به گزارش خبرگزاری بسیج، روزنامه شرق، طی گزارشی در شماره پنجشنبه گذشته خود که با عنوان "ظرفیتهای بایدن برای اصلاحطلبان"! منتشر شد، در اشاره به نتیجه انتخابات آمریکا نوشته است: ممکن است ورود بایدن به کاخ سفید باعث گشایش باب مذاکره و بهتبع آن بهبود احتمالی داخلی شود، اصلاحطلبان تصور میکنند با پیروزی بایدن میتوانند با تکیه بر گفتمان مذاکره در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده برگ برنده مهمی در دست داشته باشند.
به گزارش مشرق، این گزارش میافزاید: آنها(اصلاحطلبان) در شرایطی که نارضایتی عمومی زیاد شده است و شاید دیگر نتوانند با وعدههای اقتصادی یا سیاسی مردم را به انتخابات امیدوار کنند، گمان میکنند یکی از مهمترین راههای اعتمادسازی برای مردم تکرار مجدد دوگانه مقابله-مذاکره است و با این شیوه قادر خواهند بود که مردم را به نفع خود پای صندوق انتخابات بیاورند؛ زیرا هنوز هم مردم درباره ناامنیهای احتمالی یا در شدیدترین حالت جنگ میان ایران و آمریکا حساسیت نشان میدهند و در تقابل نیروهای سیاسی داخلی که مدافع تقابل حداکثری هستند و نیروهایی که میکوشند با همه محدودیتهای موجود باب مذاکره را باز نگه دارند، دسته دوم را انتخاب میکنند؛ موضوعی که بهتازگی علی مطهری در گفتوگو با «شرق» بهصراحت به آن اشاره کرد: «اگر ترامپ انتخاب شود و همین راهش را دنبال کند و مشکلات ما هم پابرجا باشد، فضای سرد سیاسی ادامه مییابد و کاهش چشمگیر حضور مردم در انتخابات مجلس تکرار میشود. بخشی از مردم به این نتیجه رسیدهاند که انتخاب ما تأثیری بر وضعیت کنونی ندارد و بههمیندلیل مشارکت پایین خواهد بود؛ اما اگر بایدن پیروز شود، فکر میکنم با توجه به اینکه گشایش هرچند اندکی در وضع اقتصادی ایجاد میشود و حداقل شرایط سختتر نمیشود و مقداری تأثیر برجام احساس خواهد شد، مردم به بهبود وضع معیشت خود امیدوار میشوند و مشارکت بیشتری در انتخابات سال آینده خواهند داشت و اگر مشارکت بالا باشد و قشر خاکستری وارد انتخابات بشوند، طبعا تندروها رأی نمیآورند و فرد معتدلی رأی میآورد».
شرق در پایان نیز آورده است: در هرحال گرچه به گفته بسیاری از تحلیلگران حوزه دیپلماسی پیروزی بایدن برای ایران و بلکه عرصه بینالمللی میتواند مفید باشد و جهان را قدری خالی از افراطگراییها و زورگوییها کند، اما از منظر سیاست داخلی برای اصلاحطلبان هم حائز اهمیت است.
*حقیقتا مشخص نیست که چرا چپ سیاسی در ایران اهل مطالعه درست، درس گرفتن از گذشته و فهم عبرتها نیست؟!
آیا اصلاحطلبان تجربه جالب و قابل توجه "باراک حسین اوباما" را فراموش کردهاند؟!
رئیسجمهور آمریکایی که حتی با آقای روحانی تماس تلفنی هم برقرار کرد و به تعبیری رئیسجمهور موعود اصلاحطلبان نیز بود اما نه تنها اجازه نداد قرانی از کرور کرور انتظارات برجامِ آقایان نصیب مردم ایران شود بلکه حتی در صبح روز امضای برجام نیز دست به تحریم ایران زد تا بر این ضربالمثل ایرانی صحّه گذاشته باشد که "سگ زرد برادر شغال است".
اکنون چرا اصلاحطلبان این عبرت بزرگ تاریخی را نادیده میگیرند و آیا این نادیدهگیری، سهوی است یا عامدانه؟!
مردم نباید فراموش کنند که چپ ایرانی در صبح روز امضای توافق موقت ژنو در سال ۹۲ که با چراغ سبز باراک اوباما امضا شد؛ از این میگفت که "قرار است فوریترین مشکلات معیشتی مردم ایران با این توافق حل شود"!
و همین آقایان در سال ۲۰۱۵ میگفتند تماس تلفنی اوباما و روحانی "بار روانی ناشی از انتظار برای افزایش تورم را فروکاست!"
امروز آیا قرار است "جو بایدن" مسیری غیر از آنچه که اوبامای مهربان و ترامپ نامهربان علیه ایران و مردم ایران طی کردند را انتخاب کند؟
حتما اینگونه نیست و نه عقلانیت و نه تجربه تاریخی چنین احتمالی را تأیید نمیکند...
و اکنون همانطور که در بالا هم توضیح دادیم؛ این احتمال بدبینانه با شدت و حدت بیشتری مطرح میشود که پس انتفاع اصلاحطلبان از این آذینبندی و عتبهبوسی در مقابل "جو بایدن" چیست و چرا این افراد همچنان بر کلیدداری جو بایدن برای حل مشکلات داخلی ایران اصرار میکنند؟!
در بحث افزایش مشارکت انتخاباتی کسانی از مردم بواسطه موهبت جو بایدن! که علی مطهری به آن اشاره کرده است نیز باید شجاعانه این نکته را بیان کرد که بدا به حال مردمانی که حق انتخاباتی خود که با زحمات فراوان و خون دل خوردنهای بسیار در تاریخ یک حکومت عادلانه رقم خورده است را به پیروزی یا شکست یک کاندیدای انتخاباتی در یک کشور غیر رقم بزنند!
و از طرفی گویا آقای مطهری در جریان این حقیقت هم نیست که علت کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم؛ ناکارآمدی گزینه انتخاباتی آقای مطهری و دوستان ایشان در جناح چپ و ایضا تحریم انتخابات از سوی ستاد اصلاحات بوده است.
گفتنیست، اصرار اصلاحطلبان بر مذاکره با آمریکا در حالی است که آنها با همین مدعا در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ نیز از مردم رأی گرفتند اما نتیجه مذاکرهخواهی به جای "مدیریت جهادی"، چیزی جز گرانی و ناکارآمدی نبود که در دامن رأی مردم گذاشته شد.