به گزارش خبرگزاری بسیج، حالا نزدیک به یک ماهی میشود که بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی جدید دغدغه والدینی است که در شرایط کرونا نیز گیر افتادهاند؛ بعد از اصرار آموزش و پرورش بر حضور دانش آموزان در مدارس و بلافاصله دو روز از بازگشایی مدارس عقب نشینی از این اصرار و اعلام به اختیار دادن به والدین برای حضور فرزندانشان در مدارس، حالا آمارها و نظرات مردم حاکی از این است که در اکثر مراکز شهرها استقبال زیادی از حضور دانش آموزان در مدارس نشده و اکثر خانوادهها آموزش آنلاین را ترجیح دادهاند؛ هر چند از آن راضی نیستند. با شدت گرفتن پاندمی کرونا در کشور طی روزهای اخیر نیز از شور و حال استقبال عدهای از والدین که به حق آموزش حضوری را مصداق بارزتری برای یادگیری میدانستند، کم شده است. حالا به نظر میرسد کم کم همان حضور نصفه و نیمه شمار کمی از دانش آموزان نیز با قرمز شدن وضعیت اکثر شهرهای کشور، رنگ باخته است. اما واقعاً این روزها، دانش آموزان چگونه روزهای تحصیل را طی میکنند؟ چه میزان از آموزشهای تلویزیونی استقبال میشود؟ آموزشهای مجازی چه میزان در یادگیری مؤثر بوده و آیا یک سیستم نسبتاً یکپارچه در مدارس طی شده است؟ نگرانی والدین در این سال تحصیلی عمدتاً چیست و چقدر از حضور دانش آموزان در مدرسه استقبال شده است؟
هزینههای تحصیل فرزندمان دو برابر شده است
باران در پایه اول دبستان در مدرسه غیردولتی در منطقه ۵ تحصیل میکند. مادر باران در ارتباط با چگونگی سال تحصیلی جدید، شهریه و آموزش و مجازی و حضوری به خبرنگار مهر گفت: واقعیت این است که برای ما که بچههایمان در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند و شاغل هستیم، هزینهها دوبرابر شده است اما آموزش بچهها با خلاء جدی مواجه است و آموزشها همانی نیست که پیش از این تدریس میشد.
وی ادامه داد: سه ماه پیش با تصور اینکه وضعیت شیوع کرونا فروکش میکند فرزندم را در مدرسه غیردولتی ثبت نام کردم و سه چک از ما گرفتند که هر سه پاس شده است، حتی برای چک آخر که باید رأس ساعت ۱۲ آن را شارژ میکردم و کمی دیر شده بود تماس گرفتند و اعتراض کردند. مبلغ ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان پرداخت کردیم، یکی از دلایلی که مدرسه غیردولتی اسم دخترم را نوشتم شاغل بودن من و همسرم بود و هر دو تا ساعت ۵ سر کار هستیم. معمولاً در مدارس غیردولتی تا ساعت ۱۴.۳۰ مدارس دایر است و فکر کردم تا فرزندم با سرویس به منزل برسد ساعت ۱۵.۳۰ میشود. برنامه ریزی کرده بودم این یک ساعت و نیم را در منزل یکی از اقوام که در نزدیکی ما ساکن هستند بماند.
این مادر بیان کرد: الان با این مدل دایر بودن مدارس به صورت نصفه و نیمه و بی برنامه همه برنامه ریزی های ما به هم ریخته است، روزی دو ساعت از ۸ تا ۱۰ صبح مدرسه است و از ساعت ۱۰ تا ساعت ۵ بعدازظهر کسی را ندارم فرزندم را نزدش بگذارم و مجبور شدم او را به مهد بفرستم تا ساعت ۱۷ آنجا باشد. به دلیل اینکه مهدهای کودک اکثراً به دلیل شرایط کرونا ورشکست شدهاند انتخاب زیادی نداشتم. یک مهد چهار ستاره نزدیکی ما بود که ماهانه یک میلیون و نیم برای ساعت ۱۰ تا ۱۷ از ما هزینه دریافت میکند. موضوع من این است که چند اشکال در این برنامه ریزی برای ما والدینی که هر دو شاغل هستیم ایجاد شده است. اول اینکه صبحها حتماً باید ساعت ۸ فرزندم را به مدرسه ببرم و خودم هم دیر به سر کار میرسم و مدرسه هم قبل از ساعت ۸ دخترم را پذیرش نمیکند. از آن طرف ساعت ۱۰ صبح با پدر بزرگ دوستش به سمت مهدکودک میرود. مساله دوم این است که نه مدرسه غیرانتفاعی، نه مهدکودک هیچ تخفیف شهریهای ندادند و ما عملاً دو برابر هر سال باید هزینه کنیم. نکته دیگر این است که واقعاً با دو ساعت آموزش در روز کجا میتوان به آن یادگیری درست رسید. گاهی هم شب به ما اعلام میکنند روز بعد کلاس حضوری تشکیل نمیشود و ممکن است از آبان کاملاً کلاسهای حضوری لغو شود و بچهها آنلاین سر کلاس بنشینند.
وی درباره دیگر دغدغههای خود گفت: بچه کلاس اول اساساً با کلاس آنلاین ارتباط نمیگیرد و شیوههای آموزش آنلاین معلمان درست نیست. مثلاً لازم است بچهها را با اسم صدا بزنند و به آنها توجه لازم را بدهند چون همین الان دختر من کلاس آنلاین نقاشی را خوب میگذراند اما با معلمش ارتباط نمیگیرد مثلاً من دیدهام معلم بدون اینکه خداحافظی کند کلاس را تعطیل میکند.
اپلیکیشن شاد کارایی ندارد، مدرسه میخواهد سایت بزند
مهدی پایه هفتم متوسطه در مدرسه دولتی منطقه ۱۱ درس میخواند. پدر مهدی نیز گفت: من تا امروز فرزندم را به مدرسه نفرستادم، البته آنها هم اصراری به حضور بچهها در مدرسه ندارند اما اصرار برای گرفتن کمک به هزینه دارند. با اینکه اعلام کردیم بچه مان را به مدرسه نمیفرستیم مدرسه پیامک داده که از آنجایی که اپلیکیشن شاد کارایی لازم را ندارد باید یک سایت مخصوص کلاسهای آنلاین بزنیم و ۳۵۰ میلیون تومان هزینه آن است که باید با مشارکت مردم این کار را انجام دهیم و فعلاً از هر کدام از والدین یک میلیون تومان درخواست کردهاند.
وی ادامه داد: موضوع این است که ما خودمان دست مان در کار است و میدانیم نهایتاً هزینه طراحی و راه اندازی یک سایتی که قرار است ۳۰۰ کاربر داشته باشد حتی اگر همزمان همه آنها وارد سایت شوند بیش از ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان نیست. حال قرار است اجبار کنند و تعدادی از والدین نیز این رقم را قبول کردهاند اما من شخصاً آن را قبول نخواهم کرد. سال پیش به هر حال مدارس دولتی هزینههایی داشتند و برای کمک به مدارس خود ما پیش قدم بودیم اما الان نه بچه مدرسه میرود و نه مدرسه در و دیوارش نیاز به رسیدگی دارد. چرا باید کمک هزینه به مدرسه دولتی پرداخت شود.
نمراتی که سال قبل به فرزندانمان دادند کاذب است
این پدر اظهار کرد: مشکل دیگری که وجود دارد این است که هر جا هر معلمی دلش خواست کلاس را در تلگرام، واتس آپ، شاد و … برگزار میکند و روزی دو تا سه ساعت کلاس آنلاین برگزار میشود برخی معلمها با همین بضاعتها دلسوزانه کار میکنند ولی برخی میگویند چرا پول اینترنت بپردازیم. مثلاً معلم عربی فرزند من یک ویس میگذارد و روخوانی میکند. این دیگر نیازی به معلم ندارد! در حال حاضر به نظر میرسد واقعاً آموزشها سطح پایینی دارد و همینطور قرار است سال تحصیلی برگزار شود. ما سال قبل شاهد افت عملکرد فرزندمان بودیم و می دانم نمراتی که به فرزندم دادند کاذب است.
کنترل فضای مجازی در دسترس بچهها از راه دور
وی درباره اینکه در روزهای کرونایی فرزندتان چه تفریحاتی دارد نیز گفت: فرزندم از خانه بیرون نمیرود و بیشتر وقت خود را با لپ تاپ یا پای تلویزیون، دانلود فیلم و شبکههای اجتماعی میگذراند در حالی که قبل از کرونا ورزش را به طور مرتب کلاس میرفت و پارک و سینما نیز جزو تفریحات ثابت ما بود. عملاً در این روزها راهی نداریم جز اینکه دست بچهها را برای حضور در فضای مجازی باز بگذاریم. اگر این را هم محدود کنیم بچهها باید فقط در و دیوار را نگاه کنند البته خود ما نظارت مستقیم داریم، مثلاً من تلگرام فرزندم را روی سیستم خودم هم دارم و خود او هم این را میداند. اینستاگرام او را هم روی گوشی خودم باز است.
عملاً در این روزها راهی نداریم جز اینکه دست بچهها را برای حضور در فضای مجازی باز بگذاریم. اگر این را هم محدود کنیم بچهها باید فقط در و دیوار را نگاه کنند البته خود ما نظارت مستقیم داریم، مثلاً من تلگرام فرزندم را روی سیستم خودم هم دارم و خود او هم این را میداند. اینستاگرام او را هم روی گوشی خودم باز است
پدر عرشیا که در کلاس اول در مدرسه غیردولتی منطقه ۱۵ تحصیل میکند، نیز درباره کیفیت تحصیل فرزندش و نگرانیهایش گفت: پسرم تا پایان شهریور روزی یک ساعت و نیم به مدرسه میرفت آنها را در کلاس دو گروه کرده بودند که یکی ۸ تا ۹:۳۰ و دیگری ۱۰ تا ۱۱:۳۰ بود. فرزندم را به مدرسه فرستادم اما استرس مان هم زیاد بود. فرزندمان را برای اینکه ماسکش را درنیاورد خیلی توجیه کرده بودیم و از آن طرف از اول مهر ماه هفتهای سه روز بچهها با ترکیب سه گروه ۱۷ نفره سر کلاس میروند. فرزندم سرویس ندارد و با توجه به زمان بندی کلاس و اینکه فاصله کمی با منزلمان دارد خودم او را به مدرسه می برم و همسرم او را برمی گرداند.
وی درباره شهریه پرداختی نیز گفت: تا امروز دو میلیون تومان پرداخت کردهایم و قرار است ۷ میلیون تومان بپردازیم. البته مدرسه خوبی است و زیاد پیگیر شهریه نیستند، یکی از مدارس قدیمی منطقه است و تعامل خوبی با والدین دارد.
نگران کرونا هستیم اما فرزندمان را به مدرسه فرستادیم
این پدر درباره کیفیت برگزاری کلاسها نیز گفت: روزی دو ساعت کلاس آنلاین دارند که قرار است در شاد برگزار شود اما هنوز کلاسها راه نیفتاده است. شبکه ای ما در آن عضو هستیم هنوز کار نمیکند. اگر حساب کنید یکی از مهمترین کلاسهای مدرسه کلاس اول است، من راضی هستم به مدرسه نرود ولی بحث پایه تحصیلی آن هم مطرح است و هنوز مشخص نیست کرونا کی تمام میشود. ضمن اینکه نگران این هستم که اگر فرزندم را اصلاً به مدرسه نفرستم پس از پایان کرونا در فضای مدرسه به مشکل بربخورد و نتواند با آن ارتباط برقرار کند. در عین حالی که هم من و هم همسرم به شدت نگران شیوع کرونا هستیم اما سعی میکنیم نگرانی خودمان را به بچه منتقل نکنیم.
وی درباره تفریحات فرزندش در روزهای کرونا نیز بیان کرد: در روزهای کرونا که اکثراً خانه بودیم و متأسفانه بیشتر وقت فرزندم با تلویزیون و شبکههای تلویزیون تعاملی پر شد. یکی، دو ماه اول که کاملاً فضا از دست مان خارج شد اما در حال حاضر مقداری به این فضا نظم دادهایم و ساعت مشخصی را برای حضور فرزندم در فضای مجازی اختصاص دادهایم. از نظر روحی از وقتی به مدرسه میرود شرایطش بهتر شده و شوق و ذوق دارد، در حال حاضر بزرگترین نگرانی ام بحث آموزش است و اینکه بچهها چگونه قرار است یادگیری اساسی را پشت سر بگذارند و دومین نگرانی ام استرس زیادی است که حضور فرزندم در مدرسه به ما منتقل میکند.
اگر یکسال هم از درس عقب بماند فرزندم را به مدرسه نمیفرستم
پدر حنانه که فرزندش در پایه هشتم در مدرسه هیأت امنایی در منطقه ۵ تحصیل می کند، نیز درباره اینکه آیا فرزندش را به مدرسه فرستاده یا نه گفت: تا امروز که اصلاً به سمت مدرسه حرکت نکرده ایم حتی اگر مدرسه حضور بچه ها را اجبار می کرد حتماً من اجازه نمی دادم فرزندم در این شرایط به مدرسه برود. کلاس آنلاین هم تا امروز عملاً چیز خاصی نداشته است،
وی درباره شهریه پرداختی نیز بیان کرد: سال گذشته ۴ میلیون تومان پرداخت کردیم و هنوز برای امسال نمی دانم چقدر باید بپردازیم.
این پدر درباره برگزاری کلاسهای آنلاین و کیفیت آن نیز گفت: فضای کلاس آنلاین آنها در شبکه شاد است اما به شدت این شبکه آزاردهنده است، معلم ها هم مشکلات زیادی با آموزش در این شبکه دارند. در حال حاضر هفتهای ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان به هزینه های اینترنت ما اضافه شده است، البته غیر از شبکه شاد فعلاً کلاس هایی برگزار شده و عملاً بچه ها از ۷:۳۰ صبح تا آخر شب درگیر کلاس و تکلیف و ارائه آن به معلم و… هستند. درباره کلاس آنلاین من فکر میکنم ۸۰ درصد ارتباط برقرار نمیشود چرا که قرار گرفتن در محیط یادگیری بخشی از فرآیند یادگیری است نه معلم و نه دانش آموزش تمرکز و توجهی که سر کلاس است در کلاس آنلاین ندارند و خیلی درگیر محرکهای محیطی میشوند.
وی درباره اینکه چرا اصرار دارد تحت هیچ شرایطی فرزندش را به مدرسه نفرستد نیز گفت: برای من سلامتی فرزندم حتی اگر یک سال از تحصیل عقب بماند مهمتر است. شاید در این یک سال با مطالعه کتاب و خواندن زبان بتواند بر دانستههایش اضافه کند اما سلامتی او برایم مهمتر است.
این پدر درباره نگرانیهایش بابت در خانه ماندن فرزندانش در دوران کرونا نیز گفت: از زمان شیوع کرونا تلاش کردیم فرزندمان از گوشی فاصله بگیرد و شخصاً یکی از مخالفان سرسخت وابستگی بزرگسال و نوجوان به گوشی همراه هستم ولی این روزها شرایطی به ما تحمیل شده که هر چه تلاش کنم کتاب را جایگزین گوشی همراه کنم اما به هر حال در برخی مواقع ناچار هستم از موضع خود عقب نشینی کنم ولی واقعیت این است که بسیار نگران سلامت و بهداشت فیزیک و روان فرزندم هستم. غرق شدن در فضای مجازی به بزرگسالان نیز آسیب میزند، کم تحرکی یکی از تبعات عجین شدن با گوشی همراه است خصوصاً در این روزها که همه آپارتمان نشین هستند. پیشنهادم این است در این شرایط معلمان بچهها را به فعالیتهای بدنی بیشتر ترغیب کنند و روی آن تاکید بیشتری داشته باشند.
تحصیل در مدرسهای که هنوز کامل ساخته نشده است!
پدر عماد که کلاس سوم در مدرسه دولتی در منطقه ۲۲ تحصیل می کند نیز گفت: مدرسهای که فرزندم را ثبت نام کردم به لحاظ فیزیکی هنوز در مرحله نازک کاری است، ما در مدرسه دیگری حضور پیدا کردیم و فرزندمان را در این مدرسه ثبت نام کردیم، یا باید او را می فرستادیم به مدرسهای کمی پایینتر از منزل مان که ۱۸ میلیون باید پرداخت می کردیم و بنا نداریم در این مقطع این میزان برای مدرسه فرزندمان هزینه کنیم. در نتیجه تنها مدرسه دولتی نزدیک منزل مان همین بود. ضمن اینکه کلاس ها قرار بود مجازی برگزار شود هر چند هنوز در کلاس شاد معلم شأن نیامده و هیچ چیز مشخص نیست. یعنی تا امروز فرزندم هیچ آموزشی ندیده و هم کلاسی هایش در همین وضعیت هستند.
خیلی از دروس دبستان به درد بچهها نمیخورد
وی ادامه داد: البته ایده من این است که دوره ابتدایی بیشتر از آموزش تربیت بچه مهم است و اینکه بتواند بچگی کند، مسافرت برود و سواد خواندن و نوشتن یاد بگیرد. من خیلی از موارد کتاب درسی شأن را که می بی نم به نظرم می رسد به درد بچه ها نمیخورد و درس زندگی در آن نیست خیلی دوست داشتم او را در مدرسه مهارتی ثبت نام کنم که برای ثبت نامش یک مدرسه پیدا کردم و رزرو هم کردم حتی ۱۵ میلیون تومان شهریه اش بود که برای این مدرسه حاضر بودم پرداخت کنم. اما متأسفانه ثبت نام نشد. فرزندم از آموزش تلویزیونی استقبال نمی کند چرا که خیلی پراکنده است و واقعاً نمی توان به راحتی ۲۰ دقیقهای که برای یک کلاس در نظر گرفته اند به صورت دقیق تنظیم کرد. مثلاً یک بار ساعتم را کوک کردم که ساعت ۱۱:۲۰ دقیقه زنگ بزنم تا فرزندم کلاس ریاضی تلویزیونی را ببیند و خودم هم یادم رفت. یکی دیگر از نکته ها این است که مادر همسرم با ما زندگی می کند و ما نمی توانیم ریسک کنیم و بچه مان را به مدرسه بفرستیم حتی اگر مدرسه دایر بود.
الان بیشتر وقت فرزندم با فیلم دیدن میگذرد. با اینکه این مساله گیر و گورهایی هم دارد ولی معتقدم در این شرایط عیبی ندارد حالا ممکن است چهار واژه خارج از سنش هم بشنود. اما این ما هستیم که باید یادش بدهیم نباید از آنها استفاده کند
این پدر درباره گذران اوقاقت فراغت فرزندش در این روزها نیز گفت: الان بیشتر وقت فرزندم با فیلم دیدن میگذرد. با اینکه این مساله گیر و گورهایی هم دارد ولی معتقدم در این شرایط عیبی ندارد حالا ممکن است چهار واژه خارج از سنش هم بشنود. اما این ما هستیم که باید یادش بدهیم نباید از آنها استفاده کند. پس نگران این نیستم که حرف بدی را یاد بگیرد. یکی از نگرانیهای من این است که کمی اضافه وزن پیدا کرده و تحرکش کم شده و واقعاً در این شرایط راه چاره زیادی نداریم.
فرزندم در خواندن و نوشتن هنوز مشکل دارد؛ سال کرونایی قبل خوب تمام نشد
وی ادامه داد: فرزندم آموزش های تلویزیونی را می بیند و روزی یک ساعت هم فرصت دارد که بازی آنلاین کند. سال تحصیلی گذشته برای ما مشکل تر بود چون فرزندم پایه اول را می خواند و الان هم می بی نم که برای خواندن و نوشتن مشکل دارد اما اگر همان پارسال مدرسه دولتی می رفت، حتماً وضعیتش بدتر بود.
اما پدر هانیه که فرزندش در پایه دوازدهم منطقه ۴ در هنرستان غیردولتی تحصیل میکند، از زاویه مشکلات بچههای هنرستانی و والدینشان به موضوع ورود کرد و گفت: دخترم با اینکه هنرستان است اما به مدرسه نمیرود. مدرسه اعلام کرده که میتوانند حضور داشته باشند اما خود دخترم ترجیح میدهد که نرود. کلاسهایشان آنلاین و در واتس آپ تشکیل میشود. شاد اصلاً جوابگوی کلاسها نبود و مدام هنگ میکرد. موضوع این است که برای هنرستان فعلاً برنامهای برای درسهای عملی نگفتهاند، چون باید درسهای عملی این بچهها در فرودگاهها برگزار شود. درسهای تخصصیشان هم درباره قطعات هواپیما است. ۱۷ میلیون تومان به صورت اقساط و چک هزینه تحصیل فرزندم شده و خب چارهای هم نداشتیم، چرا که فرزندم به این رشته علاقه مند است. دغدغه دانشگاه را هم داریم، چون دانشگاههای ملی رشته هوانوردی ندارند. نکته دیگر اینکه برای رشتهای مثل خلبانی این بچهها باید بروند در مؤسسات آزاد ۶۰۰ میلیون تومان هزینه کنند تا دوره ببینند.
وی که دختر دیگری در پایه پنجم دبستان نیز دارد که در منطقه ۱۴ و مدرسه دولتی تحصیل میکند، در این باره نیز گفت: برای این یکی دخترم هزینهای ندادهایم. در شاد کلاسهایشان تشکیل میشود و هفتهای یک روز به مدرسه میروند. مابقی روزها بعدازظهرها در شاد کلاسهایشان تشکیل میشود. اگر به مشکلی برخورد کنند، یک گروه پشتیبان در واتس آپ نیز دارند.
وقتی آبخوری سالم در مدرسه نیست چه انتظاری برای رعایت پروتکلهای بهداشتی است؟
پدر ابوالفضل که فرزندش کلاس دوم در مدرسه دولتی در منطقه اسلامشهر تحصیل می کند، نیز درباره رضایت از سال تحصیلی جدید و انتخاب مدرسه دولتی برای تحصیل فرزندش گفت: سال گذشته فرزندم مدرسه غیردولتی می رفت اما از آنجایی که دیدم کلاس ها حضوری نخواهد بود و عملاً پولمان از بین می رود و فایدهای هم ندارد، در کلاس دولتی ثبت نامش کردم. این روز ها هم کلاس هایشان آنلاین برگزار می شود اما بسیار تفاوت است میان کلاس های آنلاین این مدرسه و مدرسه پارسال پسرم. در هفته یک بار ۸ تا ۱۱ صبح به مدرسه می روم و نکته خودم این است که پروتکل ها در این مدرسه در حالت عادی هم رعایت نمی شود، یعنی یک شیر آب سالم در این مدرسه نیست یا تمیز کردن دستشویی ها اصلاً رعایت نمی شود. میتوانم بگویم اوضاع مدرسه خیلی خراب است. توقع اینکه اولیا در این شرایط بخواهند همه بارِ مدرسه را به دوش بکشند، زیاد است یعنی الان می گویند دستگاه آب سردکن، لیوان یک بار مصرف، ژل ضدعفونی کننده و … را اولیا باید بگیرند. نزدیک ۳۳ نفر در کلاس فرزندم هستند که آنها را دو شیفت کردهاند، البته خدا را شکر معلمشان خوب است و کلاس های آنلاین را در شاد و تلگرام برگزار می کند. از ساعت ۳ تا ۶ بعدازظهر کلاس هایشان آنلاین است اما نکته این است که فرض کنیم کرونا نبود، واقعاً بچه ها در چنین مدرسه هایی قرار است چگونه تحصیل کنند. خیلی از والدین نمی توانند هزینه مدرسه غیردولتی را بپردازند. اگر کرونا برود دوباره او را به مدرسه غیردولتی می برم.
شبکه شاد کند، غیرتعاملی و ناکارآمد است
مادر ملیسا که دخترش کلاس پنجم در مدرسه دولتی در منطقه ۴ تحصیل میکند با بیان اینکه در دل ما والدین که فرزندانمان مدارس دولتی میروند زیاد است، گفت: مدارس دولتی بسیار در بخش آنلاین بسیار ضعیف هستند. سیستم شاد نه از نظر تصویری، نه صوتی کارآیی ندارد. روزی دو ساعت بچهها کلاس آنلاین دارند در شاد که فقط میتوانند صوت بفرستند و آن هم یک طرفه و دو سال طول میکشد تا این ویس دانلود شود. معلم کلاس دخترم گفته تلویزیون اولویت ما است. شما اول آموزش تلویزیونی را ببینید بعد معلم بر اساس همان درس، تمرین میدهد. اما واقعاً ۲۰ دقیقه آموزش تلویزیونی به چه دردی میخورد؟ نظارت بر مدارس دولتی بسیار ضعیف است و عملاً در مدارس غیردولتی که من در میان بستگانم می بی نم بچههایی در آن مدارس تحصیل میکنند، عملاً شادی وجود ندارد و شبکه شاد ظاهراً برای مستضعفان است.
وی ادامه داد: بچهها میتوانند هفتهای دو روز و هر روز یک ساعت و نیم به مدرسه بروند که ما به خاطر کرونا بچه را به مدرسه نمیفرستیم. نکته دیگر این است که معلم بسیار بد عمل میکند. فایلی را که بچهها باید ببینند بسیار دیر بارگذاری میشود. به نظر خود من امسال بچهها بیسواد میمانند و ما مجبور هستیم در نهایت برای آنها معلم خصوصی بگیریم. پارسال که نصف سال را با معلم سر کلاس بودند، عملاً از یادگیری عقب ماندند، برای بعضی پایهها این وضعیت سختتر است.
این مادر درباره پر کردن اوقات فراغت فرزندش نیز توضیح داد: دخترم در این مدت چاق شده است، چرا که فقط میخورد و میخوابد و جلوی تلویزیون است. با پر کردن اوقات فراغتمان هم شده، اینکه گاهی اوقات که خلوت است به یک پیاده روی برویم. سیم کارت دانش آموزی که منتفی شد، بعد میگویند شبکه شاد امن است اما بچهای که اینترنت دارد، نمیرود جای دیگری را سرچ کند. یکی از نگرانیهای من مادر این است که چشم و گوش بچه ام باز میشود و به نظرم بلوغ زودرس یکی از آسیبهای این دوران است.
به گزارش مهر، در این گفتگو ها که نمونه کوچکی از جامعه والدین تهرانی بودند، تقریباً بالغ بر ۹۰ درصد والدین اعلام کردند فرزندانشان از برنامههای آموزشی تلویزیونی استفاده نمیکنند و البته از ابتدا هم قرار بود بیشتر مخاطب این برنامهها بچههای مناطقی باشد که به آموزش دسترسی با کیفیت پایینتری دارند یا به ابزار هوشمند دسترسی ندارند.
بسیاری از والدین اعلام کردند که عدم حضور فرزندانشان در مدرسه را ترجیح میدهند اما از کیفیت آموزشهای آنلاین نیز رضایت نداشتند و از سوی دیگر چه آنها که فرزندشان در مدرسه غیردولتی درس میخواند و چه دولتی از مسائلی گلایه داشتند.
اما شاید از اینها مهمتر این بود که عموم والدین اظهار کردند که راهی جز فضا دادن به بچهها برای پر کردن اوقاتشان در فضای مجازی ندارند؛ هر چند آن را آسیب رسان میدانند.
واقعیت این است که همواره میان برنامه ریزی مسئولان آموزش و پرورش و گفتههای آنها و اعلام رضایتشان از آنچه در آموزش رخ میدهد با آنچه به صورت عینی و جز به جز در مدارس جریان دارد، فاصله وجود دارد اما انتظار این است که با توجه به این روزهای غیرقابل پیش بینی مسئولان تصمیم گیر در آموزش و پرورش چشم و گوش بیشتری در مدارس داشته باشند و بر مبنای واقعیتهای جاری برنامههای خود را تدوین کنند؛ یکی از آن واقعیتها این است که شبکه شاد علیرغم توسعهای که پیدا کرده است، کارایی لازم برای آموزش آنلاین را ندارد و یک حداقل در این حوزه است. دیگر واقعیت این است که تعامل میان والدین و مدارس، مدارس و ستاد ضعیف است و ظاهراً در رساندن خواستههای یکدیگر موفق نیستند و دیگر اینکه عمر فرزندانمان در روزهای کرونا دارد هدر میرود و سبک زندگی جایگزین میشود که اگر برنامهای تعاملی و هدفمند با تکیه بر واقعیتهای موجود برای آنها نداشته باشیم، با صد عنوان برنامه طراحی شده نیز نمیتوان آن را جبران کرد. این روزها بیش از هر زمان دیگری به یک تعامل واقعی و هدفمند میان ذی نفعان آموزش و پرورش نیاز است؛ حتی اگر قرار باشد به اجبار این تعامل مجازی باشد اما دوسویه بودنش را باید حفظ کند.
مهر/