با شهدای استان مرکزی/شهید علیرضا احمدی

از خداوند عاجزانه مى خواهم كه توفيق آن را بدهد كه جهاد گرى واقعى باشم

با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب به عضویت سپاه در آمد تا در زمره ی کسانی باشد که در حفظ و حراست از اسلام عزیز و کیان ایران اسلامی پیش قدم باشد. و به فرمان امام خویش مبنی بر این که سنگر ها نباید خالی بماند لبیک گوی فرمان پیر و مرادش شد و راهی جبهه شد.
کد خبر: ۹۲۷۰۵۶۱
|
۰۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۰

     به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی ؛شهید علیرضا احمدی فرزند حسین علی در سوم تیر ماه سال 1342 در روستای خرقان از توابع ساوه در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود.

او تربیت یافته ی عاشورا بود و بر مدار مکتبی گام بر می داشت که عاشورایی بود و می خواست او عاشورایی بیندیشد و عاشورایی زیست کند و عاشورایی بمیرد که در قاموش شهدای عاشورا مردن یعنی شهادت، یعنی در پای دلبر فدا شدن.

     روستا زاده ای که تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان ادامه داد و دوران جوانی و نوجوانی اش را در روستا و در کسب علم و کار همراه پدر در مزرعه سپری کرد . پدر و مادر تمام وقت و هزینه ی خویش را برای تربیت او به کار گرفتند تا از او مردی رشید و دلاور برای اسلام و نیرویی کارآمد برای انقلاب بسازند . این تربیت در انتخاب درست او برای رسیدن به هدفی والا نقش بسزایی داشت که او را به قله ی انسانیت و معرفت برساند.

      در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نقشی پر رنگ داشت ، هر چند سن و سالی نداشت ولی از جمله سربازانی بود که امام خمینی در همان سال تولدش فرمود سربازان من در گهواره اند، او درست پانزده ساله بود و بی عدالتی ها و ظلم و ستم دوران ستم شاهی را به دیده دیده بود و خوشحال بود از این که امام برای برپایی حکومتی اسلامی قیام کرده است.

    با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب به عضویت سپاه در آمد تا در زمره ی کسانی باشد که در حفظ و حراست از اسلام عزیز و کیان ایران اسلامی پیش قدم باشد. و به فرمان امام خویش مبنی بر این که سنگر ها نباید خالی بمانذ لبیک گوی فرمان پیر و مرادش شد و راهی جبهه شد.

    سی و هشت ماه در جبهه حضور داشت ، برای آخرین بار که برای شناسایی رفته بودند بر اثر اصابت ترکش به بدن مطهرش در منطقه ی عملیاتی شلمچه در نهم خرداد ماه سال 1366 به شهادت رسید.

وصیت نامه:

فليقاتل فى سبيل اله الذين شرون الحيواه الدنيا بالاخره و من يقاتل فى سبيل اله فيضل او يلغب فسوف نوتبه اجرا عظيما

مومنان بايد در راه خدا با آنانكه حيات مادى دنيا را برا ى آخرت برگزيدند جهاد كنند و هركس در جهاد براه خدا كشته شود يا فاتح گردد زود باشد كه او را اجرى عظيم دهيم

(( يا ء يتتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضيه مرضيه‌فادخلى فى عبادى و دخلى جنته ))

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام بر پيامبران الهى و جانشينان برحق آنها ائمه اطهار ( عليهم سلام ) و با سلام بر رهبر عزيزمان امام خمينى و شهداى اسلام از صدر اسلام تاكنون

سپاس خداوندى را كه اين بنده حقيرش را به وادى نور و ايمان هدايت نمود و توفيق شركت درجهاد را به اين بنده اش داد و از خداوند عاجزانه مى خواهم كه توفيق آن را بدهد كه جهاد گرى واقعى باشم و مرا جزء عاشقان خود قرار دهد و توفيق سعادت و لياقت شهادت را به اين بنده عاصى بدهد .

اما اصل مطلب را بگويم و آن پيامى است كه به شما عزيزان مردم شهيد پرور دارم البته من خيلى حقيرتراز آن هستم كه پيامى به شما بدهم ولى اين پيام هزاران شهيدى است كه جانانه جان سپردند و با خونشان درخت اسلام را آبيارى كردند . عزيزان خدا را در همه حال ناظر بر اعمال خود بينيد .

جز رضاى او را مجوييد زيرا انسان موقعى سعادمتند است كه در همه حال رضاى خداوند را بجويد و رهبر عزيزمان را تنها مگذاريد و از دادن جان، مال براى پيروزى اسلام هيچگاه دريغ نكنيد ( عزيزان هيچگاه حوادث روزگار شمار را از صحنه بيرون نكند با توكل بر خداوند هميشه در صحنه باشيد و فقط خوف از خداوند داشته باشيد و هميشه شكرگذار خداوند منان باشيد و شكر كنيد كه خداوند ما را در اين برحه از زمان قرارداد و پرچم اسلام را به دست ما داد كه اميدواريم اين پرچم خونين را به دست صاحب اصليش مهدى (عج) ناجى انسانها بدهيم ) و در آخر پيروزى اسلام بر كفر جهانى و برافراشته شدن پرچم پر افتخار اسلام بر سر كاخهاى ظلم و ستم را از خداوند عزيز خواهانم .

و اما پدر و مادر عزيزم اى عزيزانى كه مرا بزرگ كرديد و براى من زحمتها كشيديد پدر و مادر جان اگر خداوند توفيق شهادت را به من داد خداوند را شكر كنيد كه اين فوض عظيم را به فرزندانتان عطا فرموده است و صبر كنيد در شهادتم و زياد گريه نكنيد و اى عزيزانم اگر از من بدى ديده ايد و يا از من رنجيده ايد به بزرگى خودتان مرا ببخشد و مرا حلال كنيد و همچنين خواهران و برادر عزيزم اگر از من بدى ديده ايد شما عزيزان نيز به بزرگى خودتان مرا حلال كنيد و در شهادتم صبر كنيد و خداوند را سپاس و حمد گوييد و راهم را ادامه دهيد .

و در آخر هر برادر و خواهرى كه وصيتنامه مرا مى خواند و يا مى شنود اگر از ما بدى ديده ايد به بزرگى خودش مرا ببخشد و حلالم كند و همچنين از كليه دوستان و رفقايم حلاليت مى طلبم و اميدوارم كه راهم را ادامه دهند .

انتهای پیام/

 

ارسال نظرات
آخرین اخبار