ماجرای حضور سپهبد شهید قاسم سلیمانی در منزل شهید همدانی

امسال شهادت پدرم با اربعین حسینی مصادف شده است. ایشان در این سال‌های آخر خیلی تاکید داشتند که در مراسم اربعین حضور داشته باشیم. پدر عقیده داشتند که اربعین حسینی یک مانور بزرگ مسلمانان است و...
کد خبر: ۹۲۷۹۰۱۱
|
۰۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۹

 به گزارش  خبرگزاری بسیج، وهب همدانی فرزند سردار شهید حسین همدانی که در برنامه رادیویی«عصر حسینی»سخن می گفت، بیان کرد: شهید همدانی مجاهدتی ۴۰ ساله داشتند، یعنی از سال ۵۴ تا ۹۴ قبل از انقلاب و آشنایی با انقلاب اسلامی ایشان وارد فاز مبارزاتی شدند و پس از پیروزی انقلاب و در حقیقت جنگ کردستان و دفاع مقدس و از آن لحظه‌ای که در راه دفاع از انقلاب اسلامی پوتین به پا کردند تا لحظه شهادت ثابت قدم ماندند. خاطرات زیادی در زمان دفاع مقدس از ایشان است، در آن زمان کودکی خردسال بودم و، اما خیلی خوب به خاطر دارم که آنقدر آمدن ایشان به خانه طول می‌کشید که وقتی از جبهه به خانه بازمی گشتند نمی‌توانستم با پدرم ارتباط برقرار کنم و باید یک روز می‌گذشت تا بتوانم با او ارتباط بگیرم.

 

 

ماجرای حضور سپهبد شهید قاسم سلیمانی در منزل شهید همدانی

پسر شهید همدانی گفت: امسال شهادت پدرم با اربعین حسینی مصادف شده است. ایشان در این سال‌های آخر خیلی تاکید داشتند که در مراسم اربعین حضور داشته باشیم. پدر عقیده داشتند که اربعین حسینی یک مانور بزرگ مسلمانان است و دشمن از این مانور می‌ترسد. متاسفانه امروز از این سعادت محروم هستیم و حالا متوجه شده ‌یم که چه نعمت بزرگی را از دست داده‌ایم. امیدوارم به برکت خون امام حسین و این شهدا ویروس منحوس کرونا هر چه سریعتر از تمام دنیا رخت بر بندد و انشاالله همه ما بتوانیم به این زیارت بزرگ نائل شویم.

 

وی با اشاره به اینکه در هفته دفاع مقدس هستیم گفت: من یک خاطره را از زبان سردار محسن رضایی درباره شهید همدانی نقل می‌کنم. در عملیات کربلای ۵، شهید همدانی فرمانده لشکر ۱۶ قدس گیلان بودند و ۳ لشکر در این عملیات به سمت جزیره بوارین حمله می‌کنند. از این سه لشکر فقط لشکر ۱۶ قدس گیلان موفق می‌شود وارد جزیره شود و بقیه لشکرها محاصره می‌شوند. سردار رضایی نقل می‌کنند که شهید همدانی با من تماس گرفتند و اعلام کردند که قصد دارند برگردند و به این صورت ما تلفات زیادی خواهیم داد و من نمی‌توانم بچه‌ها را در اینجا نگه دارم. سردار رضایی که در آن زمان فرماندهی سپاه را به عهده داشت و اشراف کامل روی موضوعات داشت می‌دانست که اگر این جزیره را از دست بدهیم شرایط بسیار بدی را تجربه خواهیم کرد به همین خاطر به پدرم گفته بودند که این سرزمین حضرت محمد رسول الله (ص) و تکلیف شماست تا در آنجا بمانید.

 

وی یادآور شد: به گفته سردار محسن رضایی این حرف باعث شد شهید همدانی سه روز در آنجا بایستند، تیر به پایش اصابت کرد و شیمیایی شدند. آن قدر در این جزیره بچه‌های دلاور گیلان با فرماندهی شهید همدانی جانانه جنگیند که در اثر این استقامت و شهامت لشکرهای دیگر نیز توانستند وارد این جزیره شده وآنجا را فتح کنند.‌

 ماجرای حضور سپهبد شهید قاسم سلیمانی در منزل شهید همدانی

فرزند شهید همدانی در گفت‌وگو با «رادیو اربعین» افزود: شهید همدانی در وصیت‌نامه خود یک درخواستی از همه افرادی که وصیت نامه ایشان را می‌خوانند دارد. در وصیت پدرم آمده اگر برای افرادی که وصیت او را می‌خوانند امکان دارد، یک روز نماز و یک روز روزه به جای ایشان به جا بیاورد و این قول را هم داده‌اند که اگر کسی این کار را انجام بدهند اگر در آن دنیا در کنارش باشند جبران خواهند کرد. این وعده شهید است و وعده شهید نیز صادق است. به همین خاطر از مومنین و همه عزیزانی که حرفم را می‌شنوند و می‌خوانند درخواست دارم که اگر برایشان امکان دارد این درخواست شهید همدانی را اجابت کند که ان‌شاءالله مشمول عنایت شهدا شوند.

 

وی درباره شهید حاج قاسم سلیمانی نیز اینچنین گفت: شهید قاسم سلیمانی متعلق به همه ملت بوده است. همانطور که در تشییع پیکر پاک این شهید بزرگوار دیدیم شهادت ایشان پیر و جوان، زن و مرد و هر فردی با هر تفکری حضور پرشور داشتند و مشاهده کردیم که چگونه همگان متاثر بودند. این عنایتی بود که خداوند به این شهید بزرگوار داشت آن هم به خاطر اخلاص که ایشان داشتند.

 

وهاب همدانی اضافه کرد: امسال جای حاج قاسم خالی است، اما قطعاً ایشان و همه شهدا مهمان سفره امام حسین (ع) هستند و فکر می‌کنم امسال پیاده روی اربعین را شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید همدانی،شهید همت، شهدای جنگ تحمیلی و شهدای مدافع حرم که حق بزرگی به گردن بشریت دارند به نیابت از همه ما انجام می‌دهند. ان‌شاءالله که خداوند این توفیق را به ما بدهد که شرمنده خون حاج قاسم‌ها نباشیم.

وی گفت: من این نکته را که می‌توانم درباره‌ی حاج قاسم بگویم، شاید مفید باشد. بعد از شهادت پدرم یک روز ایشان به صورت ساده و بی‌تکلف وآن هم تنها و بدون محافظ به منزلمان آمد. چند ساعت را با همدیگر بودیم و صحبت‌هایی شد. بعد در لحظه خداحافظی چند عکس با همدیگر گرفتیم. فضایی صمیمی و دوستانه‌ای میان ما برقرار شده بود. پس از رفتن شهید سلیمانی همسر من به نکته‌ای اشاره کردند و گفتند وقتی حاج قاسم از خانه ما رفت من همان حالاتی را که در پدر شما دیده بودم، همان محبتی که پدر شما به من داشت را در حاج قاسم دیدم. آن خنده‌های حاج قاسم را که دیدم یک لحظه پدر شما شهید همدانی را تصور کردم و فکر کردم که حاج قاسم همان پدرش شماست. این موضوع و نگاه همسرم نشان از قرابتی دارد که شهدا با همدیگر دارند.

ارسال نظرات
آخرین اخبار