از ایستادگی مقابل رادیکالها تا بیاخلاقیهایی که مخالفان انقلاب علیه او راه انداختند
به گزارش خبرگزاری بسیج، روحالله حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی صبح روز گذشته و در اثر ابتلا به بیماری کرونا دار فانی را وداع گفت. او از فعالان سیاسی تاریخ انقلاب و ازجمله افرادی بود که در مقاطع مهمی در فضای سیاسی کشور نقشآفرینی کرده و درمقابل جریانهایی چون فعالان رادیکال اصلاحطلب و جریانهای ضدانقلاب در دهههای 1370 و 1380 ایستاد و روشنگری کرد. درکنار این نقشآفرینی او بیش از دو دهه ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی را هم برعهده داشت و توانست در این سالها بهصورت محققانه وقایع و اتفاقات مهم و رویدادهای ریز و درشت تاریخ انقلاب را با استفاده از جمع بزرگی از پژوهشگران به رشته تحریر درآورده و منتشر کند.
در همین راستا روزنامههای صبح امروز گفتوگوهایی درباره شخصیت و زندگی حجتالاسلام روحالله حسینیان منتشر کردهاند که بخشهای مهم این گفتوگوها را در ادامه میخوانید.
حجتالاسلام قاسم روانبخش، عضو هیئتعلمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) :
روحالله حسینیان همواره در مسیر مستقیم ولایت قرار داشت
- ایشان یک شخصیت عالم، انقلابی و وزینی بود که همواره بهعنوان یک سرباز برای انقلاب اسلامی انجام وظیفه میکرد.
- مرحوم حسینیان کسی بود که همواره در مسیر مستقیم ولایت قرار داشت و اولین مسئولیت او در دادستانی انقلاب اسلامی مشهد بود.
- مرحوم حسینیان غالبا نقش محوری در جریانهای انقلابی داشتند و مانند یک سدی در برابر جریانهای انحرافی در مجلس میایستاد.
- در ماجرای برجام یکی از افرادی که مقابل آقای صالحی ایستاد و صحبت کرد، مرحوم حسینیان بود که موضوع پر کردن قلب رآکتور اراک را مطرح کرد و علیاکبر صالحی قسم خوردند که هیچ اتفاقی نمیافتد بلکه شرایط بهتر هم میشود.
- جریان مخالف همواره ایشان را میکوبیدند چراکه محکم در مواضع خود پافشاری میکرد.
- حضور این مرحوم در مرکز اسناد انقلاب اسلامی فرصتی بود تا این اسناد حفظ گردد، در همین راستا تمامی اسناد به دهها و یا صدها کتاب مبدل گردید که هرکدام از این کتابها میتوانند برای نسل جدید یک نسخهای از جریان شناسی در کشور باشند.
منبع: روزنامه رسالت
محمدمهدی اسماعیلی، معاون پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
حسینیان مدافعی آزاده و شجاع برای انقلاب بود
- حجتالاسلام حسینیان یک تاریخنگار برجسته و صاحب ایده و سبک در تاریخنگاری انقلاب اسلامی بود و بهواسطه چهره سیاسی، امنیتی و قضاییای که داشت این بخش از سابقه ایشان کمتر بهچشم آمده است.
- کار 5 جلدی که آقای حسینیان از سال 1320 تا 1357 نوشته است بهویژه سال 56 تا 57 بینظیر است. بهلحاظ نوع و سبک تاریخنگاری این اثر بینظیر است. تمام اتفاقات ریز و درشت نگارش شده است. کاری که روی فرمایشات امام در پاریس انجام داد از کارهای قویای بود که نمونه آن را تاکنون ندیدهام. به همه شبهاتی که درخصوص مواضع امام در تاریخ توسط اپوزیسیون و جریانات استحالهشده مطرح میشود در این اثر پاسخ داده شد.
- بهنظر من، وظیفه داریم مجموعه قوی تاریخی ایشان را بهعنوان یکی از منابع بیبدیل تاریخنگاری انقلاب معرفی کنیم. کارهای دیگر ایشان در زمینه تاریخنگاری انقلاب وجود دارد. حتی کارهای شخصی ایشان که صاحب یک دوره تفسیر قرآن هستند که یک کار فوقالعاده خوب و درحال چاپ است. اینها ابعاد علمی و تاریخی آقای حسینیان بود که کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
- آقای حسینیان دو ویژگی فوقالعاده داشت که من فکر میکنم متاعی است که امروز باید در رجال سیاسی دنبال این دو متاع گشت. یکی بحث حریت و دیگری شجاعت ایشان بود. صراحتا این دو ویژگی در حجتالاسلام حسینیان وجود داشت. ایشان با قدرت و با تحلیل از انقلاب و کیان انقلاب دفاع میکرد.
- بعد از استقرار دولت و رای بالایی که دولت اصلاحات در دوم خرداد آورد، فضای اختناقی را حاکم کرد و چماقی بهنام آزادی برداشتند و همه گذشته انقلاب را چوب میزدند. مثلا رفتارهای انقلابی گذشته را محاکمه میکردند. اوج این امر در بحث قتلهای زنجیرهای بود. موضوع قتلهای زنجیرهای بهدنبال نوعی براندازی در داخل نظام بود. تحلیل این اتفاقات زمان دیگری را میطلبد، آنجا ایشان با قدرت و شجاعت وارد صحنه شدند. چنان محکم جلو آمدند که خیلی از افرادی که داعیه انقلابیگری داشتند توصیه به محافظهکاری میکردند. جزئیات را بعدها با ایشان بارها مرور کردیم ولی با قدرت و شجاعت پای کار آمدند و جلوی اصلاحات ایستادند، بهمعنای اصلاحات آمریکایی پرچمدار این امر شدند.
- بعد از تشکیل دولت آقای احمدینژاد در دوره نهم، ایشان وارد مجلس شدند و با همین مواضع جلو رفتند. بعد از انحرافاتی که در آن مقطع رخ داد در اعتراض به آن، جریان مستقلی را ایجاد کردند که گفتمان انقلاب را دچار یاس و سرخوردگی نکند. این جریان را ایشان جمع کردند.
- در دهه 90 ایشان عمدتا درگیر بیماری بودند ولی هر جایی لازم میشد محکم جلو آمدند. درخصوص تحریف تاریخ و بحث جریان قائممقام رهبری که ایجاد شد و برخی تلاش میکنند بعضی افراد را تطهیر کنند، ایشان محکم با مستندات تاریخی در این زمینه از انقلاب دفاع کردند که اوج بیاخلاقیها را جریان مخالف انقلاب علیه ایشان بهراه انداخت. علیرغم این میزان بداخلاقی ذرهای در اراده و تصمیم ایشان تاثیرگذار نبود. بیاخلاقیهای وحشتناکی جریان ضدانقلاب و متحدان آزادی در کشور برای ایشان داشتند. ایشان محکم و مقتدر از انقلاب و آرمانها و خط امام و رهبری حمایت کردند.
جواد منصوری، معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
در مورد سیاست و افراد ملاحظهای نداشتند
- یکی از خصوصیات مرحوم حسینیان این بود که با جریانهای انحرافی، جریانهای غربگرا و جریانات ضدانقلاب هیچ مماشات و سازش و ملاحظهای نداشت و به صراحت با این جریانات برخورد میکرد.
- طبیعتا آنها از این وضع بسیار ناراحت بودند؛ مثلا بعد از فتنه 88 ایشان 25 جلد کتاب درباره این موضوع در مرکز اسناد - تدوین و منتشر کرد؛ طبیعتا کسانی که این جریانات را ایجاد کردند علیه ایشان میشوند و به دروغ میگویند حسینیان در قضایای 88 دست داشت، درحالیکه اصلا چنین چیزی وجود نداشته است بلکه ایشان در تحقیق و سند جمع کردن و کتاب تدوین کردن فعالیت داشتند.
- بنابراین ایشان در مورد سیاست و افراد ملاحظهای نداشتند و به صراحت نظر خود را بیان میکردند. یکی از خصوصیات ایشان ناراحتی درخصوص ملاحظات و مصلحتاندیشیهایی بود که در جمهوری اسلامی وجود دارد. از سوی دیگر چندین کتاب در مرکز اسناد چاپ شد که بهصورت مستند ماهیت بسیاری از این جریانات انحرافی را کاملا روشن کرده است. طبیعتا آنها آرام نخواهند نشست و به همین دلیل انواع اتهامات را بیان میکنند.
بازخوانی بخشهایی از کتاب آسیبشناسی جبهه مشارکت با محوریت تلاشهای حسینیان
یکتنه مقابل اصلاحطلبان رادیکال
با انتخابات ریاستجمهوری هفتم و پیروزی جریانی که بعدا اصلاحطلب خوانده شد، اتفاقات مهمی در کشور رخ نمون کرد. فضای سیاسی برای مدتها وارد دورانی پرتلاطم و عجیبوغریب شد و هر اتفاق جدیدی افکارعمومی و بنیانهای آن را به چالش میکشید. در این ایام یکی از کسانی که با تمام قوا در میدان بود و در مقابل این جریان ایستادگی میکرد و در مقاطعی توانست یکتنه مانع برخی تندرویهای اصلاحطلبان شود، مرحوم روحالله حسینیان بود. چند سال بعد مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتابی با عنوان آسیبشناسی حزب مشارکت (که در چاپهای بعدی نام 8 سال بحرانآفرینی اصلاحطلبان را به خود گرفت) منتشر کرد و به دقت وقایع 8ساله دولت اصلاحات و بحرانیهایی را که در این ایام و غالبا با محوریت اعضای حزب مشارکت به وقوع میپیوست، مورد بررسی قرار داد. محوریت روایتهای این کتاب از زبان روحالله حسینیان مطرح شده است. در این نوشتار چند نمونه از عناوین مهم کتاب یادشده را بارخوانی میکنیم.
ماجرای بازجویی و شکنجه همسر سعید امامی
یکی از فصلهای این کتاب به ماجرای «بازجویی و شکنجه همسر سعید امامی» اختصاص دارد و این فصل جنجالی به افشاگری روحالله حسینیان در این زمینه میپردازد؛ حسینیان در تیرماه 1378 و پس از مرگ سعید امامی، از شکنجه همسر سعید امامی توسط بازجوهایی که ازسوی سعید حجاریان بوده، رازگشایی میکند و در بخش دیگری از این فصل بر اطلاع خاتمی از جریان شکنجه، قبل از کشف آن، صحه میگذارد.
در بخشی از این فصل آمده است: «درمورد جریان شکنجه اینگونه نبود که آقای خاتمی خبر نداشته باشد. متاسفم که آقای خاتمی انکار میکند. بنده به یکی از وزرا بارها گفتم که چرا جریان شکنجه را به آقای خاتمی نمیگوید؟ گفت: گفتهام. ماجرای کشفشدن جریان شکنجه در رمضان سال گذشته بود که یک نفر از پزشکان برای آقای یونسی خبر آورد که یک خانم و یک آقایی از متهمان پرونده در حال مرگ هستند و خیلی التماس میکنند که یک نفر با اینها صحبت کند... تا اینکه جریان به دفتر مقاممعظمرهبری رسید. از طرف دفتر با آقای هاشمیشاهرودی تماس گرفتند و ایشان آقای مروی را فرستاد برای تحقیق و دیدند که یکی از آنها همسر سعید امامی است. اینها در حال مرگ بودند... و شکنجه چیزی نبوده است که آقای خاتمی بخواهد انکار کند. این جریان کشانده شد به هیات سهنفری که رفتند پرونده را رسیدگی کردند و مشخص شد همهچیز دروغ بوده است. در سوالهایی که از متهمان میکردند دنبال قتلها نبودند بلکه دنبال چیز دیگری بودهاند. ...مهمتر از اینها پیامی بود که ایشان (خاتمی) پس از کشفشدن جریان شکنجه در حضور سه نفر برای من فرستاد... و گفته بود درمورد این جریان شما مصاحبه نکنید. من هم از طرف مقابل، از روزنامهها میخواهم فتیله را پایین بکشند و خودم پرونده را جمعوجورش میکنم. اگر آقای خاتمی کارهای نبود چطور میتوانست پرونده را جمعوجور کند؟ به همین خاطر است که اینها جرأت نمیکنند با من مناظره کنند.»
آشوبهای 18 تیر 78 چگونه آغاز شد؟
سومین بخش با موضوع «آشوبهای 18 تیر» به بررسی وقایع کوی و فتنه سال 78 پرداخته است. 15 تیرماه 1378 و تنها یک روز قبل از رایگیری مجلس پنجم برای طرح تغییر قانون مطبوعات، روزنامه سلام سندی دارای طبقهبندی وزارت اطلاعات را منتشر کرد و نوشت سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است و همین موضوع زمینه تنشهای سیاسی-اجتماعی اواخر دهه 70 را فراهم کرد. در بخشی از کتاب، دراینباره آمده است: «یونسی، وزیر اطلاعات وقت، روز بعد تصریح کرد نامه، مربوط به سعید امامی نبوده بلکه از حوزه مشاوران وزیر، خطاب به وزیر ارسال شده و موضوع نامه نیز مربوط به اصلاح قانون مطبوعات نیست.»
او همچنین عمل روزنامه سلام را نوعی سرقت اطلاعاتی تلقی کرد و گفت: «سندی که روزنامه سلام چاپ کرد، درحقیقت یک نوع سرقت بود که نباید چنین کاری صورت میگرفت.»
هرچند عملیات جنگ روانی حجاریان موثر واقع نشد و کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات ازسوی نمایندگان مجلس پنجم تصویب شد... اما جوخههای وحشت حزب مشارکت از همان ابتدای مطرحشدن طرح اصلاح قانون مطبوعات، از راهاندازی آشوب خبر میدادند.
دو روز پس از تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات، با شکایت وزارت اطلاعات از روزنامه سلام بهدلیل درج نامه محرمانه وزارت اطلاعات و جعل آن درجهت اهداف مغرضانه سیاسی، روزنامه «سلام» توقیف شد.
این کتاب درباره غائله کوی دانشگاه تهران نیز چنین روایت میکند: «17 تیر 1378 اعضای تحکیم وحدت، در خیابانهای داخل کوی دانشگاه شروع به راهپیمایی کرده و شعارهایی چون «طرح سعید امامی ملغی باید گردد»، «مجلس فرمایشی، انحلال، انحلال» و «مرگ بر استبداد» را فریاد میکردند. سردمداران این راهپیمایی، پس از آنکه از حضور گسترده دانشجویان مأیوس شدند... مسیر خود را بهسمت بیرون از محوطه کوی دانشگاه یعنی خیابان کارگرشمالی تغییر دادند... حدود ساعت 12 شب تعدادی از سربازان نیروی انتظامی جهت هدایت آشوبگران به داخل کوی، بهسمت آنان حرکت کردند... و همزمان، سنگپراکنی و سردادن شعار ازسوی آشوبطلبان طرفدار دفتر تحکیم وحدت آغاز شد. حضور تاجزاده، نماینده وزارت کشور و عضو ارشد حزب مشارکت که در حمایت غوغاییان سخن میراند، بهجای فرونشاندن شعلههای خشم، بر شدت آن افزود. کشوقوسها ادامه یافت تا اینکه در جریان کنترل این حرکتها توسط نیروی انتظامی، ناگهان عناصر خودسر به خوابگاه دانشجویان حمله بردند و به ضربوشتم دانشجویان پرداختند و صبح جمعه 18 تیرماه، با زمینهسازی و قانونشکنی آشوبطلبان غائله شکل گرفت.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
مرتضی میردار، معاون تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
آقای حسینیان، هم جاذبه داشت و هم دافعه
- آقای حسینیان در جذب نیروهای انقلابی، متدین، سالم و با روحیه کار جمعی، بسیار جاذبه داشت اما از آن طرف، در مواجهه با کسانی که نسبتی با جمهوری اسلامی و انقلاب نداشتند، دافعه داشت چون به شدت از اصول انقلاب دفاع میکرد و با هیچکسی، تعارفی نداشت.
- برای مثال، درباره برخی رویدادهای این سالهای اخیر، رفاقتش را با برخی افراد به هم زد، چون احساس میکرد آن افراد در مواضع انقلابی نیستند.
- ایشان بسیاری از دوستان را خیلی خوب جذب میکرد. همین امروز که ایشان فوت کرد، پسر یکی از نخستوزیران دوره پهلوی برای عرض تسلیت به من زنگ زد. این فرد پیش از آنکه به مرکز اسناد بیاید و به حضور آقای حسینیان برسد، دوستانش به او گفته بودند که بهتر است به مرکز نروی چون به شما بیحرمتی خواهد شد. بعد که با آقای حسینیان دیدار کرده بود، میگفت من از ایشان جز کرامت، اندیشه و رفتار نیک و مهربانی، ندیدم.
- سلطنتطلبها به او میگفتند که تو طرفدار حسینیان شدهای اما او در واکنش میگفت ذهنیتی که شما از حسینیان ساختهاید، غلط است. میگفت حسینیان در عین اینکه مواضع اصولی خود را داشت، با من به شکل اخلاقی رفتار کرد.
یک شاهی از مرکز و مجلس نگرفت
- آقای حسینیان با وجود اینکه 25 سال رییس مرکز اسناد و هشتسال نماینده مجلس بود، یک شاهی دریافت نکرد چون اعتقاد داشت که کارمند قوهقضاییه است و همان حقوق قوه کفایت میکند و نباید ویژهخواری کرد. ایشان بهشدت روی بیتالمال حساس بود.
- آقای حسینیان، از نظر شخصیتی و زندگی خانوادگی و مسائل مالی، فرد پاکی بود. آقای حسینیان جزو معدود چهرههایی بود که تا این حد سلامت نفس، سلامت مالی و اخلاقی داشت. در این میان، دشمنان در پی بدنامکردن افراد اینچنینی هستند که طبیعی است و جز این، توقعی از آنها نیست. اصلاحطلبان که یک بار در صبح امروز به غلط نقل قولی را از حسینیان منتشر کرده بودند پس از فوت او هم حملات خود را متوقف نکردهاند و به دنبال انتقامگیری از او به واسطه مواضع اش مخصوصاً در برنامه چراغ هستند.
منبع: صبح نو