معاونت بررسی و گفتمان‌سازی سازمان بسیج اساتید کشور مطرح کرد:

نبرد واژه‌ها

در قرون گذشته و معاصر نیز نبرد واژه ها همچنان ادامه دارد. امروز به گونه ای دیگر به کارگیری واژه‌ها زبان فارسی را تهدید می کند. فرهنگ مهاجم غرب با همراهی غربزدگان وطنی می کوشند با جایگزینی واژه‌ها در زبان نوشتاری و گفتاری فرهنگ غربی را به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی ما تحمیل کنند‌.
کد خبر: ۹۲۹۵۴۶۶
|
۰۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۵

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و گفتمان سازی سازمان بسیج اساتید در مقاله‌ای تحلیلی که به قلم نصراله بوشهری (پژوهشگر و استاد دانشگاه استان بوشه) نگاشته شده به موضوع  زبان به عنوان یکی از عوامل هویت ساز پرداخته است.

نبرد واژه‌ها

در متن این مقاله تحلیلی آمده است:

واژه‌ها در سرنوشت، اخلاق و رفتار و شخصیت افراد یک جامعه تأثیر گذارند. از همین رو یکی از راه‌های سلطه بر دیگران استفاده از واژه‌هاست و کسی که در نبرد واژه‌ها پیروز شود بعید نیست که در سایر زمینه‌ها نیز پیروز شود. عوامل هویت ساز فرهنگی متعدد و متکثرند. یکی از مهم ترین نمادهای هر فرهنگ، زبان است. چگونه صحبت می کنیم؟ چه واژه هایی را به کار مي گیریم؟ در به کارگیری واژه ها چقدر مبتکر و خلاق هستیم و چقدر  مقلد و وارد کننده الفاظ؟ همه اینها در تکوین شخصیت فرهنگی ما مؤثرند. تاریخ ایرانیان نشان می دهد که درطول تاریخ، بزرگ ترین پاسداران و مدافعان زبان فارسی بوده اند.  از خلاقیت، هوش و تیزبینی خود به خوبی استفاده کرده اند و با بسیج همه ی ظرفیت های فرهنگی در پاسداشت این زبان کوشیده اند. آن زمان که اعراب وارد ایران شدند، خطری بزرگ کیان زبان فارسی را تهدید کرد. همان خطری که مصر را تهدید کرد. ایرانیان فردوسی را داشتند، زبان اصیل خود را پاس داشتند، اسلام را با جان و دل پذیرفتند ولی ایرانی ماندند. مصری ها فردوسی نداشتند، اسلام را که پذیرفتند عرب نیز شدند؛ و گرنه مصری ها که عرب نبودند. تیزهوشی  ایرانی ها و فرهیختگی آن‌ها در ادامه نیز همین طور شد. تنها فاصله عرب شدن ما پذیرش زبان عربی به عنوان زبان گفتاری و نوشتاری بود. ایرانی ها هوشمندانه اسلام و تشیع را به عنوان دین برتر پذیرفتند ولی زبان مادری خود را نیز با چنگ و دندان حفظ کردند.

در قرون گذشته و معاصر  نیز نبرد واژه ها  همچنان ادامه دارد.  امروز به گونه ای دیگر به کارگیری واژه‌ها زبان فارسی را تهدید می کند. فرهنگ مهاجم غرب با همراهی غربزدگان وطنی می کوشند با جایگزینی واژه‌ها در زبان نوشتاری و گفتاری فرهنگ غربی را به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی ما تحمیل کنند‌. گذشتگان ما علاوه بر تلاش بر حفظ زبان سعی کرده اند در زبان محاوره‌ای برای بیان مقصودها  واژه هایی متناسب با فرهنگ دینی نیز خلق کنند که زیبایی  خاص خود را دارند.اصطلاحاتی همچون *خدا قوت*، *خداحافظ*  و امثال آن؛ که هیچ خللی به زبان فارسی هم وارد نمی کند. غربزدگان هم زمان دو مأموریت  برای خود طراحی کرده اند یکی وارد کردن لغات بیگانه‌ در زبان اصیل فارسی و دیگر جایگزینی اصطلاحات من درآوردی به جای اصطلاحات برگرفته از اعتقادات دینی در محاورات روزانه.

واژه های مهاجم هویت ما را تهدید می کنند. سربازان فرهنگی دشمن حاملان این واژه ها هستند. پاسداشت زبان در برابر نفوذ هر واژه ای از زبان بیگانه رسالتی همگانی است. واژه های دخیل مهمانان ناخوانده ای هستند که غاصبانه خود را جا می زنند. فرقی هم نمی کند چه زبانی باشد. تنها دلیل موجه استفاده از واژه های بیگانه، نبودن واژه فارسی جایگزین است که این رسالت فرهنگستان زبان فارسی است، آن هم تولبد واژه‌هایی مأنوس  و قابل قبول برای مردم. ناگفته نماند در واژه های دخیل تفاوت هایی هم وجود دارد. گاه فقط یک واژه از یک زبان وارد زبان فارسی می شود و تنها نقش آن کم کردن خلوص آن است و گاه ورود واژه هایي به زبان فارسی، فرهنگ کشور نیز دچار آسیب می شود. دلیلش نیز احساس برتری نسبت به صاحبان آن واژه هاست. سیل واژه هایی که بی رحمانه از غرب  می آیند تیرهای زهرآگینی هستند که هویت ما را نشانه می گیرند. وقتی با افتخار واژه‌ ها را پذیرفتیم، اثرات فرهنگی آن را نیز می پذیریم. وقتی در فرهنگ، مغلوب شدیم، در امور دیگر نیز مغلوب خواهیم شد؛ دلیلش روشن است، آن کس که در فرهنگ مغلوب می شود نسبت به فرهنگ غالب احساس حقارت می کند، همین احساس حقارتَ؛ یعنی پذیرش سایر کالاهای فرهنگی و تمدنی فرهنگ مهاجم. وقتی می توانیم بگوییم *سپاسگزارم* چرا می گویبم: *مرسی*، وقتی می توانیم بگوییم خیلی خوب، چرا می گوییم: *اکی*، وقتی می توانیم بگوییم: اندازه، چرا می گوییم: *سایز* و صدها کلمات دیگر. فاجعه آنجاست که عده ای به کارگیری کلمات غربی را برای خود افتخار و یا *کلاس* می دانند. این همان انفعال در برابر فرهنگ بیگانه است. باید نگاهمان را عوض کنیم، زبانمان را ارج نهیم تا خود صاحب ارج شویم. ارج نهادن زبان یعنی یعنی از ظرفیت آن استفاده کردن، وقتی زبان فارسی واژه دارد چرا از واژه های تحمیلی و وارداتی استفاده کنیم؟ به قول حضرت حافظ:

*سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد*

*وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد*

*گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است*

*طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد*

به یاد داشته باشیم هیچ وقت کسی به خاطر استفاده از داشته های خود سرزنش نمی شود، آنچه مایه ی شرمساری و شایسته سرزنش است دست نیاز به سوی دیگران دراز کردن است.

در نبرد واژه ها چند عامل نقش دارند:

صاحبان اصلی واژه ها که هوشمندانه با صدور واژه های خود با انوع:

1- ابزارهای تبلیغی خصوصا آموزش زبان تلاش می کنند فرهنگ خود را نیز منتقل کنند. اسنادی دارم مربوط به بیش از شصت سال قبل که رادیو bbc برای مخاطبان فارسی زبان با ارسال جزوه هایی آموزش زبان انگلیسی از راه دور می دادند.

-2سربازان پیاده نظام و عوامل داخلی آن‌ها

3-گروهی از مردم برای اینکه خود را متمدن و امروزی نشان دهند الفاظ بیگانه به کار می برند

4-مردمی که بدون قصد و غرض این  واژه ها را که در جامعه منتشر شده مورد استفاده قرار می دهند

در این میان صاحبان تریبون و مجریان صدا و سیما را نیز نباید از نظر دور داشت

نکته ای که می خواهم یادآور شوم نقش غرب زدگان و اسلام ستیزان در جایگزینی ترکیب ها و اصطلاحاتی است که گذشتگان ما هوشمندانه بر اساس اعتقاد دینی در محاورات روزانه به کار می برده اند و به عنوان میراثی ارزشمند به ما منتقل شده است.

 اصطلاحات و جملاتی همچون: *خداحافظ*، *خداقوت*، *یاالله* هنگام ورود بر کسی، *بسم الله* هنگام تعارف کردن، *در پناه خدا* برای بدرقه؛ و امثال آن که بس فراوانند. عده ای کوشیده اند به بهانه فارسی گرایی اصطلاحاتی را جایگزین اصطلاحات فوق نمایند. *بااجازه* یا *بدرود*  یا *بای بای*  *به جای خداحافظ، *خسته نباشی* به جای خدا قوت و امثال آن، چقدر تفاوت است بین خدا قوت که همراه با انرژی مثبت است و خسته نباشی که با رنگ و لعابی از انرژی منفی دارد.

هرچند خیلی از مردم بدون ذهنیت این ترکیب های جایگزین را به کار مي برند ولی به نظر می رسد ریشه این جابجایی هاحساب شده باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار