آسمانی شدن دکتر ذاکریان که دلی به وسعت دریا داشت، الگویی فداکاری برای پزشکان جوان این مرز و بوم.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، پائیز خاکستری شهرستان شاهرود امسال رنگ ماتم به خود گرفت. آن هم به خاطر آسمانی شدن فردی که سراپا دلی به وسعت دریا داشت. نخستین دکتر شهید مدافع سلامت شاهرود که خود، یادگار شهید دفاع مقدس بود، وقتی را بر سفر و پرواز به سوی آسمان انتخاب کرد که دل هایمان هم به تیرگی بام آسمان این روزهای ابری پائیزی بود.
خاطرات این مرد سپید پوش که در قامت پزشکی، سالها به شهرستان شاهرود خدمت کرده بود امروز گلگزار محافل پزشکی و عموم مردم شاهرود است که او را میشناختند حتی دورادور ... اینک او در بام آسمان مأوا گزیده است، اما خدماتش به این شهرستان از یاد نمیرود.
کسی یادش نمیرود که همین دو سال قبل بود که زمین تنیس و آکادمی را با همراهی همسرش برای جوانان و نوجوانان شاهرودی افتتاح کرد تا مسئولیت مدنی اش را هم به انجام برساند.
او که دل در گرو بچههای این سرزمین داشت و همه شان را فرزند خویش میدانست. نشاط، شور، تفریح سالم و ورزش و سلامتی فرزندان این شهر دغدغه کسی بود که در روز افتتاح زمین تنیس شاهرود از وی به عنوان چهرهای خیّر و مسئول در قبال شهر شاهرود نام برده شد. کسی که دل در گرو عشق به کودکان شهرش داشت.
این وجه از زندگی نخستین دکتر شهید مدافع سلامت شهرستان شاهرود را کمتر کسی میداند، زیرا بیشتر او را پزشک رادیولوژی بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود میدانستند، اما کمتر کسی میدانست که او چه دستی در کار خیر و ورزش و ... داشته است.
کمترکسی میدانست که روح بلند او چقدر از جسم زمینی اش فاصله داشت. همپا با پدرش شهید سلیمان که در دفاع مقدس جان خویش را تقدیم انقلاب و ایران اسلامی کرد. او هم همین کار را کرد و چه فرزند خلفی برای پدر بود.
چقدر خوب از پدر درس فداکاری را آموخته بود. چقدر زیبا مشق عشق میکرد وقتی پدر و رشادت هایش را در دوران دفاع مقدس به پیش ذهن میخواند.
جز وصال غریبانه آن هم پس از مدتها مبارزه با بیماری و گرفتاری در دام ویروس کرونا راهی غریبانه را پیش پای این بزرگ مرد فداکار و خدمتگزار مردم در شهرستان شاهرود گذاشت. راهی که ابتدایش سپیدی لباس پزشکی اش بود و انتهایش هم سپیدی صبح وصال ...
دکتر ذاکریان نخستین دکتر شهید مدافع سلامت شهرستان شاهرود پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری در نهایت به دیدار معبود شتافت تا هوای شهرمان را پائیزیتر از همیشه کند و چشمهای دوستدارانش را مملو از اشک.
دکتر ذاکریان رفت تا سلامت؛ برای مردم به ارمغان بماند و مردم این روزها چقدر جای خالی خدماتش را احساس میکنند همه جا نه تنها در بیمارستان بلکه در زمین تنیس، استادیوم تختی، خیریههایی که به آنها کمک میکرد... ذاکریان رفت، اما غریبانه و در اوج فداکاری او رفت تا بقیه پزشکان جوان آتیه ساز این کشور، از او درس فداکاری بگیرند همانطور که او از پدر گرفته بود.
* سعید ایمانی_ روزنامه نگار
خاطرات این مرد سپید پوش که در قامت پزشکی، سالها به شهرستان شاهرود خدمت کرده بود امروز گلگزار محافل پزشکی و عموم مردم شاهرود است که او را میشناختند حتی دورادور ... اینک او در بام آسمان مأوا گزیده است، اما خدماتش به این شهرستان از یاد نمیرود.
کسی یادش نمیرود که همین دو سال قبل بود که زمین تنیس و آکادمی را با همراهی همسرش برای جوانان و نوجوانان شاهرودی افتتاح کرد تا مسئولیت مدنی اش را هم به انجام برساند.
او که دل در گرو بچههای این سرزمین داشت و همه شان را فرزند خویش میدانست. نشاط، شور، تفریح سالم و ورزش و سلامتی فرزندان این شهر دغدغه کسی بود که در روز افتتاح زمین تنیس شاهرود از وی به عنوان چهرهای خیّر و مسئول در قبال شهر شاهرود نام برده شد. کسی که دل در گرو عشق به کودکان شهرش داشت.
این وجه از زندگی نخستین دکتر شهید مدافع سلامت شهرستان شاهرود را کمتر کسی میداند، زیرا بیشتر او را پزشک رادیولوژی بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود میدانستند، اما کمتر کسی میدانست که او چه دستی در کار خیر و ورزش و ... داشته است.
کمترکسی میدانست که روح بلند او چقدر از جسم زمینی اش فاصله داشت. همپا با پدرش شهید سلیمان که در دفاع مقدس جان خویش را تقدیم انقلاب و ایران اسلامی کرد. او هم همین کار را کرد و چه فرزند خلفی برای پدر بود.
چقدر خوب از پدر درس فداکاری را آموخته بود. چقدر زیبا مشق عشق میکرد وقتی پدر و رشادت هایش را در دوران دفاع مقدس به پیش ذهن میخواند.
جز وصال غریبانه آن هم پس از مدتها مبارزه با بیماری و گرفتاری در دام ویروس کرونا راهی غریبانه را پیش پای این بزرگ مرد فداکار و خدمتگزار مردم در شهرستان شاهرود گذاشت. راهی که ابتدایش سپیدی لباس پزشکی اش بود و انتهایش هم سپیدی صبح وصال ...
دکتر ذاکریان نخستین دکتر شهید مدافع سلامت شهرستان شاهرود پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری در نهایت به دیدار معبود شتافت تا هوای شهرمان را پائیزیتر از همیشه کند و چشمهای دوستدارانش را مملو از اشک.
دکتر ذاکریان رفت تا سلامت؛ برای مردم به ارمغان بماند و مردم این روزها چقدر جای خالی خدماتش را احساس میکنند همه جا نه تنها در بیمارستان بلکه در زمین تنیس، استادیوم تختی، خیریههایی که به آنها کمک میکرد... ذاکریان رفت، اما غریبانه و در اوج فداکاری او رفت تا بقیه پزشکان جوان آتیه ساز این کشور، از او درس فداکاری بگیرند همانطور که او از پدر گرفته بود.
* سعید ایمانی_ روزنامه نگار
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار