آیین دادرسی کیفری به روایت سریال آقازاده
به گزارش خبرنگار سپاه استان تهران خبرگزاری بسیج، یکی از ژانرهای محبوب سینما و سریال ژانر پلیسی است. تعقیب و گریز دزد و پلیس یکی از هیجان انگیزترین انواع تقابلهاست. مخصوصا اگر پای یک زن درمیان باشد.
سریال آقازاده به کارگردانی بهرنگ توفیقی هم یکی از سریالهای جذابی است که تلفیقی از عشق و نفرت، سیاهی و درستکاری و دوستی و دشمنی است که در پیچ و خمهای یک پرونده بزرگ فساد سیاسی _ اقتصادی اتفاق می افتد. طبیعتا بررسی زوایای هنری و سینمایی آقازاده به عهده کارشناسان و متخصصین همان حوزه است به هرحال ما در حامی سپاسگزار عوامل ساخت سریال هستیم که در این روزهای کم رونق تلویزیون مخاطب را چشم انتظار تولیدات داخلی کرده اند.
از نگاه حقوقی…
موضوع محوری سریال آقازاده بررسی پرونده فساد اقتصادی نیما بحری(امیر آقایی) است که البته چون فرزندخوانده یکی از وزراست (مهدی سلطانی)و از روابط و ارتباطات پدرش سواستفاده میکند تبدیل به پرونده فساد سیاسی هم شده است. بررسی حقوقی پرونده های اقتصادی کلان تحت عنوان اخلال در نظام اقتصادی صورت میگیرد که در اینجا به آنها نمی پردازیم.
یکی از خرده داستان های مهم سریال روابط راضیه با بازی(پردیس پورعابدینی) و نیما بحری است. شوهر راضیه یعنی حامد (سینا مهراد ) هم پلیسی درستکار و باوجدان است، که ضلع سوم این داستان میشود. ماجرای به زندان افتادن راضیه موضوع نوشتار امروز ماست.
جلب بدهکار به روایت سریال آقازاده
در سریال میبینیم که راضیه در حالت مستی و سرخوشی برگه هایی را امضا میکند و به دست وکیل نیما، یعنی بهرامی( امین حیایی) میدهد و علاوه بر آن پنج برگه چک سفید امضا را هم به بهرامی تحویل میدهد. بهرامی، همه اینها را با دروغ و فریبکاری از راضیه میگیرد. (اینجا اصلا به این موضوع نمی پردازیم که چرا تنها وکیل سریال، شخصیت منفی دارد.) مدتی بعد که راضیه دلداده حامد میشود و از زندگی قبلی اش توبه میکند به یاری همسرش در حل پرونده فساد می شتابد و بخشی از اطلاعاتی که از نیما دارد را بازگو میکند. طبعا آدم بد قصه هم چکها و سفته هایی را که حدود 6میلیارد تومان بوده است به اجرا میگذارد. مامورپلیس با دستبند جلوی مسجد راضیه را بازداشت می کند و او به دلیل نداشتن وثیقه مدتی در زندان میماند. بعد از جور کردن وثیقه هم، راضیه تنها و بی خبر از زندان آزاد میشود و دوباره این اطرافیان نیما هستند که دنبالش میآیند و این داستان ادامه دارد.
جلب بدهکار به روایت یک حقوقدان
اجازه بدهید روند به اجرا گذاشتن چک و جلب بدهکار را از نگاه قانون ورویه قضایی بررسی کنیم و در پایان خودتان ایرادات حقوقی سریال را متوجه میشوید.
وقتی شما چکی دارید که پاس نشده و بدهکار از ادای دین امتناع میکند در اولین قدم باید آن را در بانک برگشت بزنید و از بانک گواهی عدم پرداخت دریافت کنید. بسته به نوع چک و شرایط پس از برگشت خوردن چک دو اقدام محتمل است:
ارجاع به شعبه و تعیین وقت رسیدگی
ارجاع به شعبه و صدور مستقیم اجراییه
برای هر دو روش با در دست داشتن برگه عدم پرداخت به دفاتر خدمات قضایی مراجعه میکنید و دادخواست مطالبه وجه یا درخواست صدور اجراییه تنظیم میکنید. با ثبت دادخواست شما، در سامانه ثنا به شما اطلاع میدهند که پرونده تان در چه شعبه ای و چه زمانی در حال بررسی است. طبق قانون باید به بدهکار هم وقت دادگاه و موضوع دادگاه ابلاغ شود و بدون اطلاع خوانده نمی توان به پرونده رسیدگی کرد.
در مرحله بعد فرض میکنیم رای قاضی به نفع شما باشد و حکم به پرداخت مبلغ مورد نظر داده است. در مقابل بدهکار هم می تواند درخواست تجدیدنظرخواهی کند که هیچکدام از اینها را برای راضیه مشاهده نمیکنیم. بر فرض قطعیت حکم و در فرض صدور اجراییه به بدهکار باز هم ابلاغ میشود تا ظرف ده روز نسبت به تسویه بدهی خود اقدام نماید. با ورود به مرحله اجرا و ارجاع پرونده به شعبه اجرای احکام شما میتوانید به میزان طلب از اموال محکوم علیه توقیف نمایید مثلا خودرویی که به نام اوست یا حسابهای بانکی او یا املاک او را که با استعلامات مختلف مشخص شده توقیف میکنید. پس از این مرحله و با فرض عدم وجود مال یا عدم امکان توقیف اموال محکوم علیه است که شما میتوانید جلب او را درخواست نمایید. با این توضیح که بعد از سپری شدن سی روز پس از ابلاغ اجراییه (دقت کنید سی روز) و در صورتی که بدهکار دادخواست اعسار نداده باشد، می توان درخواست جلب او را داد. (اعسار به زبان ساده یعنی اینکه محکوم علیه مدعی میشود امکان پرداخت بدهی را ندارد)
پس توجه کنید رای دادگاه به بدهکار ابلاغ شده و او همچنان از پرداخت بدهی خودداری میکند. مالی هم برای توقیف از او نیافتید. حالا شما می توانید درخواست جلب او را داشته باشید. صرفا با خواندن همین چند خط می توانید حدس بزنید اجراگذاشتن چک و جلب بدهکار پروسه ای زمانبر وقت گیر است و دفعتا و با شتاب انجام نمی شود وتک تک مراحل باید به اطلاع بدهکار برسد و به زبان حقوقی به ابلاغ شود.
در فرضی که فرد بدهکار مدعی شود اصلا ابلاغی صورت نگرفته و در پروسه رسیدگی حضور نداشته، بسته به مورد میتواند دادخواست واخواهی یا تجدیدنظرخواهی می کند. ظاهرا در فیلم ، نه راضیه و نه حامد و پدرش هیچ کدام از حقوق قانونی او خبر ندارند و تلاشی برای مشاوره حقوقی یا گرفتن وکیل هم انجام نمیدهند.
ای کاش وکیلی بود…
همانطور که گفتیم ، در مجموع، در روند رسیدگی به تمامی پرونده ها به هر دو طرف ابلاغ صورت میگیرد و پرونده قدم به قدم جلو میرود و بدهکار هم حتما فرصت دفاع از خود را دارد. اینگونه نیست که بشود به طور مخفیانه و با سرعت نور کسی را به زندان انداخت. ما حتی وارد این مبحث نمیشویم که تامین وثیقه برای 6میلیارد بدهی چه قدر میتواند سخت باشد که حتی فرد پرنفوذی مثل حاج رضا ( با بازی امین تارخ) که در سطح سران کشور و بازار دوستان متعدد دارد، ازپس آن برنیاید.
از طرف دیگر ، نگارنده متوجه پیام اخلاقی سریال درباره مذموم بودن پارتی بازی وسوء استفاده از مناسبات شغلی سیاسی وخانوادگی هست ولی با یقین میتوان گفت استفاده از یک وکیل متعهد و اخلاق مدار (که در جماعت چندصدهزار نفری وکلا کم هم نیستند) منافاتی با مردمداری و درستکاری آدم خوبهای قصه نداشت و به رساندن پیام مثبت گروه تولید فیلم آسیبی نمی رساند. تازه طفلکی راضیه و حامد هم اینجور عذاب نمی کشیدند.