به گزارش خبرگزاری بسیج،آنچه می خوانید؛ بازخوانی متن بخش هایی از مواضع کمترشنیده شده امام روح الله(ره) درباره غرب و غربزدگی می باشد که به دلایلی تقدیم شما عزیزان می شود:
بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد. در طول این سال ها مردم ایران مسیرهای متفاوتی را در پیش گرفته اند. عده ای بر سر آن عهد که با امام امت بسته بودند نشستند؛ اما عده ای کوشیدند که راه پدر پیر امت را فراموش کنند و بفراموشانند!
نتیجه آن شد که سخنان آشنای راهنمای انقلاب به تدریج با افکار عمومی بیگانه شد، تا آن جا که بسیاری از همنسلان من که پس از روحالله دیده به جهان گشوده اند از مواضع امام(ره) سخنی درخور نشنیده اند... هرچند ما دیده ایم کسانی را که زمانه روحالله را نیز درک کرده اند اما امروز وقتی کلام ناشنیده ای از امام(ره) را برایشان بخوانیم موضع می گیرند و برمیآشوبند و در عین حال خود را انقلابی و پیرو خط امام(ره) می دانند! عده ای تنها می خواهند با خط امام عکس یادگاری بگیرند! برای عده ای دیگر کاربرد امام(ره) تنها در هنگامه انتخابات ها رخ می نماید! امام(ره) نزد عده ای از ما تاریخ انقضاء مشخصی داشته است؛ گویی که زمانه امام(ره) دیگر به سر آمده است... اگر بگویی که امام(ره) از شوریدن ملت های دربند بر حکومت ها سخن می گفت می گویند تنش ایجاد می شود؛ اگر بگویی که امام(ره) با اشرافی گری سر ناسازگاری داشت می گویند پس شأن مسئولان نظام چه می شود؟ و اگر بگویی که امام(ره) همه معادلات سیاسی اش را با پابرهنگان و مستضعفان گره می زد می گویند امروز زمانه زر و زور است نه فقرا و پابرهنگان!
ما اما به صراحت اعلام می کنیم که هنوز دل در گرو آرمان های برجسته امام راحل امت داریم هرچند که برای عده ای خوشایند نباشد... امام(ره) برای ما یک نوستالژی نیست و ما سخنان او را به چشم یک داستان انقلابی نمی نگریم؛ بلکه امام(ره) برای ما یک راهبر راستین و سخنان او یک نقشه راه حقیقی است... اینک و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب، بر آن سریم که پاره ای از سخنان آن دلارام مطمئن را دوباره بگوییم و بشنویم و غربتی را که بر این کلمات روشنی آفرین نشسته است به سهم خود بزداییم. آن چه در ادامه خواهید دید بیان نگرانیها و سخنان صریح امام روحالله است.
بازار طاغوتی؛ نظام اسلامی!
هرچند امام(ره) بارها و بارها تأکید کرده بود که ملت ایران برای رفاه قیام نکرده اند و ماهیت انقلاب ما، اقتصادی نیست اما او همواره اهمیت سلامت سیستم اقتصادی و بازارها را گوشزد می کرد. پدر پیر امت رباخواری را تحقیر می کرد و بازارهای طاغوتی را منافی اصول نظام اسلامی می دانست:
«باید همه ملت متحول بشود. فقط این نباشد که ما انقلاب کردیم از طاغوت به این نظام. باید انقلاب باطنی بکنیم. باید نفوسمان هم منقلب بشود. آن به این است که ما مطابق نظام اسلام عمل کنیم. رباخواری مخالف با نظام اسلام است. جنگ با خداست...اینها به جنگ با خدا رفتند. اگر بازار مسلمانها همان بازار زمان طاغوت باشد نمیتواند بگوید که من نظام اسلامی را قبول کردم. نخیر! شما در تحت رژیم شیطان هستید و طاغوت هستید.»(10 دی 1358)
«انسان اسلامی به شرق و غرب توجه نخواهد کرد، باید این بانکهایی که در ایران هست متحول بشوند از صورت طاغوتی که رباگیری و رباخواری است. من منتظرم ببینم در عمل چه میکنید...محتوا باید اسلامی بشود...(23 فروردین 1358)
باید دید آیا تعاملات مصرفمحور و پولمحور امروزین بازار چه نسبتی با تفکر امام امت دارد و سیستم اقتصادی ربامحور بانکها تا چه میزان به اسلامیت نظام ضربه میزند. مادام که نیندیشیم نسبت اقتصاد ما با اقتصاد اسلامی چیست راه به جایی نخواهیم برد و نخواهیم توانست اسلام را آنگونه که هست به عرصه اجتماع وارد کنیم...
یک «نه» به رسانههای طاغوتی!
«هنر» و «رسانه» -چه مکتوب و چه غیرمکتوب- همواره در نگاه امام راحل(ره) اهمیتی ویژه داشتند. خطابهای تکاندهنده و صریح امام(ره) به هنروران که باید ادامهدهندگان مسیر انقلاب باشند نیازمند بازخوانی چندینباره است. امام(ره) چنین میاندیشید که اگر جوانان در سینما هنر حقیقی را به مشاهده ننشینند، ما تنها در لفظ، جمهوری اسلامی شدهایم و در باطن طاغوتی باقی ماندهایم:
«اگر جوانهای ما رفتند در سینما و عادت کردند به این صورتهای کذایی، دیگر نروند سراغ فکر دیگری، فکر دیگری را از آنها بگیرند -که تا حالا اینجور بوده- حالا از این به بعد هم میخواهد اینجور باشد؟ اگر از این به بعد هم اینجور باشد، ما از جمهوری اسلامی لفظ جمهوری دستمان آمده، باقیاش همان طاغوت است، همان است که بود.»(16 تیر 1358)
هنر از نگاه امام(ره) نمایش جاذبههای جنسی نیست؛ بلکه «تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی لذت میبرند.» هنر اسلامی از نگاه امام(ره) تنها و تنها هنری است که «راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب را هموار کند.»(30 شهریور 1367)
قضاوت چندان دشوار نیست. سینمای ایران که به تحلیل روزنامه انگلیسی گاردین، سینمای خیانت، تجمل، سقطجنین و تجملگرایی است و یکسره در خدمت خودرو، مواد مخدر و تجردگرایی درآمده است چقدر به سخنان امام(ره) شباهت دارد؟ البته حالا باید چشم بدوزیم به فیلم های فجر و ببینیم که امسال خبری از بهبود هست یا...
توجه به پابرهنگان؛ معیار نفی طاغوت
اسلام از نگاه امام(ره) یا اسلام آمریکایی است یا اسلامِ فقرای دردمند، پابرهنگان و تازیانهخوردگان تاریخ و سیلیخوردگان محرومیتها که همان اسلام ناب محمدی(ص) است. امام امت هشدار داده بود که اسلامِ مرفهین بیدرد برای نظام اسلامی خطری است بزرگ. از نگاه او اگر پابرهنگان از نظام اسلامی ناامید شوند حرکت آنها قابل مهار نخواهد بود:
«نمیشود یک دسته غنی بنشینند کنار و این بیچارهها به فقر بگذرانند. من پیشتر به این کارخانهدارها و این متمکنین که گاهی میآمدند اینجا و بعضیهایشان میخواستند مرا اغفال کنند، به آنها گفتم آقا! این نمیشود که همان مسائل زمان طاغوت حالا هم اجرا بشود. یک دسته مرفه آن بالاها بنشینند و هرچه بخواهند هرزگی بکنند یک دسته هم این زاغهنشینهای تهرانی که در شهرهای خودتان هم امثالش هست. این عملی نیست. من اخطار کردم. این یک خطری برای مردم هست. همه ملت، دولت، کارخانهدارها و ثروتمندها دست به دست هم بدهند و این مشکل را حل کنند.»(2 آبان 1358)
و چه غمانگیز است که سال ها پس از رحلت امام(ره)، رهبر معظم انقلاب مجبور میشود نسبت به جولان دادن جوانان سرمست ثروت در خیابانها با ماشینهای چندصدمیلیونی هشدار بدهد...
مراقب باشیم نهضت از درون نپوسد...
نگرانی اساسی امام(ره) بر خلاف امروزیها نه قدرتهای خارجی بلکه نابخردیها و خیانتهای داخلی بود. کسی که بیمحابا و شجاعانه بر مستکبران میتاخت، آنگاه که سخن به آفات انقلاب اسلامی میرسید ابراز نگرانی میکرد. امام(ره) معتقد بود این آفات و قصور و تقصیرهای عالمان متهتک و جاهلان متنسک به رویگردانی مردم از نظام اسلامی منجر خواهد شد:
«من حقیقتا نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا درآوردیم و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیاد هست. آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام، لیکن سر خود کارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد... و این تأسف بسیار دارد. تأسف این که این نهضت به دست خود ما نهضت اسلامی نباشد، اسلامیتش را از دست بدهد. انقلاب کردیم و هرکاری دلمان بخواهد میکنیم...»(26 آذر 1358)
امید من هنوز هم به دبستانیهاست!
آتش آسیبهای سیاسی و فرهنگی از دیدگاه امام(ره) توسط تربیتیافتگان غرب و شرق برافروخته میشود. او هوشیارانه راه رهایی از این آسیبها را آغاز تربیت نسلهای نو بر اساس معیارهای اسلامی میدانست. امام(ره) میگفت این یک سیاست استعماری است که ملتها را با استفاده از نیروهای داخلی با شوق و رغبت به سوی مقاصد خود بکشانند:
«ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم؛ لیکن از شر تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند و هماکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمیدارند. ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای شیطنتآمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چارهای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگاهها راه یافتهاند و با تعلیم و کوشش، نوباوگان را که ذخایر کشور و مایه امید ملتاند همدوش با تعلیم، تهذیب نمایند و علوم اسلامی را به دست کارشناسان اسلامی داده تا نوباوگان و جوانان عزیز را از این متکب جامع برخوردار سازند.»(7 دی 1360)
بیماری شیفتگی غرب را علاج کنید!
غرب، نه به عنوان یک محیط جغرافیایی، بلکه به معنای یک سازوکار ضدفرهنگی خاص همواره مطعون امام(ره) بود. او در مواضع بسیار ملتهای مسلمان را به بازگشت به خویشتن فراخواند و بر زدودن غربزدگی از اذهان و قلوب تأکید کرد. او به درستی معتقد بود که جهان غرب تمایلی به استقلال فکری، سیاسی و فرهنگی ما ندارد و در پس هر امتیازی که به ما بدهد حیلهای برای گستردن دام وابستگی به کار بسته است:
«تبلیغات دامنهداری که غربیها و غربزدگان شروع کردند اسباب این شد که مغزهای ما غربی شد. غرب قبله ما شد و تا این غربزدگی و اجنبیزدگی از این قلبها و از این مغزها زدوده شود وقت طولانی لازم است. در قبل این پنجاه سال هم بوده است، لکن خصوصا در زمان این محمدرضای فاسد این مسائل به رشد خودش رسید. غربزدگی به کمال خودش رسید. در همه جهت وابستگی ایجاد شد. چیزهایی که خود ملت درست میکرد باید به اسم غرب فروش برود. این غربزدگی است.یعنی بازار ما هم غربزده است. همه کوشش آنها این است که نگذارند این وابستگی از بین برود. شما دانشجوهای عزیز خودتان درصدد این باشید که از غربزدگی بیرون بیایید. این گمشده خودتان را پیدا کنید.»(12 دی 1358)
این سخنان را هدیه میکنیم به آنان که تنها راه پیشرفت کشور را ارتباط با غرب و تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای آنان میدانند. برادران و خواهران مسئول! گمشده خودتان را پیدا کنید!
آتش انقلاب را زنده نگهدارید...
همواره پس از انقلابهای بزرگ بیم آن میرود که حرارت قلب انقلابیون به سردی بگراید و در سایه سنگین غفلت خودیها، بیگانگان به بهای اندکی ارزشهای انقلاب را مصادره کنند. این مسئله بارها مورد تذکر امام راحل قرار گرفته بود. او بر این باور بود که مردم با عشق و علاقه در امر انقلاب شرکت جستهاند و نباید چیزی از این عشق و علاقه به هیچ دلیلی کاسته شود:
«اگر این عشق و علاقه اسلامی محفوظ بماند، در سایر چیزها هم همینطوریم و اگر خدای نخواسته این عشق و علاقه اسلامی یک وقت سستی پیدا کند و محفوظ نماند آنوقت نمیدانم چه خواهد شد! اگر نهضت را افروخته نگه بداریم و نگذاریم خاموش بشود برد داریم و اگر خدای ناخواسته سستی پیدا بشود، آن وقت البته خطر هست. آنی که الان مهم است این است که این آتشی که افروخته شده و این را خدا افروخته است ما نگهش داریم...»(15 فروردین 1358)
مبادا ظالمان در نظام اسلامی مسئولیت پیدا کنند...
نگاه امام(ره) به حکومت اسلامی نگاهی جامع و جهانی بود. او میاندیشید که اگر نظامی به جای طاغوت بر ایران حاکم شود و به فساد مبتلا شود یا شکست بخورد، این فساد و شکست موجب شکست مکتب اسلام خواهد شد و غرضورزانی خواهند گفت که این اسلام بود که حاکمیت را به فساد کشانید. امام(ره) هشدار میدهد که نگذارید ظالمانی دیگر جایگزین ظالمان طاغوتی شوند:
«آیا دیروز مامورین انتظامی و مامورین دولتی طاغوت ظلم میکردند و حالا پاسداران اسلامی و مردم اسلامی و بازار اسلام ظلم میکند؟ -در جمهوری اسلامی-فقط اسم تغییر کرد یا محتوا هم تغییر کرده است؟ من خوف این را دارم که ما در دنیا یک شکست بزرگ بخوریم و آن شکست مکتبمان باشد. من از این بسیار خوف دارم. ما اگر مکتبمان محفوظ باشد و شکست بخوریم اشکالی در کار نیست. بسیاری از اولیاء خدا در مقابل غیر شکست خوردند اما مکتبشان محفوظ بود... در کشور یک کارهایی هست که خلاف اسلام است، در سطح کشور اشخاصی هستند که کارهایی میکنند و خوف این است که به پای اسلام نوشته شود؛ به پای جمهوری اسلام نوشته بشود و در خارج بگویند این هم نظام اسلام و این هم جمهوری اسلام...»(3 تیر 1358)
روحانیون مراقب رفتار خود باشند!
پیر جماران چه پیش از انقلاب و چه پس از آن همواره روحانیون را به پارهای از نصایح فراخوانده است. او در مواضع بسیار روحانیون را به جلب رضایت مردم و جلوگیری از تبلیغات انحرافی دعوت کرد. نکته مهمی که در سخنان امام(ره) بدان اشارت رفته است هشدار درباره خروج روحانیون از زی طلبگی است. امام(ره) همچنین در عین این که روحانیون را به در صحنه بودن فرامیخواند آنها را از ورود در اموری که صلاحیت آن را ندارند بر حذر میدارد:
«تذکر اکید به روحانیون است که در اموری که صلاحیت آن را ندارند به هیچوجه دخالت نکنند که این دخالت غیرمشروع و موجب اختلال در امر کشور و باید از آن پرهیز شود. من خوف آن دارم که جوانهای روحانی که مکلف به حفظ آبرو و حیثیت اسلام و روحانیت هستند به حسب اعمالی که بعضی از آنها ولو با حسن نیت انجام میدهند چهره روحانیت و اسلام را غیر از آنچه هست نمایش دهند. من بیم آن دارم که شیاطینی که برای شکست جمهوری اسلامی با قلمهای مسمومشان نشستهاند تا یکی را رصد کنند و اعمال بیرویه اشخاص را به پای جمهوری اسلامی محسوب دارند، با فریاد وااسلاماه جمهوری اسلامی را مشوه دارند.»(22 بهمن 1359)
امام(ره) در موضع دیگری تصریح کرده بود:«اگر حوزه علمیه درست بشود، ایران درست میشود.»