به گزارش بسیج، در کنار موضوع وقوع مخاطرات طبیعی مانند سیل، زلزله، گرد و غبار و غیرهف بحث مدیریت بحران مطرح میشود که وجود ضعف زیادد در این رابطه در سالهای اخیر دچار خسارتهای هنگفتی شد. با توجه به اینکه در سالهای اخیر اعلام کردند که احتمال وقوع زلزله در تهران زیاد است نیاز است مدیریت بحران در کشور با رویکرد جدیتر و بهبودیافتهتر عمل کند.
چرخه مدیریت بحران "پیشگیری، آمادگی، مقابله، بازسازی و بازتوانی" را شامل میشود. چرخهای که غفلت در هر کدام از بخشها میتواند ناهماهنگیهایی را در مراحل دیگر ایجاد کند؛ چرخهای که در ماهها و سالهای اخیر، به دلیل رخداد اتفاقهایی مانند زلزله کرمانشاه، کرمان و سیل در استان گلستان، لرستان و خوزستان و شیراز بهتر میتوان آن را ارزیابی و مشاهده کرد که مهمترین چالشها و مشکلات در مدیریت بحران در کشور چیست؟
در میان مخاطراتی که عمدتاً توسط فعالیت های انسانی تشدید می شود احتمال بروز مشکلات طبیعی و زیستمحیطی در حاشیه شهرها و کلانشهرها وجود دارد، وقوع زلزله اخیر در کرمانشاه، بروز سیل در استان گلستان، شیراز، لرستان و خوزستان باعث جلب توجه و بازنگری بسیاری از صاحبنظران و برنامه ریزان در رابطه با چگونگی مدیریت بحران و یا لزوم بازتعریف مدیریت بحران برای سازماندهی بهتر در زمان رخداد حوادث مشابه در نواحی آسیبپذیر برای آینده شده است. با توجه به روند سریع افزایش جمعیت در مناطق کمتر توسعه یافته در قیاس با مناطق توسعه یافته، معیارهای ضعیف ساختمانی در این مناطق، استفاده از مصالح ساختمانی ضعیف و فقدان تأسیسات زیربنایی در برخی مناطق شهری، از بین رفتن مسیلها و بستر رودخانهها تشدید آسیبپذیری را موجب شده است.
بررسی مدیریت بحران در ایران
اگر به مدیریت بحران و جایگاه آن در ایران بپردازیم با نمونههای زیادی که نشان از مدیران بحران ناصحیح در کشور برخورد میکنیم. سیل اخیر در برخی از استانهای کشور به ویژه گلستان و لرستان نمونه روشنی از این ماجرا است که البته با تلاش های همه نهادهای نظامی و مردمی این بحران نیز به خوبی رفع شد. واقعیت این است که این دانش و توانایی مهم معنای واقعی خود را در کشور هنوز پیدا نکرده است و مدیریت بحران در ایران برای برخورد با رخدادهای غیرمترقبه ناتوان است. ناتوانی مدیران ما در مواجهه با بحران زمانی بغرنجتر به نظر میرسد که بدانیم کشور ما در فهرست رتبهبندی کشورهای در معرض بلایای طبیعی که دانشگاه سازمان ملل متحد با توجه به شاخصهای جهانی تهدید امنیت انسان و محیط زیست انجام داده است، ایران در میان 172 کشور در جایگاه شصت و یکم قرار دارد، جایگاه پرخطری که اهمیت توجه به رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای رویارویی با خطرهای احتمالی در کشور را برجسته کرده است.
حوادث و بلایای طبیعی و غیر طبیعی زیادی در کشور اتفاق افتاده که مدیریت بحران ما را محک زده است. اما متأسفانه در اغلب موارد این سیستم عریض و طویل نه تنها عملکرد قابل دفاعی نداشته است بلکه حتی در برخی از موارد موضعگیری و صحبتهای آنان در مواجهه با حوادث غیرمترقبه برای چند وقت دستمایه طنز طنزپردازان شبکههای اجتماعی هم شده است.
به عنوان مثال می توان به موضعگیری یکی از مسئولان سازمان مدیریت بحران کشور اشاره کرد که چند سال پیش در واکنش به حادثه سیل استانهای شمالی کشور به جای ارائه راهکار و انجام اقدامات درخور و مناسب و یا حداقل همدردی با سیل زدگان، سیل را نعمت خداوند دانست که زمینهای کشاورزی را سیراب کرده است. از این دست واکنشها از مسئولان سازمانی که وظیفه مدیریت بحران در حوادث غیر مترقبه را دارند، محدود نیست.
ترکیه یک سیستم منسجم و ساختاری تشکیلاتی برای مدیریت بحرانهای طبیعی دارد. این سیستم مدیریت دربرگیرنده منطقه، قسمتی از استان، استان و سپس کل کشور برحسب وسعت فاجعه است. موارد کوچک در سطح منطقه و یا قسمتی از یک استان به عهده مدیران بخش است، اما اگر ابعاد بحران از توان مدیران بخش خارج باشد استان و مقامات استانداری جهت کمک بسیج میشوند؛ و چنانچه ابعاد و وسعت بحران در سطح کشور مطرح شود، شورای عالی مدیریت بحران کشور که از وزرای مختلف تشکیل شده است امور را به عهده میگیرند. برخی از بحرانهای بسیار وسیع نیز توسط شورای هماهنگی امور اضطراری برنامهریزی و هدایت میشود.
در ترکیه موضوع مدیریت بحران یک امر ستادی و کشوری قلمداد شده است و امور و مسئولیتهای مربوط به آن را دولت تعیین میکند و به این ترتیب، مسئولیت مدیران محلی به حداقل میرسد. عموماً استاندار را دولت مرکزی تعیین میکند و در فرایند عملیاتی، او هماهنگکننده امور در سلسلهمراتب مدیریتی است. در ضمن، استاندار یک استان خسارتدیده میتواند از استانهای همجوار ــ که خسارت ندیدهاند ــ کمک دریافت کند. همه بودجه عملیات از دولت مرکزی تأمین و در سطح منطقه توزیع میشود. به این ترتیب، با توجه به ساختار مدیریتی موجود، نقش شهرداران در زمینه مدیریت بحران، بسیار ناچیز میشود و امور را استانداران هدایت میکنند. در سطح کلان، مراحل امداد، نجات و آسودهسازی را مراکز استانی و منطقهای، و مسئله بازسازی را دولت مرکزی انجام میدهد. دولتهای انتخابی محلی مسئول برنامهریزی برای جلوگیری و پیشگیری از ساختوساز بیرویه و مسائل آمادهسازی و آمادگی استانها و شهرها هستند. در این باره، هر وزارتخانه دارای یک واحد اضطراری است و در کل یک سیستم و هسته مرکزی برای اینگونه امور در ترکیه وجود ندارد. هلال احمر، ستاد حوادث غیرمترقبه و مردمی و همچنین ارتش نیز نقش اساسی در زمان بحران بهخصوص در مرحله امداد بر عهده دارند.
سه راهکار برای بهبود و ارتقاء مدیریت بحران در ایران
۱- بر اساس بررسیهای صورت گرفته سازمان مدیریت بحران به عنوان سیاستگذار و هماهنگ کننده باید بر پایه یک برنامه ملی و هدفمند، انسجام و تعامل را میان دستگاههای مسئول برقرار سازد. پرهیز از عملکرد جزیرهای و تک محوری در شرایط پس از بحران، کلید دستیابی به مدیریت منسجم بحران است. لزوم برنامه ریزی و هماهنگی میان بازیگران عرصه مدیریت بحران که هر یک دارای نقشهای جداگانهای هستند در زمره گامهای نخست مدیریت بحران قرار می گیرد.
لازم است سازمان مدیریت بحران برنامهای ملی و مدون با هدف هماهنگی برای هر چهار مرحله (پیشگیری، آمادگی، واکنش و بازسازی) تدوین کرده و نقش و وظایف هر دستگاه، نهاد و سازمان به روشنی مشخص شود. تعیین جایگاه هر یک از دستگاهها ضمن جلوگیری از تداخل وظایف و ایجاد همپوشانی در آن ها، امکان نجات جان انسانهای گرفتار در بحران را افزایش خواهد داد.
۲- تحقیقات صورت گرفته در کشورهای توسعه یافته و دارای موفقیت در بحران نشانهای از توجه به تخصص گرایی و استفاده از نیروهای زبده و آموزش دیده در بخش های مختلف مدیریت بحران است.
مدیران بخش های مختلف باید از میان افرادی مجرب و متخصص در امر بحران انتخاب شوند. طبق بررسیهای صورت گرفته مشاهده میکنیم که با تغییر دولتها مدیران سازمان مدیریت بحران نیز تغییر کرده و همین مساله خود تبدیل به یک بحران برای مجموعه می شود. در مقابل، بایدتقویت دانش مدیریت بحران در کشور، تخصص گرایی و استفاده از نیروهای کارشناس در بدنه این سازمان باعث ایجاد طرح و برنامههای توسعه دهنده، در اولویت قرار گیرند.
۳- تجهیزات و فناوریهای به کارگرفته شده در ابعاد گوناگون مرتبط با مدیریت بلایا نیز نقش مهمی در کیفیت امدادرسانی به آسیب دیدگان دارد. رصد آمارهای بحرانهای گذشته نشان می دهد در اختیار نداشتن سامانههای اطلاعات جغرافیایی، امکانات مورد نیاز برای هشدار سریع، هلیکوپترهای امداد و نجات، ماشینهای تخصصی جست وجو و آواربرداری باعث می شود تا فرایند امدادرسانی کُند و ضعیف به پیش رود. تقویت سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی برای تأمین تجهیزات لازم و متناسب با جمعیت شهرها، اختصاص بودجه کافی به پروژه های کاهش خطر، برقراری ارتباط جدیتر با دانشگاهها و مراکز معتبر پژوهشی، الگوبرداری از تجربه سایر کشورها در مهار بحران، تقویت زیرساختها و تهیه بانک جامع اطلاعاتی درباره زیرساختهای شهری نیز کمک شایانی به مدیریت جامع هنگام بحران خواهد کرد.
تجربیات و مطالعات انجام شده حاکی از ان است که انسجام در اطلاع رسانی به موقع و پوشش رسانهای دقیق، دستگاهها را به سمت نظارت بیشتر و کمک رسانی دقیقتر هدایت خواهد کرد. با قاطعیت می توان گفت که ارتقای فرهنگ پاسخگویی میان مسئولان و ارائه آمارهای درست و دقیق نیز از میزان آلام و نگرانی مردم آسیب دیده خواهد کاست و بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد.