود آورده است و حدود 30 درصد دیگر هم که از طرف والدین وبخصوص از نظر نقش آفرینی مادر خانواده قصور وکوتاهی بروز داده نشده است ، از اثربخشی رفتار نامطلوب دوستان و مرتبطین ناباب و مفسد است که در ریشه یابی از آن ، با این مسئله ارتباط پیدا میکند که بروز ناهنجاریها از جهت دوستان و مرتبطین ناباب وناهنجار از خانواده هایی هستند که مادر یعنی زن ، در آن خانه نقش تربیتی مناسبی نداشته است و در 10 درصد هیچ ارتباطی با خانمها نداشته است و دراثر رفتارهای نامطلوب فرزند در عدم توجه به تربیت های خانوادگی وفرار از منزل وبچه های طلاق وامثالهم است ودرنتیجه حدود 90 درصد بروز ناهنجاریها به دلیل عدم قرار داشتن زن در برترین و والاترین مسئولیت( شغل) خود درخانه داری است. ناگفته نمانداگر بالاترین درصد ناهنجاریها بدلیل اشتغال مرد وزن خانه دربیرون از منزل است ، باید تاکید داشت که اشتغال مرد دربیرون از برای تامین هزینه های زندگب و معاش خانواده ضروری است وخلاء عدم حضور ایشان با تلاش مضاعف زنان باید جبران شود. مهمترین موضوع درخصوص اشتغال خانمها در بیرون از منزل مربوط است به مدیریت وحکمرانی جامعه وقانونگذاری که توسط حاکمیت برای این قشر سرنوشت ساز ازجامعه درقالب طرح ولایحه مطرح وپس از تصویب اقدام میگردد ودرخیلی از موارد نیز نظارتی برآن وجود ندارد ویا برای کسب نظر دیگران (بعنوان حقوق شهروندی) درامور سیاسی بصورت ناصحیح به آن پرداخته شده است درمکتب اسلام ودرجامعه اسلامی ودر جهان بینی توحیدی وایدئولوژی اسلامی ودر آداب ورسوم ملی ومذهبی مردم ، رهنمودهای اسلامی وسنت انبیاء واولیاء الهی وبه تبع آن دستاوردهای انقلابی سرآمد و برتر از قانون بشری و حقوق شهروندی است و برای فرد معتقد ومومن وانقلابی باید سرلوحه فعالیتهای اجتماعی قرارگیرد وباتوجه به نقش خانمها مسئولیت بیشتری رامتوجه بانوان کرده است و باید به این نکته توجه داشت که محور اصلی رهنمودهای الهی وسنت انبیاء واولیاء حضور زنان درخانه وخانواده است وخانه داری بهترین و والاترین و ارزشمندترین شغل یا تکلیف الهی و وظیفه بر زنان است وبواسطه نقش آفرینی صحیح زنان است که خانه وخانواده ودرنتیجه جامعه وتمدن صحیح و باارزش اسلامی شکل میگیرد وهرچه زنان از این فرآیند فاصله بگیرند تحقق جامعه اسلامی به تعویق خواهد افتاد . لذا برای تربیت ونقش آفرینی مکتبی وانسانی وفرهنگی مردم ودرنتیجه تشکیل جامعه اسلامی و جامعه ای دارای کرامات انسانی ودر نیل به تمدن اسلامی باید برنامه ریزی شود که زن در جایگاه اصلی خود بعنوان محور خانواده در شغل خطیر وحساس خانه داری مشغول گردد و همچنین در مشاغلی که حضور بانوان ضروری به نظر میرسد ، بطوری برنامه ریزی شود که طول خدمت وفعالیت این خانمها بگونه ای باشد ، که لطمه ای به نقش وارزش آنها در زندگی خودشان ودرجامعه وارد نشود. راهکارها ی مقدماتی و پیشنهادی درتشکیل جامعه اسلامی توسط زنان صدها شغل اجرائی ، فنی و مهندسی ، حقوقی و قضائی ، آموزشی وخدماتی، نظامی ، انتظامی وامنیتی درسطح کشور وجود دارد و در ارزیابیهای صورت گرفته دربیش از 80 درصد این مشاغل ضرورتی بر اشتغال خانمها وجود ندارد ولیکن بر اساس قوانین موجود وحتی بعضا با تصویب قوانین و مقررات خلاف با ارزشهای دینی وباورهای مردمی ، تفاوتی در بکارگیری واشتغال زنان با مردان در این مشاغل وجود ندارد و با این روش نوعی رفتار و فرهنگ غیر اخلاقی وغیر اسلامی درجامعه جاری شده است . حدود 2342000 نفر کارمنددولت تحت سازمان امور استخدامی هستند که 41 در این جمعیت را زنان تشکیل می دهند، همانطور که بیان شده است اشتغال خانمها در بیش از 80 درصد از مشاغل موجود ضرورتی ندارد و این آمر صرفا از کارکنان رسمی دولت است ودر سایر مراکز غیر دولتی وبخصوص در مراکز خدماتی ومشاغل آزاد به نظر میرسد جمعیت خانمها کمتر از مردها نباشد ودر اکثر قریب باتفاق آن مشاغل ضرورتی بر حضور خانمها نمیباشد. نام بردن از مشاغلی که خانمها درآن مشغول هستند متضمن دهها صفحه است ولیکن بدلیل اهمیت موضوع و محدود بودن مشاغلی که شاید بتواند ضرورتی بر حضور خانمها ایجاد نماید ، به محل ضرورت اشتغال خانمها فقط در برخی از بیمارستانها و دربخشی از مجموعه آموزش و پرورش وآموزش عالی وبرخی از ورزشگاهها وتعداد معدودی از مراکز خدماتی میتوان اشاره کرد وغیر آن ضرورتی بر اشتغال خانمها درسایرمراکز وجود ندارد وحضور خانمها در سایر مراکز میتواند عوارض سوء ذکر شده در تربیت ومعنویت خانه وخانواده و درنتیجه عدم تحقق جامعه وتمدن اسلامی رافراهم نماید و نمونه هائی از عوارض اشتغال خانمها در این موارد است: مهمترین وبا ارزش ترین موضوع که میتواند سرنوشت وستون خیمه یک خانواده را ترسیم وتعریف کند ، نوع جهان بینی و ایدئولوژی است ودر دنیای اسلام ودر جامعه ایرانی جهان بینی توحیدی وایدئولوژی اسلامی محور اصلی تربیتی ، فرهنگی واجتماعی خانواده است وتفهیم وتوسعه وتعمیق جهان بینی وتوجه به ایدئولوژی اسلامی ورعایت باید ونبایدهای ارزشی وتربیت فرزندان ومطالبه گری از سایر اعضای خانواده دراین خصوص ، بیشتر متوجه خانمهای خانواده است و هرچند که زن خانواده در این امور توجه ووقت گذاری بیشتری داشته باشد ، وضعیت اعتقادی و اجرای فرائض دینی ورشد اخلاقی و تبیین امور فرهنگی واجتماعی در آن خانه واثرگذاری مثبت آن در جامعه بیشتر است و تجربه وتحقیق نشان داده است که در خانه هائی که زن خانواده در بیرون از منزل شاغل است و وقت گذاری مناسب در این مامور ندارد ، خانواده ای بی تفاوت و بعضا با رشد منفی در امور اعتقادی و عملی در ارزشها ورهنمودهای مکتبی وهمچنین در امور تربیتی، فرهنگی واجتماعی همراه بوده است مسجد بستر تربیت معنوی وفرهنگی یک خانواده است وهیئت های مذهبی یکی از عناصر موثر در این فرآیند میباشد ، آنچه در خصوص این موضوع مطرح است این میبیاشد که حضور خانمهای شاغل در برنامه های مساجد ودر هیئت های مذهبی خیلی کمتر از حضور خانمهای خانه دار میباشد واین بستر نقش موثری در تربیت خانوادگی اعضای خانواده ونقش بسزائی در تشکیل جامعه اسلامی دارد و مجالس مذهبی وفعالیتهای فرهنگی واجتماعی و روضه خوانیها وکلاسهای قرآنی وامثالهم از مواردی که باحضور خانمهای خانه دار وضعیت بهتری را دارند وبه همین دلیل اثر گذاری معنوی وفرهنگی قابل توجهی را در زندگی افراد ودر جامعه ایجاد میکند واین فرصت برای خانمهای شاغل کمتر بوجود می آید وبه همین ترتیب نیز در خانه وخانواده موثر است. دربرخی از موارد برای زنی که درمحیط غیر ضروری مشغول است کم کم با مردان همکار سلام علیک و حساب گفتگوهای متفرقه وشاید حساب شوخی باز شود وگاها رفت وآمد واردو مسافرت وآشنائی خانوادگی رادرپی دارد واین موضوع بعضا سرآغاز دوری از خانواده خود و ایجاداختلاف باهمسررابرای هر دو طرف ایجاد میکند و خیلی از عوارض سوء اجتماعی و بی توجهی به کانون خانواده بدنبال آن خواهد آمد. دربرخی ازموارد برای زنی که درمحیط غیر ضروری مشغول است ، کم کم با مردان وبخصوص عناصر معلوم الحال در ارباب رجوع سلام علیک و حساب گفتگوهای متفرقه وشاید حساب کارکرد شخصی وانجام امور تخصصی برای ارباب رجوع در ساعات غیر اداری و حل کردن برخی از مشکلات بیرونی و بعضا فساد مالی فراهم شود واین موضوع سرآغاز دوری از خانواده خود و ایجاد اختلاف با همسر را برای هر دو طرف درپی خواهد داشت و خیلی از عوارض سوء تربیتی واجتماعی وحتی پدیده های شوم قضائی و انضباطی را بدنبال خواهد داشت ونکته اینجاست که در این مورد اگر مرد شاغل باشد وخانمی مراجعه داشت شاید همین عوارض را هم بدنبال داشته باشد ولیکن اگر به اصل شغل ووظیفه خانمها در خانه داری تاکید ودرآن جدیت بخرج داده شود ، اولا مراجعات خانمها کمتر خواهد بود ودوما خانم خانه دار به هنگام مراجعه به ادارات رعایت همه جوانب اخلاقی ورفتاری را بهتر از سایر زنان (شاغل) خواهد داشت. بدلیل اینکه خانمها درعدم تمکین وعدم همراهی با مرد خانه دربرخی ازموارد موفق به تحمیل خواسته های درست یا نادرست خود بر زندگی شوند ، باتمام قدرت بر دارائی و توانائی بر درآمد شغلی خود سوار میشوند و مسیر زندگی را به بیراهه میبرند وعلاوه بر گام برداشتن در مسیر غلط موجب سلب رفاه وآسایش و بروز مشکلات روحی وروانی واعصاب در خانواده میگردد وهمین که خانم خانه شاغل است ودر آمد مالی دارد دربیشتر موارد درتمکین وهمراهی با همسرخود قصور وکوتاهی دارد وخود را وابسته به این موضوع نمی داند وشغل وپول بهترین اهرم ایستادگی زن در برابر مرد خانه است واین اهرم تمام امور تربیتی ومعنوی واخلاقی وفرهنگی خانواده وجماع هرا تحت الشعاع قرار میدهد و در خیلی از موارد عدم تمکین وعدم همراهی زنان نسبت به مردان نیز موجب به انحراف کشیده شدن مردان شده است ودرنتیجه ارکان زندگی سست وبنیان آن از بین خواهد رفت واثرسوء گریبان جامعه راخواهد گرفت. طلاق وعدم سازگاری برخی از زنان با مردان دراین است که با کوچکترین رفتار خلاف میل طرفین به موضع افتاده ودر این اختلافات معمولا زنان باتکیه بر درآمد مالی و بانگاه نامحسوس به شغلی که دارند ، موضوع قحر وجدائی ونهایتا درخواست طلاق را مطرح میکنند و دامن زدن به این اختلافات ودرخواست طلاق زود هنگام درخانواده ای که زن آن خانواده شاغل است بیشتراز خانمهای غیر شاغل بوده است و خدائی ناکرده اگر بچه ای در میان باشد ، خانم شاغل برای اینکه به شغل او لطمه ای وارد نشود ، براحتی موضوع سقط جنین و درمورد بچه متولد شده از حقوق خود نسبت گذشت میکند واین موضوع درخانمهای خانه دار کمتر وناچیز است. حجاب از رهنمودهای مکتبی است و در جوامعی که مکتب مبنای رفتار مردم نباشد، قانون تعیین کننده چارچوپ رفتار اجتماعی مردم خواهد بود ودرنظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر وجوب حجاب در مکتب اسلام ، درقانون اساسی نیز مورد تاکید قرار گرفته است، درخانواده هائی که مادر بدلیل اشتغال در بیرون از خانه کمتر به محیط داخلی خانه توجه دارد ودرمجموع درخانواده هائی که مادر بیرون از منزل کار میکند ، بدلیل خستگی و دوری از کمیت وکیفیت تربیت فرزندان ، در این خانواده ها ، بروز پدیده بد حجابی ویا بی حجابی بیشتر مشهود است تا خانه ای که مادر ، شغل خانه داری درآن خانه دارد وبد حجابی یکی از دستاوردهای اشتغال خانمها در مشاغلی غیر خانه داری است ومعمولا در محیط هایی که خانمها شاغل هستند به محض ورود به محل کار درحضور سایر همکاران وحتی مردان اکثرا براحتی چادر خود را برداشته وشاید در فرم لباس خود هم تغییری ایجاد کنند ومشغول بکار میشود واین موضوع برای همکاران زن ومرد در یک محیط کاری عادی شده است. درگذشته های نه چندان دور ازدواج امری ساده ودر سنین مناسب ازدواج ضروری به نظر میرسید وبه موقع انجام میشد ، یکی ازعوامل آن سادگی وضرورتهای ازدواج ، توجه به امور خانه وخانواده توسط خانمها بود ویکی از دغدغه های مادر خانواده سروسامان دادن فرزندان دراین امر مهم بود و دغدغه دیگر مادر خانواده بعد از ازدواج این است که باید تمام وقت خانه واعضای خانوده را مدیریت و در هر زمینه ای هدایت کند ، موضوع اصلی ازدواج تشکیل خانواده است و امروز بدلیل تغییر سبک زندگی اجتماعی وحضور خانمها در مشاغل اداری وخدماتی و دراولویت قرار دادن کارشان نسبت به تشکیل زندگی ، بخشی از این خانمها نسبت به ازدواج بی تفاوت شده وتلاش میکنند موضوع ازدواج را درحاشیه قرار داده و دیرتر به امر ازدواج روی آورند و یا اینکه اصلا ازدواج نکنند و پدیده زندگی مجردی را درپیش بگیرند و حتی بی توجهی آنها به امر ازدواج موجب عقب نشینی پسرها ومردهای واچد شرایط هم شده است و بخشی از عدم ازدواج آقایان متوجه خانمهای مجرداست واین موضوع نیز از پدیده های شوم اشتغال خانمها در مسیری غیر از هویت وشخصیت موثر اجتماعی آنهادر خانه است و یکی دیگر از پیرشدن پسران ودختران درامر ازداوج ، اشتغال مادران آنها در بیرون ار خانه است. تک فرزندی ویاعدم توجه به ادامه نسل و فرزند نیاوری یکی از پدیده های نادرست امروز جامعه است که بدلیل مشکلات اقتصادی وفرهنگی دامنگیر جامعه اسلامی ومذهبی کشور شده است. فارغ از موضوعات اقتصادی و تسلیم شدن برخی از خانواده ها در لابلای فرهنگ غلط غربی و ملاک قرار دادن مسائل اقتصادی در موضوع بچه دار شدن درکشور ، دریک بررسی فرهنگی واجتماعی به این موضوع نیزخواهیم رسید که بخشی از این فرآیند تک فرزندی و جلوگیری از ادامه نسل متوجه اشتغال خانمها در بیرون از منزل است و یکی از دلائل تهدید نسل همین اشتغال خانمها در بیرون منزل است و علاوه براینکه درشرایط فعلی اقتصادی واجتماعی و تاثیر پذیری از فرهنگ غربی حداکثر یک فرزند را کافی می دانند ، از طرف دیگر فرزند وفرزندان را عامل بیکاری ویا مانع پیشرفت در کار می دانند ولذا سعی میکنند بچه دار نشوند. دراثر مشکلات اقتصادی و تغییر رفتار فرهنگی واجتماعی و سبک زندگی مردم و رسوخ فرهنگ بیگانه در سطح جامعه وفاصله گرفتن برخی از مردم با ارزشها ورهنمودهای دینی وانقلابی ، سن ازداوج فرزندان پسر ودختر افزایش یافته است و این موضوع در بین دخترانی که شاغل هستند بیشتر است وضمن ایجاد حس استقلال اقتصادی ، نیازی بر وابستگی اقتصادی وحتی عاطفی به دیگری بعنوان زوج ندارند واین امر موجب تاخیر در سن ازدواج آنها شده است ونکته دیگر اینکه اشتغال خانمها عامل مضاعفی بر بیکاری آقایان وافزایش سن پسرها نیز شده است واگر خانم درآن شغل (غیر ضروری) شاغل نباشد ، حتما آقایان میتوانند در آن محل مشغول شوند وموجب علاقه وتامین شرایط برای ازدواج آنها فراهم گردد و احساس نوعی نیاز برای دخترهای مجرد نیز بیشتر فراهم گردد واز افزایش سن ازدواج جلوگیری خواهدشد. وضعیت اقتصادی ومعیشت مردم درخانواده هایی که زن خانواده نیز مشغول به خدمت ومشغول به فعالیت بیرون از منزل است از سه منظر در جامعه اثر گذار است : اول اینکه وقتی مرد خانه نتوانسته مشغول بکار باشد ویا اینکه طبق توافق همدیگر بناچار مرد خانه داری میکند وزن در سایرمراکز مشغول میباشد ، نوع فکر وفعالیت اقتصادی در این منزل برخلاف موازین اخلاقی وفرهنگی شکل خواهد گرفت و زن از اخلاق ورفتار زنانگی خارج میشود ومرد خانه برعکس خواهند شد واثر آن در زندگی آنها فوق العاده منفی وغیر قابل تحمل میگردد. دوم اینکه براساس اشتغال خانمها ، بناچار برخی از مردان بیکار خواهند شد ودر یک خانواده دیگر بیکاری اجباری برای مردان وجوانان بوجود می آید واثرات منفی اقتصادی ومعیشتی برای مردان وجوانان بیکار بوجود می آورد و از طرف دیگردر یک خانه ای که مرد وزن هر دو شاغل هستند ، از وضعیت معیشتی بهتری برخوردار بوده وفاصله طبقاتی وعوارض اجتماعی سوء اقتصادی ومعیشتی آن متوجه جامعه میگردد. سوم اینکه زن شاغل سعی میکند خودش را در تراز اقتصادی همکاران در سطح محل خدمت ودرسطح جامعه قرار دهد وفعالیت اقتصادی وفکر در آمد بیشتر ویا حداقل کم نیاوردن در برابر دیگران ، موجب ایجاد روحیه مردانه در زنان وفاصله گرفتن آنان از رسالت اصلی خویش در زندگی و عدم اثر گذاری مثبت اخلاقی در خانه ودرجامعه میگردد وازاین قبیل خانمها نمیشود انتظار یک زن اثر گذار در تشکیل خانه و جامعه اسلامی داشت و حتی در نوع مکالمات و برخورد با دیگران نیز از بیان مطالب غیر ارزشی وشوخیهای کاری درامان نخواهند بود وبعضا نیز بدلیل تخلفات اداری وسازمانی درگیر سیستم قضائی وانتظامی وبادارنده میشوند وحتما عوارض سوء آن درخانه ودرجامعه اثر منفر خواهد داشت.0 یکی از گرفتاریهای امروز جامعه درتهیه نوع مسکن و ضرورت خرید خود رو وبه روز کردن اثاثیه وسایر امکانات زندگی تصمیم گیری و اراده خانمها در امور جاری خانه وسبک زندگی است واین پدیده در خانمهائی که شاغل هستند به مراتب بیشتر از خانواده هائی است که زن آن خانواده شاغل نمیباشد واین رفتار ضمن فاصله گرفتن از زندگی ایرانی واسلامی وسالم وامن ، زندگی را دچار عوارض سوء وناملایمات رفتاری و بیماری در تامین دغدغه های نوع مسکن و ضرورت خرید خود رو وبه روز کردن اثاثیه وسایر امکانات زندگی کرده است. آشپزخانه و تهیه خوراک وتامین آرامش روحی وروانی خانواده و توجه به سلامتی و رعایت سبک زندگی درجامعه اسلامی مدیون هنر و شایستگی ووقت گذاری خانمهای خانه دار در آشپزخانه ودرمسئولیت زندگی است ودر مقابل بروز وظهور انواع بیماریهای ناشناخته ونگران کننده و فست فودی شدن خوراک خانواده ها وفشار روحی وروانی به همسر وفرزندان درخانواده هایی است که خانم خانواده در بیرون از منزل شاغل است و حتی در خانواده هائی که زن خانواده به فکر اشتغال است ، بیشتر ونگران کننده تر میباشد امروز تهیه غذا از بیرون منزل ، غذای سرد ویخچالی وفریزری، غذای ساندویچی، در راه غذا خوردن ، تهیه غذا وبردن درمحل کار ودرمحل کار غذا خوردن، فست فودی شدن ، روی آرودن به خوردنیهای خارج از نوبت غذا و تنقلات وچیبس وپفک وامثالهم در خانواده اس که خانم خانه در بیرون از منزل مشغول است امری مرسوم وعادی شده است. درفرهنگ اسلامی ودر آداب و روسوم ملی ومحلی مردم ایران سالخوردگان وسالمندان از احترام واز ارزش والائی برخوردار بوده وهستند و پدیده خانه سالمندان یک موضوع غربی وغیر ایرانی است که در جامعه ایرانی رسوخ ونفوذ کرده است. متاسفانه امروز یکی از راهکارهای نجات یافتن برخی از خانواده هائی که فرهنگ و سبک زندگی غربی در آنها رسوخ کرده است ، بی توجهی به ارزش وعظمت این قشر از جامعه است و راهکار برون رفت از گرفتاریهای خانوادگی با رسیدگی به سالمندان وسالخوردگان ، تحویل آنان به مراکز نگهداری از آنها میباشد. این موضوع در خانواده هائی که زن خانواده مشغول به کار است بیشتر مشهود وتوجیه پذیر تر میباشد تا خانواده هائی که خانم آن خانه در منزل زندگی می کند ودر خانواده هائی که زن خانه درآن مشغول است ، خانم خانواده ، بدون حضور بزرگترها احساس دلتنگی می کند تا احساس سختی وگرفتاری وجهت نگهداری بزرگترها برنامه ریزی ووقت گذاری دارند واین موضوع در خانه هائی که خانم خانه در بیرون مشغول برعکس میباشد. زیبائی و آرایش یکی از عوامل توجه و تشدید علاقه مندی همسران نسبت به یک دیگر است و در فرهنگ اسلامی ودر سطح جامعه برای تحکیم زندگی وپای بندی همسر نسبت به همدیگر از معروفات (مشروط) است. آرایش وزیبائی وقتی پسندیده ومناسب که درهمین مسیر وبدون توجه جنس (نامحرم) باشد که خلاف آن مقدمه ای بر محرمات وبروز ناهنجاریهای خانوادگی واجتماعی میگردد. دربرخی از امکان وبخصوص در اکثر مشاغل خدماتی وخصوصی جنس مونث وبخصوص زن همراه با زیبائی وآرایش یک عامل محرک و اثر گذار (نامطلوب) در امور اداری واقتصادی وخدماتی مشغول بکار شده است واین موضوع موجب بروز خیلی از مفاسد و تزلزل خانواده ها و دور شدن برخی از این خانواده ها از اصل واقعی خود و اثر گذاری نامطلوب در جامعه شده است و عوارض نامطلوبی را برای مردم واشتغال ایجاد کرده است و متاسفانه در کم رنگ شده امر به معروف ونهی ازمنکر این پدیده در سطح جامعه به یک امر عادی تبدیل شده است وخیلی از عوارض های نامطلوب را بدنبال داشته ودارد. تحصیلات عالی وفراگیری علوم انسانی واجتماعی و معارف دینی یکی از شاخصه های جامعه پیشرفته است ومکتب اسلامی ورهنمودهای مکتبی وانقلابی ، یکی از الزامات ضروری جامعه پیشرفته را داشتن تحصیلات عالی ودستیابی به علوم انسانی واجتماعی و معارف دینی به همراه تهذیب وخودسازی جهت تربیت واصلاح خانه و خانواده می داند و تشکیل جامعه وتمدن اسلامی رامدیون آن دانسته است وباتوجه به نقش وجایگاه زن در تشکیل وتربیت وهدایت خانواده و اثر گذاری مستقیم آن در جامعه ، لازم وضروری است که جایگاه اول علم آموزی را خانمها داشته باشند ودر این زمینه باید نسبت به آقایان برتری داشته باشند ولیکن برنامه ریزی وتلاش در این زمینه وکمیت وکیفیت فراگیری علوم نسبت به گذشته و در برابر ضرورتها کاملا متفاوت و نقش آفرینی آن نیز دگرگون شده است وتحصیلات خانمها در شرایط کمی وکیفی با زندگی وتربیت خانوادگی متفاوت وبعضا مغایرت دارد و درراستای ایجاد شغل و اشتغال در مشاغل غیر ضروری برای خانمهاست و توجهی به نقش برجسته آنها در خانه و خانواده و در تشکیل جامعه اسلامی انشده است وهمه فراگیری علوم متفاوت خانمها باید درراستای تربیت خانوادگی ونقش آفرینی در جهت تشکیل جامعه اسلامی ونیل به تمدن اسلامی باشد. برقراری ارتباط عاطفی دربین اعضای خانواده و ارتباط و روابط فامیلی با بستگان وانجام صله رحم ، معمولا توسط خانمها برنامه ریزی و سروسامان داده میشود وروابط عاطفی بین فرزندان وانجام صله رحم در خانواده هائی که خانم آن خانه مشغول است در سطح پائین تر و بیشتر در تراز خانواده های آسیب دیده در این موضوع نسبت به دیگران میباشند. دربرخی از این خانواده ها برای اینکه خانم خانواده موفق شود به کار (غیر ضروری) بیرون منزل برسد ، فرزند خردسال آنها از نوزادی وکودکی و دربرخی از موارد در سنین بالاتر ازآن در بستر خانوادگی و تربیت دیگران و یا در مرکز نگهداری کودکان و مهد وامثالهم قرار داده میشود و نتیجه تربیتی آن اکثرا با خواسته های خانوادگی پدر و مادر آن کودک متفاوت بوده و است ولیکن عوارض ناگوار آن متوجه پدر ومادر وخانه و جامعه میگردد وبعضا غیر قابل جبران میباشد و معمولا جواب وتوجیه خانوادگی برای رفتار نادرست فرزندان این است ، که بدلیل مشغله پدر و مادر وقت مناسب برای تربیت فرزند نداشتند وفرزند آنها در منزل دیگری ویا در مراکز دیگری نگهداری وتربیت شده است ودربرخی از موارد اعضای خانواده باید چندین برابر درآمد حاصل از اشتغال و فعالیت خانم خانواده را هزینه کنند تا بتوانند بخشی از عوارض سوء رفتاری ، تربیتی واجتماعی آن فرزند را جبران نمایند. اشتغال یکی از عوامل اصلی مورد ومورد نیاز توجه پسران برای تشکیل زندگی است و تشکیل زندگی سالم با مسئولیت خانه داری خانمها بستر اصلی تشکیل جامعه اسلامی وبستر ایجاد تمدن اسلامی است . وقتی که خانمهادرمشاغل دولتی وخدماتی مشغول باشند ، دو عارضه منفی به فرزندان پسر وآقابان و خانه وخانواده وبه جامعه وارد میشود ، اول اینکه امکان فراهم شدن اشتغال آقایان در آن شغل از بین می رود ونوعی فرصت سوزی حاصل میگردد ودوم اینکه خانمها نیز از مسئولیت اصلی خود در خانواده فاصله میگیرند و عوارض سوء آن دامنگیر جامعه میشود. حدود یک قرن پیش سرمایه داران و کارخانه داران بزرگ (لیبرال) در دنیای غرب به منظور بهره گیری از کارگر ارزان درمحیطهای صنعتی وشخصی خودشان ، شعار حق آموزش و حق رای و بخصوص برابری زن با مرد را مطرح کردند و در پرتو پرداختن به این شعارها واستقبال خانمهااز آن ، از وجود زنان بعنوان کارگر فراوان وارزان سود هنگفتی را به جیب زدند و بروز جربانات اجتماعی آن دوران در دفاع (ظاهری)از خانمها به آغاز (فمن+ ایسم) فمنیسم معروف است و با مقاومت و مخالفت برخی از روشنفکران زن با موضوع فمنیسم ، همان تئوری پردازان (توسط لیبرالهای تندرو ورادیکال) در فاز دوم بهره گیری از زنان موضوع عدم ضرورت واجبار خانه داری و بچه دارشدن توسط خانمها را مطرح کردند واهداف اولیه خود را در همان قالب اولیه به پیش بردند. حق اشتغال و انجام کار وکارگری وبرابری حقوق مرد وزن از موارد دیگری بود که در همان دوران توسط مارکسیستها مطرح شد و مشغول شدن خانمها در کارخانجات وکارگاههای خصوصی را بعنوان حق خانمها بهمراه داشت و تاحدودی موفق شدند از کارگر زن در حد برده وابزار کارگاهی با حقوق ناچیز استفاده کنند وباتوجه به فاصله گرفتن زن از خانه وخانواده و وارد شدن عوارض سوء فرهنگی واجتماعی به خانواده ، همین خانمها قصد بازگشت بداخل منزل را کردند که در توطئه وشعار فاز دیگر فمنسیم در دوران مدرنیسم به قائل شدن تفاوت بین مردان وزنان اشاره وتاکید داشتند ولیکن حق آنها در تشخیص تفاوت را درگروه فازهای اول ودوم وسوم فمنیسم وبا انتخاب سلیقه ای از سوی زنان مطرح کردند وزن را آزاد ومخیر به انتخاب گذاشتند و بررسی پیامدهای ناگوار اجتماعی واخلاقی وتربیتی اشتغال زنان در خانه و درسطح جامعه فاز دیگری بعنوان پست مدرنیسم رابیان داشتند که دراین فاز خانه داری هم میتواند ، درانتخاب زنان باشد ودر این مرحله از فمنیسم نظرشان براین است که در دنیای کنونی به تعداد هر زنی در سطح جامعه یک طرز تفکر وتصمیم گیری وجود خواهد داشت. نکته اینجاست که عمده این موارد برخلاف نظریه اسلام گرائی ونقش آفرینی زنان درخانه ودر جامعه است. درمجموعه دنیای غرب ودنیای غیر اسلام هر روز بدنبال تولید یک طرز تفکر و جریان سازی غیر معنوی و با پاردوکس فرهنگی برای اقناع جامعه و جلب رضایت خانمها برای جدا شدن از خانه وخانواده وبرای اشتغال غیر ازخانه داری میباشند وهدف آنها از این فرآیند از بین بردن نقش اصلی زن ودرنتیجه از بین بردن جامعه وتمدنهاست. قرنها قبل از این تئوریهای نادرست غربی ، رهنمودها وارزشهای مکتب اسلام به عظمت وجایگاه برجسته خانمها در نقش مسئولیت خانه داری و تعلیم وتربیت وآموزش خانه وخانواده نمونه و اصیل و درنتیجه به تشکیل جامعه وتمدن اسلامی تاکید نموده است. ورزش همگانی و ورزشهای تخصصی وقهرمانی وحضور زنان(شاغل یاخانه دار) دراماکن عمومی وبرنامه های اجتماعی وسیاسی و ورزشی خوب و شاید موثر باشد و همچنین حضور زنان در برخی از مشاغل شاید ضروری به نظر برسد و همینطورحضور خانمها در برنامه های تبلیغاتی ومعرفی کالاهای مصرفی و نقش آفرینی آنان در تبلیغات رسانه ای وصدا وسیما و در ارائه خدمات (مصرفی وغیرمصرفی) ازسایر مراکز خدماتی به ارباب رجوع موثر واقع شود ولیکن باید به این نکته توجه داشت که قد وقیافه و وضعیت ظاهری و تیپ آرایش ونوع گفتار و رفتار تبلیغی خانمها بخش مکملی این اجناس مصرفی ولوکس قرار نگیرد و این جمعیت 50 درصدی جامعه وبخصوص عناصر فعال در فرآیند ذکر شده باید مراقب ارزش وهویت معنوی وارزشی خود باشند که دستاویز سرمایه داران لیبرال و سیاستمداران غربگرا ومدافعین فمنیسم قرارنگیرد و با کمترین مزد و با از بین بردن ارزش فرهنگی واجتماعی خود ، نردبان بالا رفتن آنان برای پیروزی در صحنه های سیاسی واقتصادی واجتماعی قرار نگیرند وعروسک خیمه شب بازی نشوند وسلبریتی ونمونه وستاره شدنه در این راستا فاقد هرگونه ارزش فرهنگی واجتماعی و مکتبی است ونمونه وستاره شدن در فرهنگ اسلامی متضمن توجه به اصول وارزشهای دینی واخلاقی واجتماعی است. اسلام وفرهنگ اسلامی و تعلیم وتربیت وآموزش خانه و خانواده نمونه و اصیل ، وجود زن را همسو با موارد ذکر شده در سیاستهای سرمایه داران وغربگرایان نمی داند و زن را کوثر وکوثر را آب حیات زندگی درخانه وخانواده می داند و اثر بخشی آنرا در سالم سازی خانه وخانواده و تشکیل جامعه وتمدن اسلامی معرفی کرده است واین مسئولیت خطیر متوجه این قشر عظیم جامعه (یعنی زنان)میباشد. مشاغلی که حضور زنان درآن ضروری است: در تمام وزارتخانه ها ومراکز دولتی وسایر سازمانها وارگانها وسیستم های وابسته به مجموعه دولت در 3 قوه و دیگر نهادهای قانونی ووابسته به بودجه دولتی وسازمان امور استخدامی و همچنین در تمام نهادهای نظامی وانتظامی وامنیتی و سیستم رسانه ای وخبرگزاریها و بخصوص درمراکز خصوصی وخدماتی و فروشگاهها و مراکز آموزشی و فرهنگی درحداکثر نیاز به حدود 15تا20 درصد حضور خانمها ، از آنچه فعلا وجود دارد ، نیاز میباشد. حدود 50 درصد در وزارت آموزش وپرورش و حدود 50 درصد در وزارت تحقیقات وآموزش عالی وپزشکی و حدود50 درصد دربیمارستانها و مراکز درمانی وبهداشتی که این حد نیاز در صورت تفکیک وجداسازی مرکز آموزش وفعالیت زنان ومردان واصلاح دانشگاهها میباشد وکمتر از 10 درصد در مراکز انتظامی وامنیتی وقضائی وکمتر از این مقدار در سایر مراکز دولتی ضرورت بکارگیری خانمها به نظر میرسد ، وجود داشته باشد و درسایر مراکز خصوصی وغیر دولتی و فروشگاهها ومراکز آموزشی و فرهنگی در بخش ارائه خدمات منحصر به خانمها درحداکثر ممکن بین 10 تا15 درصد اشتغال خانمها هم میتواند ضرورتی وجود داشته باشد. دراین ضرورتها ذکر 3 نکته اهمیت دارد: اول اینکه تشخیص ضرورتها براساس جهان بینی توحیدی وایدئولوژی اسلامی واداب و رسوم ملی وسنتی ومحلی مردم (مسلمان) وجامعه اسلامی وانقلابی باشدو احکام اولیه وثانویه فقهی ومکتبی کارشناسان علوم دینی مورد توجه قرار داده شود. دوم اینکه کمیت وکیفیت اشتغال وفعالیت این قبیل از خانمها بگونه ای باشد که به خانه وخانواده آنها لطمه ای وارد نشود ودر آموزش وتعلیم وتربیت اعضای خانواده ، در تشکیل خانواده درمسیر تعالی و ارزشها واثر گذاری مثبت آن درجامعه وتمدن اسلامی قصوری مشاهد نشود. سوم اینکه ترتیبی اتخاذ شود در مراجعات به این مراکز و در کمیت وکیفیت ارائه دهندگان خدمات تفکیک جنسیت و حداکثر رفتاراخلاقی واسلامی لحاظ ورعایت گردد ولازم وملزوم یکدیگر باشند. شاید توضیح پیرامون این موارد زیاد باشد ولیکن بطور کلی می توان مفهوم لزوم ضرورتها را درهمین موارد در اشتغال خانمها مطرح کرد وفراتر از آن ضرورتی به نظر نمی آید و لذا جایگزین شدن تدریجی آقایان بجای آنان بستر مناسبی جهت تشکیل خانواده و جلوگیری از ناهنجاریهای ذکر شده و همچنین سالم سازی خانه وخانواده و فراهم نمودن شرایط برای تشکیل جامعه وتمدن اسلامی فراهم خواهد شد. نتایج و دست آوردهای طرح مسئولیت پذیری خانمها در مسئولیت اصلی واصیل خانه داری: درتهاجم نرم دشمنان به ارزشهای دینی ودستاوردهای انقلابی وتاثیر پذیری نادرست بخشی از مردم وبخصوص خانمها از طرق مختلف و بویژه از طریق گیرنده های ماهواره ای وفضای مجازی واینترنت وسایر رسانه های غربی و غیر اسلامی وگرایش برخی از افراد و ازجمله خانمهای آسیب پذیر وگرایش بعضی ازآنان بعنوان کارگر در مشاغل غیر ضروری علاوه بر مخدوش نمودن هویت وارزش زنان ، موجب ناکارآمدی نقش آفرینی خانه وخانواده در جهت تربیت وآموزش اعضای خانواده واصلاح جامعه شد است ووقتی زنان در مسئولیت خطیر خانه داری نباشد وخانواده نتواند نقش موثر ومثبتی در جامعه ایفا کند ، مشکلات وناهنجاریها وبدرفتاریهای موجود در جامعه پدید می آید وآثار شوم آن متوجه خانه وخانواده و مردم وجامعه وتمدن (اسلامی) میگردد وخود بخود ارزشها وباورها وآداب و رسوم خوب وملی ومکتبی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد ودرموضوعات مختلفی که برخی از موارد آن در متن مورد اشاره قرارگرفت دچار گرفتاری میگردند زن باید در مسند اصلی واصیل خویش در مسئولیت خطیر خانه داری قرار گیرد تا با حفظ هویت وارزش های معنوی وفرهنگی خود بتواند خانه وخانواده را تربیت کرده وسامان دهد وبه تبع آن جامعه وتمدن اسلامی تشکیل گردد زنان عامل ومحور اصلی سوق دادن مردم به تشکیل جامعه اسلامی و تمدن اسلامی وزمینه ساز مقدمات ظهور هستند وقانونگذاری مسئولین برای مراکز دولتی وهمچنین قانونگذاری ونظارت مراکز دولتی در نظارتهای عمومی وتخصصی و بخصوص درکنترل اصناف و بازاریان باید به این مهم توجه داشته باشند که زن وظیفه ای فراتر از آنچه امروز در سطح ادارات و موسسات و صنوف وبازار دارد انجام می دهد ، را برعهده دارد و نباید با بکارگیری زنان دراین مراکز هویت وشخصیت اور را در جسم وجنس او خلاصه کرد و به همین ترتیب مقدمات فاصله گرفتن از جامعه اسلامی رقم زده شود. برای حفظ وترویج و توسعه ارزشهای دینی ورهنمودهای الهی وحفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی ، تصویب واجرای قوانین مور د انتظار ودر چارچوب قانون اساسی وشرع مقدس اسلام ونظارت عمومی وتخصصی بر آن از الزامات تحقق جامعه اسلامی ونیل به تمدن اسلامی است. اشاره به حقوق شهروندی وارائه بیانیه حقوق شهروندی توسط برخی از مسئولین درسطح جامعه در راستای اهداف سیاسی وجناحی است و درراستای نیل به اهداف حاکمیتی واجرائی ، غیر از رهنمودهای الهی است و توجه به حقوق شهروندی وتبیین چارچوب آن باید درراستای حفظ هویت وشخصیت واقعی مردم وبخصوص زنان ودرراستای تحکیم خانه وخانواده وایجاد روابط معنوی وارزش خانواده با جامعه و سوق دادن جامعه به ارزشهای معنوی وفرهنگی اسلام و تلاش در جهت تحقق تمدن اسلامی باشد واین مهم مهیا نمیشود مگر اینگه زن و تربیت و هدایت خانه وخانواده توسط زنان به سرانجام عبادی برسد. اهداف انقلاب اسلامی پس مرحله اول و دوم در پیروزی انقلاب اسلامی وتشکیل نظام جمهوری اسلامی ، تلاش در جهت تشکیل دولت و جامعه و تمدن اسلامی و ایجاد بستر مناسب برای بروز وظهور حاکمیت الهی بدست امام عصر(عج) درسطح منطقه وجهان میباشد و هدف نهائی بعثت انبیاء و ولایت اولیاء ومبارزات ومجاهدت علما وبزرگان مکتب اسلام وبخصوص مسلمان شیعه نیز فراهم نمودن این بستر بوده و میباشد و باتوجه به آنچه بیان شد ، زن محور اصلی این فرآیند است وخانه و خانواده مرکز فعالیت وسازماندهی به این امر مهم میباشد. برای نجات جامعه ، خانواده را بسازید وبرای ساختن خانواده ، خانه را شکل دهید وبرای شکل دادن به خانه زن را درجایگاه اصلی خودش قرار دهید والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته