خبرهای داغ:

مروری بر فتنه 1398

وقایع و ناآرامی های کشور پس ازافزایش قیمت بنزین در آبان ماه، هر چند همانند فتنه ۸۸ و دی ۹۶ بوده، اما از نظر عمق خشونت و تخریب خشونت آمیزترین اغتشاشات در نوع خود شناخته می شود.
کد خبر: ۹۲۸۵۰۳۹
|
۲۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۶

 وقایع و ناآرامی های کشور پس ازافزایش قیمت بنزین در آبان ماه، هر چند همانند فتنه ۸۸ و دی ۹۶ بوده، اما از نظر عمق خشونت و تخریب خشونت آمیزترین اغتشاشات در نوع خود شناخته می شود. انتقاد مردم به تصمیم دولت و انجام تجمعات و حتی به خشونت کشیده شدن این تجمعات در برخی نقاط، اتفاقی قابل پیش بینی بود، اما آنچه همه را حیرت زده کرد، میزان بالای تخریبها و آشوبها در کنار الگوی متحدالشکل این اغتشاشات بود.

در این مقاله، برخی از خصایص و ویژگیهای آشوب های آبان ماه ۱۳۹۸ را مرور خواهیم کرد.

الف) مختصات و ویژگی ها

1. خشونتهای بی سابقه
شواهد آشکار و حجم خسارتهای پدیدآمده گویای آن است که اِبراز و اِظهار خشونت، مهمترین ویژگی حوادث آبان 1398 است.
به آتش کشیدن بیش از صد دستگاه آمبولانس اورژانس و آتش زدن مراکز عمومی از قبیل بانکها، مراکز علمی فرهنگی، شهرداریها، فروشگاههای زنجیره ای فقط یک نشانه و البته نشانه ای روشن از ظهور پدیده خشونت در این رویداد است.

2. الگو و مدل کلی حاکم بر وقایع آبان 1398
یکی از موضوعات مهم در هر حرکت اعتراضی یا رفتارهای خشونت آمیز، پیدا کردن مدل و الگویی است که بر اساس آن بتوان آن حرکات و رفتارها را تحلیل کرد.
در فتنه 98، نوع رفتار آشوبگران در سراسر کشور از مدل خاصی پیروی می کرد: خشن، بدون شعار و بدون مطالبه، در کنار همراه داشتن ابزار تخریب با گروههای کوچک تخریب گر. گزارشهای اولیه از نقاط گوناگون کشور و شهرهایی که در آنها رفتارهای تخریب گرانه ظاهر شده، گویای آن است که یک اتاق فکر چنین الگو و روشی را برای ابراز خشونت معین کرده و جمعی را برای چنین اعمالی آموزش داده است.در این فتنه، تجمع خیابانی شکل نگرفت و آنچه مشاهده شد، حداقل گرایی در اعلام اعتراض و شعار و حداکثرگرایی در تخریب بود. این آشوب ها آنقدر صبغه خشونت و رادیکالیسم به خود گرفت که جایی برای طرح شعارها و مطالبات مردم باقی نگذاشت.

3. اصرار برای حمله به مراکز نظامی
حمله به مراکز حساس، از جمله مراکز نظامی و انتظامی از ویژگیهای خاص این دوره بود و شاید یکی از دلایل افزایش تلفات انسانی نیز از این خصلت نشئت می گیرد.
به دهها کلانتری، پایگاههای سپاه و بسیج با سلاح گرم و سرد حمله شده و چندین بسیجی در حلقه محاصره قرار گرفته و شهید شدند. بنابراین، کانون حملات نشاندهنده سطح خشونت و هدفگذاری آشوب است.

4. مهارت در تخریب
آشوبگران آموزش دیده بودند و ابزارهای اقدام خود را نیز همراه داشتند. 
شواهدی که این ادعا را تأیید می کند، چند وجهی است. آموزش از کار انداختن دوربینهای چهارراهها، بانکها و فروشگاهها و دزدیدن هاردهای مربوط، استفاده از انبرهای بلند برای قطع کردن قفلها، مواد آتشزای آماده برای قرار دادن در سطلهای زباله و بانکها، نداشتن ثبات استقراری در مکانی خاص و حرکت نقطه به نقطه برای خسته کردن پلیس و... از مهمترین این شواهد است.

5. حمله به مراکز اقتصادی
یکی دیگر از وجوه تفاوت و تمایز اتفاقات سال 1398، اصرار و کوشش برای حمله و نابود کردن مراکز اقتصادی است. گزارشهای اولیه نشان می دهد، در سراسر نقاطی که حرکتهای خشونت آمیز آشکار شده، بانکها بیشترین سهم را در تخریب داشته اند. البته باید به این وضعیت، موضوع حمله و غارت فروشگاههای دولتی و خصوصی را نیز اضافه کرد.
این رخداد تحلیل عمیق تری می طلبد؛ چرا که باز کردن فروشگاهها، تخلیه و سپس سوزاندن آنها در نوع خود بی سابقه است.اما مسئله حمله خشونت بار با هدف تخریب مراکز اقتصادی به همین جا ختم نمی شود؛ بلکه مطابق با گزارشهای وزیر اطلاعات در جلسه هیئت دولت، عده ای قصد داشتند با آماده سازی مواد منفجره و انتقال آنها به تأسیسات گازی عسلویه، برخی پالایشگاهها را به آتش بکشند.
ممانعت از انتقال کارگران و مهندسان عسلویه به محل کار خود از طریق انسداد جاده های منتهی به فازهای گوناگون عسلویه از دیگر اقدامات خرابکارانه ای بود که در این زمینه به وقوع پیوست. مسدود کردن مسیر بسیار مهم بندر امام خمینی(ره) در ماهشهر نیز با همین هدف صورت گرفته بود.آنچه در تحلیل نهایی این بخش حائز اهمیت است، بیان این نکته است که حمله سراسری به مراکز اقتصادی و تجاری کشور با هدف از کار انداختن یا حداقل وارد کردن ضربه ای کاری و سخت به توان اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم ترتیب داده شده است تا جمهوری اسلامی ایران نتواند از تنگناهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه ای که غربی ها وضع کرده اند، عبور کند.

6. نقش زنان در اغتشاشات آبان98
برای زنان نیز در این اغتشاشات، وظیفه ویژه ای تعریف شده بود که بر اساس آن، هم در حمله به مراکز بسیج خواهران و هم در تهییج جوانان نقش اساسی داشتند. گر چه بر اساس اقدامات زنان اغتشاشگر، تلفات انسانی صورت نگرفت، اما سبک به ‌کارگیری زنان مشابه مانور‌های زنانه سازمان منافقین بود.

7. لیدری اتباع بیگانه
تعدادی از لیدرهایی که در هدایت و خرابکاری اشرار در استان البرز نقش مؤثری داشته اند، تابعیت آلمانی، ترکیه ای و افغانستانی داشته و تجهیزات ویژه خرابکاری از آنها کشف و ضبط شده است.
بنابراین گزارش که خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع امنیتی منتشر کرده است، این افراد از مدتها قبل، در خارج از کشور آموزشهای لازم را درباره نافرمانی های مدنی و تخریب زیرساختهای شهری دیده اند و از طرف سرویسهای خارجی تأمین مالی می شدند.

8. اعتراف به برنامه ریزی دو ساله
در یک نشانه دیگر، می توان به مصاحبه «امیرحسین اعتمادی» رئیس گروهکی به نام «فرشگرد» وابسته به رضا پهلوی اشاره کرد که در بی بی سی در مناظره ای با «سینا عضدی» در حالی که برای ربع پهلوی از عبارت «شاهزاده» استفاده می کرد، او را «فرمانده عملیات اغتشاش و نافرمانی» در ایران معرفی کرد!
همچنین یکی از سلطنت طلبان در گفت وگو با «بی بی سی فارسی» تأکید کرده است، «بیش از دو، سه سال» برای این اعتراضات برنامه ریزی شده است. او به صراحت می گوید: «شما خیال نکنید این آتش زدنها به آسانی صورت می گیرد! برای شعارنویسی ها، آتش زدنها و اقداماتی از این دست پیشتر آموزش داده شده است.» یکی دیگر از افراد جریان سلطنت هم در گفت وگو با یکی از شبکه های ماهواره ای تصریح کرد، در کانالهای تلگرامی دو سال است که در حال آموزش هستیم، اما نقطه اوج این مصاحبه ها گفت وگوی رضا پهلوی در ۲۸ آبان ۱۳۹۸ در مصاحبه با شبکه ماهواره ای «ایران اینترنشنال» وابسته به رژیم سعودی بود که ضمن حمایت از اغتشاشگران، تأکید کرد حرکتهای امروز از چندین ماه قبل آغاز شده است!

9. گروههای خرابکار ضد انقلاب
«سردار شریف» سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از نقش چند گروه در حوادث آبان 1398 پرده برداشته و اولین گروه را جریان وابسته به سلطنت طلبان می داند و می گوید، این گروه وابسته به خاندان منحوس پهلوی بوده و به دنبال گرفتن انتقام ویژه از ملت ایران هستند.
وی با بیان اینکه بخش دوم اغتشاشگران به سازمان منافقین خلق وابسته بودند، تصریح کرد: « منافقین روسیاه تر از سلطنت طلبان هستند و خوی وحشی گری دارند و ملت ما به خوبی چگونگی تشکیل این گروه را می دانند و خیانتهای آنها در به شهادت رساندن ۱۷ هزار شهید والامقام و خیانتهای دیگر در جنگ تحمیلی را فراموش نمی کنند.»
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به آموزش، تجهیز و سازماندهی افراد آشوبگر از سوی این سازمان برای توطئه علیه کشور، افزود: «اینها چه در حوزه جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و چه در حوزه ایجاد ناامنی فعالیتهای مشهودی دارند و پشتیبان اینها یک جریان صهیونیستی، آمریکایی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله سعودی ها و اماراتی ها هستند.»

ب) دست های خارجی در آشوب
برای تحلیل حوادث بعد از گرانی بنزین در سال 1398، توجه به بستر های داخلی به تنهایی مبیّن موضوع نخواهد بود، چرا که به گواه تاریخ معاصر، بسترها و ضعف های داخلی زمینه ساز بوده اند تا عوامل خارجی دست به دخالت زده و سعی نمایند تا روندهای داخلی ایران را به سود خود مدیریت نمایند. 
این امر با پیروزی انقلاب اسلامی نمود بیشتری پیدا کرده و بارها کشورهای غربی و بخصوص آمریکا با استفاده از ضعف های داخلی، در جهت مطامع خود اقداماتی را داشته و اقدام به طرح ریزی نقشه برای پیگیری مقاصد شوم خود نموده اند.
گرچه این توطئه نیز در کوتاه ترین زمان با هوشیاری مردم و نیروهای امنیتی و در صدر آنها تدبیر مقام معظم رهبری خاموش شد، اما شناخت تلفیق بستر و زمینه داخلی با نقشه دشمن، واقعیات میدان را به خوبی تحلیل و تبیین می نماید و با توجه به تدریجی بودن اصلاح وضعیت و بستر داخلی، در صورت بروز حوادث مشابه نقشه راه مردم و مسئولان را بهتر نمایان می کند.

1. راهبرد ترکیبی آمریکا
مؤسسه «رند» (Rand) یکی از مؤثرترین مراکز تحقیقاتی در حوزه سیاستگذاری و تصمیم گیری کاخ سفید و حتی مافیای تجارت جهانی (صهیونیسم بین الملل) است که تحقیقات پژوهشی خود را در موضوعاتی چون مؤلفه های امنیت ملی آمریکا، سیاست خارجی، بررسی امور بین المللی، جهانی سازی و دموکراسی، مسائل حقوقی، تجارت و سرمایه گذاری اقتصادی و اقتصاد جهانی متمرکز کرده است. این مؤسسه طی گزارشی در سال ۱۳۹۵ با اشاره به محدودیتهای ایالات متحده برای مواجهه با برخی کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران، اذعان کرد به دلیل ناتوانی آمریکا در استفاده از ابزار نظامی(ابزار سخت) و همچنین طولانی مدت بودن جنگ نرم، راهبرد اعمال فشار به منزله راهبرد سوم، بیش از دو راهبرد قبلی قابل پیگیری می باشد.
گزارش این مؤسسه به عنوان اندیشکده ای تأثیرگذار بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا از سویی نشاندهنده شکست راهبردهای گوناگونی است که در چهار دهه علیه انقلاب اسلامی استفاده شده و از سوی دیگر حاکی از تمرکز سیاستمداران آمریکایی بر روش جدیدی است که هر دو راهبرد سخت و نرم را در خود داشته باشد.
با روی کار آمدن ترامپ، آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران این رویکرد را در پیش گرفت و راهبرد جدید خود را اینگونه تعریف کرد: «فشار حداکثری و خرد کننده با استفاده از همه ابزارهای مادون جنگ، با هدف ایجاد تهدید موجودیتی» این راهبرد را باید جنگ ترکیبی آمریکا علیه اقتدار ملی و در جهت فرسایش مؤلفه های قدرت جمهوری اسلامی به حساب آورد.
این راهبرد در واقع تجمیعی از ابزار و روشهای راهبرد سخت و نرم است که در یک قالب جدید پی ریزی شده است.در حقیقت آنچه در سند مؤسسه رند و بعد از آن از سوی دولت ترامپ به عنوان قدرت اعمال فشار از آن یاد شده، قدرت هوشمند(smart power) است.
این قدرت پاسخی به ناکامی هایی است که در مؤلفه های قدرت نرم و قدرت سخت در گذار و گذر زمان تجربه شده و در واقع ترکیبی هوشمندانه از دو قدرت سخت و نرم است.در یک سوی این جنگ، شاهد استفاده از روشهای جنگ سخت همچون تحریمها و اعمال فشارهای اقتصادی هستیم که تبدیل به جنگی تمام عیار با مرکزیت وزارت خزانه داری آمریکا شده است. در سوی دیگر نیز شاهد جنگ رسانه ای دشمن علیه ملت ایران با مرکزیت سازمان سیا هستیم.

 2. نقشه راه راهبرد فشار حداکثری
2.1. فشار حداکثری برای محصور کردن ایران در مرزهای داخلی:
مریم رجوی در کنفرانس منافقین در پاریس نقش خود را در راستای فشار بر ایران اینگونه تعریف می کند که مهمترین کاری که ما باید بکنیم این است که:
* باید به اندازه ای برای ایران بحران ایجاد کنیم تا در داخل مرزهای خودش محصور شود.
* جلوگیری از ایرانیزه شدن منطقه خاورمیانه جلوگیری از تصاحب خاورمیانه پساداعش از سوی ایران
* جلوگیری از بست جریان مقاومت تا سواحل مدیترانه و مرزهای سرزمینهای اشغالی
* جلوگیری از ایجاد ارتش چند ملیتی مقاومت که دارای اتاق کنترل فرمان واحد است
* جلوگیری از ایجاد یک کریدور زمینی از ایران تا سواحل مدیترانه 

2.2. تولید نارضایتی در داخل کشور :
«برایان هوک» نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران و مشاور ارشد سیاسی وزارت خارجه این کشور، طی سخنرانی در مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی csic با اذعان بر اینکه اقدامات آمریکا برای همراه کردن مردم ایران با خود و ایجاد نارضایتی از نظام است، گفت: «ما پنج پلتفورم به زبان فارسی داریم که همه بسیار فعال هستند و هر روز با بسیاری از ایرانی ها ارتباط داریم. یک دفتر منطقه ای برای ارتباط با ایرانی ها در دبی نیز ایجاد کرده ایم.»

2.3. ایجاد آشوبهای سراسری در بستر نارضایتی

2.4. مجبور شدن نظام به مذاکره و دادن امتیاز به آمریکا (تغییر رفتار)

2.5. تضعیف نظام با ادامه روند فشار، حتی پس از دادن امتیاز از سوی ایران تا فروپاشی

3. مأموریت آشوب در ایران!
نقطه حساس و بسیار مهم برای آمریکاییها در راهبرد فشار حداکثری، ایجاد آشوب در ایران است؛ یعنی تمام اقدامات و فشار حداکثری باید به آشوب در کشور تبدیل شود؛ بنابراین این مسئله برای آمریکاییها بسیار مهم است؛ پس اقدام به راه اندازی بخشی در سازمان سیا با نام «مرکز عملیات ایران»(Iran Mission Center) کردند که علناً هدف آن ایجاد آشوب در ایران است.ریاست این مرکز به جاسوس باتجربه آمریکایی به نام «مایکل دی آندریا» ملقب به «شاهزاده تاریکی» واگذار شد که بیش از ۲۰ سال سابقه حضور در غرب آسیا را داشته و در بسیاری از عملیاتهای جاسوسی و تروریستی آمریکا، مانند ترور عماد مغنیه در این منطقه تأثیرگذار بوده است.
«رابرت ایتینگ» از مقامهای پیشین سیا، در مورد انتصاب «دی آندریا» گفت: «مایکل دی آندریا» رئیس این مرکز، که در برنامه پهپادی سیا در خاورمیانه درگیر بوده است، می تواند برنامه تهاجمی هوشمندانه علیه ایران تدارک ببیند.

4. دستور کار مرکز عملیات ایران
4.1. ایجاد ارتش سایبری برای فضاسازی در ایران:

آمریکاییها برای بسترسازی فتنه در فضای مجازی نزدیکترین گروهها به خود را سازماندهی می کنند تا از طریق آنها زمینه های ایجاد آشوب را فراهم کنند. از این میان می توان به سازماندهی ۵ هزار منافق در کشور آلبانی اشاره کرد که به صورت مداوم سعی در ایجاد تردید و به طور کلی بسترسازی بحران و آشوب دارند.«حسین حیرانی» عضو جدا شده از گروهک منافقین، در مصاحبه ای تلویزیونی با شبکه بی بی سی فارسی به افشاگری در مورد فعالیتهای سایبری این گروهک تروریستی تحت حمایت غرب در فضای مجازی، به ویژه شبکه های اجتماعی پرداخت.
وی با اشاره به برنامه فعالیتی خود و سایر اعضای این گروهک گفت: «هر فرد در این گروهک بسته به سطح دانش خود از فضای مجازی و آشنایی با زبانهای متفاوت چندین حساب کاربری متفاوت در شبکه های اجتماعی برای خود داشت. افراد طبق برنامه ای که هر روز صبح از بخش سیاسی گروهک اعلام می شد، فعالیتهای مشخصی مانند لایک و ریتوئیت کردن توئیتهای «مریم رجوی»(سرکرده این گروهک تروریستی)، ایجاد شایعه و... را انجام می دادند.»

4.2. جذب اراذل و اوباش در داخل کشور برای ایجاد خرابکاری:
مأموریت دیگر مرکز عملیات ایران، جذب اراذل و اوباش در شهرستانهای گوناگون است تا از طریق آنها اقدامات خرابکارانه خود را پیگیری کنند.
مصاحبه با دو لیدر دستگیر شده در شیراز و اعترافات آنها درباره نحوه ارتباط با عوامل خارجی، نشان دهنده برنامه ریزی برای ایجاد خرابکاری و بحرانسازی در داخل کشور است. وعده زندگی در خارج از کشور و پرداختهای گوناگون این افراد را سازماندهی کرده تا در صورت بروز هرگونه بستر داخلی در فرصت مقتضی وارد عمل شوند. بر این اساس فهرستی از اقدامات برای این افراد تعریف شده بود که باید مطابق آن عمل می شد.

این افراد اعتراف کردند که مأموریت در سطح شهر و محله به محله در همان ساعات اولیه بعد از سهمیه بندی بنزین به صورت زیر اعلام شد:
* مسدود کردن معابر اصلی و تلاش برای ایجاد تجمع؛
* شناسایی نیروهای امنیتی و درگیری با آنها برای متشنج شدن اوضاع؛
* شعارهای ضد نظام و مسئولان؛
* حمله به اماکن عمومی و تخریب آنها؛
* ارسال فیلم و عکس از حمله به اماکن عمومی و تخریب آنها؛
* حمله به مردم عادی برای کشته سازی

مرکز عملیات ایران در سازمان سیا، مأموریت خود را با همکاری برخی کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، انگلیس و آلمان و پول کشورهای مرتجع منطقه پیگیری کرده و با اعلام سهمیه بندی جدید بنزین و نارضایتی مردم از نحوه اجرای آن در سال 1398، عوامل خیابانی این گروه وارد عمل شده و خسارات فراوانی را به اموال عمومی وارد کردند.

«دنیل مک‌آدامز» مدیرعامل اندیشکده آمریکایی «ران پال» گفته: ناآرامی‌ها و آشوب‌های ایران صرفاً اعتراضاتی ناشی از افزایش قیمت سوخت نیست، بلکه آشوب‌هایی است که از الگوهای آشنای آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) پیروی می‌کند.وی که با شبکه «آر.تی» گفت‌وگو می‌کرد، در این مورد گفت: «فکر می‌کنم این نوع از ناآرامی، بیشتر حاصل عملکرد مرکز مأموریت ایران" [در سیا] است که توسط دولت [دونالد] ترامپ راه‌اندازی شده است. اگر به یاد داشته باشید، پارسال "مایکل دی‌آندریا" مسئول این کار شد.

او یک افسر سیا است که به آیت‌ الله مایک معروف است.مک‌آدامز با بیان اینکه دی‌آندریا شخصا هم با ایران خصومت دارد و در گذشته هم برای ایجاد ناآرامی در ایران تلاش کرده، در مورد اختیارات وی برای تحقق این مأموریت، گفت: «عملا کلیدهای پادشاهی را به او داده‌اند و گفته‌اند هرکاری که لازم است را به هر قیمتی که شده انجام بده و ایران را بی‌ثبات کن. ما باید [نظام ایران را] سرنگون کنیم.

مشاور «ران پال» سناتور سابق آمریکایی در ادامه این مصاحبه با اشاره به سوابق دی‌آندریا در نقض حقوق بشر و راه انداختن ناآرامی در کشورهای مختلف، گفت: «این‌ها الگوهایی از روند بی‌ثبات‌سازی است که شاهد هستیم، از هنگ‌کنگ گرفته تا اوکراین و ایران. همه این‌ها از یک الگوی مشابه پیروی می‌کنند. این تلاش دیگری برای سرنگون کردن یک دولت است.
وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که سیا چطور می‌تواند در ایران ناآرامی و اغتشاش به راه بیاندازد، سیا را در چنین اقداماتی مجرب توصیف کرد و گفت: «آن‌ها با افرادی که در ایران زندگی می‌کنند، همکاری می‌کنند.
مک‌آدامز به عنوان نمونه به گروهک‌های تجزیه‌طلب و گروهک تروریستی منافقین به عنوان همدستان آمریکا اشاره کرده و افزود: «مأموران آمریکا هستند که می‌روند و [در ایران] همه‌چیز را منفجر می‌کنند و آدم می‌کشند.
او در پایان گفت: «ما یک بار دیگر داریم خودمان را با بدترین آدم‌ها همراه می‌کنیم، فقط چون می‌خواهیم رژیمی که دوست نداریم را سرنگون کنیم و این کار همیشه به آشوب منتهی می‌شود.»

ارسال نظرات
پر بیننده ها