یادداشت روز:
شهید خزائی چگونه خبرنگار شهید مدافع حرم شد
۲۲ آبان، یادآور پرپر شدن قلمی است که غم انسانیت و غم یاری مظلومیت را داشت.
به مناسبت گرامیداشت چهارمین سالگرد شهیدخبرنگار مدافع حرم، شهید محسن خزایی، احمد ملاشاهی در یادداشتی نوشت:
شهید محسن خزائی هرجا پای مردانگی بود، حاضر بود از حوادث سیستان و بلوچستان گرفته تا زلزله بم، چه در آوارگی مردم عراق و چه در سوریه، همه جا از مقاومت، ایستادگی و همدلی گزارش میکرد.
بجای دست بالا بردن و یا دست روی دست گذاشتن، او حکایت دست به کاری زدن را روایت میکرد.
در حین ارتباطات قوی، میکروفن را فدای هیچ تسامح و مصلحتی نکند. در ماجرای آرسنیک برنج وارداتی، شجاعتش الگوی اصحاب خبر شد.
وقتی صحنههای بودنش را مرور میکنم، او همیشه جایی بود که احتمال تقسیم غنیمت شهادت بود وقتی خبرنگار جوانش، محسن ذوالفقاری در دشت تاسوکی شهید شد او مدام در غبطه عاقبت بخیری "شهید محسن اش" بود. چه کسی میدانست او خود زمانی "شهید محسن" اهل قلم میشود.
همیشه بر آن بود تا یک خط از دیگران به خطر نزدیکتر باشد دوربین شهید محسن خزائی مایه شرف ما که شد، بماند، او برای تمام رسانههای جهان آبروداری کرد، برای همه خبرگزاریهایی که در جهان پلاتوی حقوق بشر میخوانند، اما در سوریه غایب بودند و یا هم پیالهی داعش شدند، آبروداری کرد.
بی بی سی، سی ان ان، فاکس نیوز و... اگر به اندازه حضورشان بر سر هیچ و پوچ دردیگر کشورها، درسوریه حاضر میشدند و یک تصویر از مظلوم و ظالم گزارش میدادند حالا نصف نیروهای تحریریه شان سینهی قبرستان بود.
جور این غیبت تاریخی رسانههای جهان را در سوریه، شهید محسن خزایی و امثال او به دوش کشیدند.
بیهوده نیست که این همه، نظام سلطه از رسانه ملی ما بیم دارد، چون باب میل تفکرغربزدگی نیست بیم آنها از رسانه ملی بخاطر بودن امثال شهید محسن خزایی در رسانه ملی است.
محسن هم مداح اهل بیت بود، هم خبرنگار و هم بسیجی. محسن با این سه خصلت شهادت را تصاحب کرد.
انتهای پیام/سردبیر سپیده نورا
شهید محسن خزائی هرجا پای مردانگی بود، حاضر بود از حوادث سیستان و بلوچستان گرفته تا زلزله بم، چه در آوارگی مردم عراق و چه در سوریه، همه جا از مقاومت، ایستادگی و همدلی گزارش میکرد.
بجای دست بالا بردن و یا دست روی دست گذاشتن، او حکایت دست به کاری زدن را روایت میکرد.
در حین ارتباطات قوی، میکروفن را فدای هیچ تسامح و مصلحتی نکند. در ماجرای آرسنیک برنج وارداتی، شجاعتش الگوی اصحاب خبر شد.
وقتی صحنههای بودنش را مرور میکنم، او همیشه جایی بود که احتمال تقسیم غنیمت شهادت بود وقتی خبرنگار جوانش، محسن ذوالفقاری در دشت تاسوکی شهید شد او مدام در غبطه عاقبت بخیری "شهید محسن اش" بود. چه کسی میدانست او خود زمانی "شهید محسن" اهل قلم میشود.
همیشه بر آن بود تا یک خط از دیگران به خطر نزدیکتر باشد دوربین شهید محسن خزائی مایه شرف ما که شد، بماند، او برای تمام رسانههای جهان آبروداری کرد، برای همه خبرگزاریهایی که در جهان پلاتوی حقوق بشر میخوانند، اما در سوریه غایب بودند و یا هم پیالهی داعش شدند، آبروداری کرد.
بی بی سی، سی ان ان، فاکس نیوز و... اگر به اندازه حضورشان بر سر هیچ و پوچ دردیگر کشورها، درسوریه حاضر میشدند و یک تصویر از مظلوم و ظالم گزارش میدادند حالا نصف نیروهای تحریریه شان سینهی قبرستان بود.
جور این غیبت تاریخی رسانههای جهان را در سوریه، شهید محسن خزایی و امثال او به دوش کشیدند.
بیهوده نیست که این همه، نظام سلطه از رسانه ملی ما بیم دارد، چون باب میل تفکرغربزدگی نیست بیم آنها از رسانه ملی بخاطر بودن امثال شهید محسن خزایی در رسانه ملی است.
محسن هم مداح اهل بیت بود، هم خبرنگار و هم بسیجی. محسن با این سه خصلت شهادت را تصاحب کرد.
انتهای پیام/سردبیر سپیده نورا
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار