اگر جنگال نبود تلفات جنگ تحمیلی چند برابر میشد/ دشمنان تصورش را هم نمیکردند که ما به چنین دستاوردی برسیم
به گزارش خبرگزاری بسیج، 16 آذر ماه، علی اصغر زارعی، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و از منتقدین برجام، دار فانی را وداع گفت. اکثر مردم او را با اشکهایی که در مجلس و از سر نگرانی برای از دست دادن تاسیسات هستهای کشور ریخت به یاد دارند. اما مرحوم زارعی پیش از آنکه با عنوان نمایندگی مجلس به انقلاب اسلامی خدمت کند، سالها قبل تر در کسوت فرماندگی یگان جنگ الکترونیک سپاه پاسداران را بر عهده داشت.
آنچه که در ادامه میخوانید، گفتگویی است که وی در فروردین ماه 97 با هفته نامه نه دی و در رابطه با توان جنگال جمهوری اسلامی ایران انجام داد.
*جناب آقای زارعی، شما در طول دوران دفاع مقدس حضوری خاص داشتید و خیلی ها از آن مطلع نیستند.
بله، من در دوران دفاع مقدس ابتدائاً قائم مقام فرمانده یگان جنگ الکترونیک بودم و از اواخر سال ۶۵ مسئولیت این یگان را به عهده گرفتم و این مسئولیت تا سال ۷۰ ادامه داشت.
*چرا در آثار تلویزیونی مکتوب و … کمتر میبینیم که در خصوص جنگ الکترونیک مباحث جدی مطرح شده باشد. جنگ الکترونیک در چه سطحی در دوران دفاع مقدس استفاده میشد؟
بحث جنگ الکترونیک از موضوعات ناشناخته و سری محسوب میشد. این موضوع و این توانمندی در بسیاری از کشورها امری ناشناخته محسوب میشد و خیلی از کشورهای منطقه نیز توانایی ورود به چنین بحثی را نداشتند. ولی احساس کردیم میشد که به چنین توانمندی و قدرتی نیازمندیم، لذا تمام همت و تخصص جوانان کشور به کار گرفته شد تا در این عرصه وارد شویم.
*توضیح می دهید؟
در ابتدا با شنود مکالمات دشمن شروع شد و با نفوذ در شبکههای ارتش بعثی و شبکههای بیسیم و یگانهای آنها را تحت کنترل داشتیم. البته آنها نیز متقابلاً یگانهای ما را در مقاطع مختلف شنود میکردند.
دلیل اینکه تصمیم گرفته شد در موضوع جنگ الکترونیک بیشتر ورود پیدا کنیم این بود که با عملیات پیروزمندانه فتحالمبین و متعاقب آن عملیات بزرگ بیتالمقدس دشمن و حامیان وی از عظمت قدرت و توامندی رزمندگان اسلام، دچار وحشت شدند
رزمندگان در مدت زمان کوتاهی با مدیریت و فرماندهی حضرت امام(ره) و همت فرماندهان و رزمندگان توانستند منطقه وسیعی از سرزمینهای اشغالی را آزاد کنند.
عملیات برای آزادسازی خرمشهر بود ولی نام عملیات بیتالمقدس. نام عملیات پیام خاصی را برای دشمن القاء میکرد. فلذا جبهه استکبار به وحشت افتاد و بر این تصمیم قرار گرفت که اگر جلوی این انرژی و قدرت راسخ رزمندگان ایران گرفته نشود، قطعاً صدام سقوط خواهد کرد.
استکبار از یکسو با صدور قطعنامه شورای امنیت مبنی بر آتشبس اقدامات بینالمللی را علیه کشورمان آغاز کرد و از سویی دیگر با تقسیم کار در صحنه بینالمللی به سرعت تقویت تجهیزات و تسلیحات ارتش بعثی را انجام داد.
بهعنوان نمونه فرانسویها هواپیمای میراژ 2000 و رادار رازیت،آمریکاییها اطلاعات آواکس را در اختیار بعثیها قرار میدادند و انگلیسیها تجهیزات مخابراتی جنگ الکترونیک و رمزکننده پیشرفته در اختیار ارتش صدام قرار دادند.
در ابتدا دشمن تمام شبکه منطقهای و بین المللی خود را به کار گرفت تا از ادامه این روند جلوگیری کند و بدون اینکه متجاوز مشخص شود و درخواستهای به حق در آتش بس و قطعنامه لحاظ شود، در خواست قطعنامه کردند اما با ناکامی دراین حرکت خود، فهمیدند که باید در مقابل ایران بایستند و به هر نحو ممکن رزمندگان اسلام را متوقف کنند.
لذا صدام ملعون را به شدت با انواع تجهیزات دلارها آمریکایی عربی غنی کردند مثلا فرانسویها میراژ 2000 رادارهای رازیت و تجهیز رادار رازیت و حتی روسها انواع تانکهای پیشرفته و هواپیماهای میگ جدیدش را در اختیار ارتش بعث گذاشت. آمریکاییها نیز با در اختیار گذاشتن اطلاعات محرمانه از طریق هواپیماهای آواکس و انگلیس نیز با قبول مسئولیت تجهیز سیستمهای پیشرفته مخابراتی و دستگاههای رمز مخابراتی و جنگ الکترونیک را برای ارتش بعث راه اندازی کردند. عمق نگرانی استکبار تا آنجا بود که آلمانها نیز صدام را به انواع سلاحهای شیمیایی مجهز نمودند.
بعد از عملیات فتح خرمشهر این سیستمها وارد ارتش عراق شدند و تقریبا بعد از عملیات رمضان با شیوه جدیدی از رویارویی با دشمن مواجه شدیم.
از این به بعد به دلیل اینکه سیستم الکترونیک عراق مجهز به رمزها و دستگاههای کدگذاری شده بود دیگر ما نتوانستیم شبکه الکترونیک بعثیها را شنود کنیم، زیرا اساسا به دلیل اینکه بهکارگیری رمزکننده بهرهبرداری از امکانات برای ما امکانپذیر نبود. این باعث شد که در ابتدا دست ما خالی از اطلاعات شود و از سوی دیگر عراقیها توانستند به امنیت مخابراتی دست پیدا کنند و به این طریق سرعت تاکتیکی خود را در جبههها افزایش دادند.
این شرایط سخت جوانان غیرتمند و هوشمند ما را بر آن داشت که وارد عرصه ورود، آشنایی و به کارگیری سیستمهای جنگ الکترونیک شوند تصمیم گرفته شد در عرصه جنگ الکترونیک ورود عمیق داشته باشیم.
*با چه کسانی در ابتدا این کار را آغاز کردید؟
افرادی که در آغاز راه به ما پیوستند اکثراً از دانشجویان متخصص دانشگاههایی مانند صنعتی شریف، امیر کبیر، خواجه نصیر و چندن تن از اساتید فعال در این رشتههای فنی مرتبط با الکترونیک و مخابرات بودند. لذا در فاصله بسیار کوتاهی منابع قابل دسترسی از دنیا را گرد آورده، ترجمه و تحلیل شد و در دورههای آموزشی فشرده به کار گرفته شد.
یکی از اقدامات فوق العاده مهم و فوق العاده اثر گذار این بود که ما در اولین عملیاتی که عراقیها از این تجهیزات مدرن استفاده کردند، مقدار قابل توجهی از این تجهیزات را به غنیمت گرفته شد و این در شرایطی بود که دنیا از فروش سیم خاردار به ما پرهیزمیکرد، چه برسد به این تجهیزات مدرن؛ لذا به همراه دوستان تصمیم گرفته شد تا به کپیسازی این رمزکننده و بکارگیری آن، بهره برداری دشمن از شبکههای خودی را مسدود نماییم و از سویی دیگر انجام مهندسی معکوس این تجهیزات پیشرفته، توان ما را در شناخت فنی و اطلاعاتی از دشمن افزایش میداد.
وقتی رمزکننده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت با فضل و رحمت الهی نقطه ضعفهای سیستم به سرعت شناسایی شد. رمزکنندهای که تعداد کلید آن هزار میلیارد حالت بود که در شرایط خاص به 64 حالت کاهش یافت این دستاورد موجب شد تا روحیه دوستان پژوهشگر در جهاد دانشگاهی شریف به شدت افزایش یابد.
در مرحله بعدی برای قرار دادن رمزکنندهای که در دست دشمن و در فاصله چندین کیلومتری در داخل خاک عراق قرار داشت روش خاصی ابداع شد که در پایان مکالمه اپراتور عراقی، به صورت نامحسوس به وارد سیستم وی شده و تغییرات مورد نظر را در درون رمز کننده ایجاد مینمود.
پس از شکست کامل رمزکننده متوجه شدیم عراقیها و بعثیها از این دستگاههای مدرن فقط برای رمزگذاری استفاده نمیکنند بلکه برای ارسال ابلاغیات رسمی، پیامهای سری و فوق سری استفاده میکنند و این یعنی دسترسی به منبع اطلاعاتی ارتش بعثی؛ این موضوع آنقدر مهم و حساس بود که در طول جنگ سری و محرمانه باقی بماند و سایتهای یگان جنگ الکترونیک بکلی سری محسوب شود؛ بطوریکه حتی فرماندهان لشکرهای ما تا آخر جنگ از این سایتها بی اطلاع بودند.
تدبیر فرمانده محترم کل سپاه و همکاری دوستان اطلاعات سپاه موجب شد ضمن حفظ طبقه بندی فعالیت ها، استفاده مناسبی از اطلاعات دشمن به عمل آید.
مثلا اگر یگانی از بغداد حرکت میکرد و به سمت منطقه میآمد ما میدانستیم این یگان چند نفر است، فرمانده آن کیست و به کجا میرود و حتی ماموریتش چیست؛ بعد از عملیات هم میفهمیدم چگونه عملیات کرده و چه مقدار تلفات داده است. چراکه ما نیز یک نسخه از تمام این اطلاعات و مکالمات سری را در اختیار داشتیم.
*این مطالب گویا چندی قبل توسط حضرتعالی افشا شد
بله به دلیل گذشت زمان زیاد از آن وقت، سپاه پاسداران تصمیم گرفت به عنوان یک دستاورد ویژه از دوران دفاع مقدس آن را اعلام کند.
نکته اصلی این است که در طول جنگ، جنگ الکترونیک ما پیشرفت کرد و با همت خیره کنندهای، مردان بی ادعا سدهای علم و دانش را شکستند و امروز به طور قطع جزو نخبگان این عرصه هستند.
در حالی که در آغاز دستمان خالی بود. امروز به طور قطع یقین توانمندی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عرصه جنگ الکترونیک غیر قابل توصیف است.
*آقای دکتر! امام خمینی (ره) فرمودند جنگ گنج بود، از طرفی در صحبتهای شما هم بود که دنیا در مقابل ملت ما ایستاد، شما به یک نمونه از توانمندیهای و رزمندگان و جوانان ایران اسلامی اشاره کردید و یقینا توانمندیهای بسیار شماری وجود داشته و دارد که هنوز زمان افشار آنها نرسیده است؛ بفرمائید این تجهیزات که توسط مستکبرین در اختیار دشمن بعثی قرار گرفت در چه سطحی بود؟
تجهیزات بسیار زیاد و مدرنی در اختیار ارتش عراق قرار گرفت، در حوزه جنگ الکترونیک نیز تجهیزات بسیار ویژهای به عراق داده شده؛ این رمز کننده مدرنی که از آن سخن گفتم رمز کننده آنالوگی بود که در آن زمان جزو پیشرفته ترین رمز کنندهها بود که شرکت راکال انگلیس آن را ساخته بود.
این تجهیزات جزو تجهیزات 23 کشور عضو ناتو بود. شرکت راکال در ناتو ماموریت تولید این رمز کنندهها را برای ناتو داشت، لذا دسترسی به این رمز کننده در حقیقت دسترسی به تمام اطلاعات کشورهای عضو ناتو قلمداد میشد نکتهای که وجود دارد این است که اساساً کشورهای غربی و آمریکا و حتی عراقیها تصورشان از ما این نبود که رزمندگان ایران اسلامی بتوانند به چنین دستاورد بزرگی دسترسی پیدا کنند و آن کارهای بزرگ را در عرصه جنگ الکترونیک انجام دهند.
در اواخر جنگ که بعثیها توانستند جزیره مجنون را اشغال کنند، یکی از سایتهای جنگ الکترونیک ما که در آنجا فعال بود و ما مجبورشدیم در آن لحظه از آنجا عقب نشینی کنیم، مقداری از اطلاعات ما در آنجا باقی ماند و اینها دست عراق افتاد و صدام3 -4 روز بعد در جایی سخنرانی کرد که ما اطلاعاتی به دست آوردیم که آمریکاییها اطلاعات ما را گرفته و به ایرانیها میدهند.
در اصل آنها فکر نمیکردند که این اطلاعات توسط خود رزمندگان ایران به دست آمده باشد. امروز هم این آمریکاییها و غرب هنوز هم از تخصصها و توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران آگاهی ندارد و اگر دارد تنها بخش کوچکی از آنها است.
*این توانمندی ها موجب چه امتیازی برای ما در دفاع مقدس شد؟
بعد از عملیات خیبر تا پایان جنگ هیچ پاتک موفقی از سوی عراقیها وجود نداشت، زیرا ما تمام اطلاعات و برنامه ریزیهای انواع حملات عراقیها را از قبل میدانستیم، حتی ما از بمبارانهای و حملات شیمیایی بعثی ها از قبل مطلع بودیم اگر این اطلاعات نبود میزان مواد شیمیایی که آلمانهابه صدام داده بودند برای از بین رفتن همه رزمندگان ما کافی بود.
لذا با اشراف اطلاعاتی سپاه به صحنه نبرد و آمادگی ارزشمند یگان پدافند شیمیایی تازه تأسیس سپاه تلفات شیمیایی به حداقل رسید.
نمیتوانستند باور کنند که این طرف بچههای سپاه و بسیج در این سطح میتوانند فعالیت کنند و در این عرصه وارد شوند و لذا برداشت نادرست دشمن از توان نیروهای ما حقیقا از عوامل شکست آنها بود و من فکر میکنم امروز هم همانطور است، یعنی امریکاییها و غربیها ما را همینطور محاسبه میکنند.
*آقا دکترزارعی! شما خیلی تعابیر خوبی به کار بردید. در همین یک موردی که شما برای جوانان عزیز دارید بیان میکنید؛ سوال من این است که کشور های ناتو توانسته بودند به این دانش برسند که رمز و الگوریتمها و مسائل رو بتوانند بازخوانی کنند و یا فقط مصرف کننده بودند؟
کشورهای سازنده، معمولاً اصل کار و کنترل آنرا را در اختیار خود نگه می دارند و من معتقدم که هنوز هم در دنیا به این صورت است.
اینها وقتی که یک سیستم امنیتی مخابراتی را به کشورها میدهند که آنها استفاده کنند، خیالشان راحت است خودشان تسلطشان را حفظ میکنند و خودشان هم میتوانستند به آن دسترسی پیدا کنند.
*آقای دکتر! هرچند که میدانم بحثها تخصصی و تا حد بالایی محرمانه است و واژههای تخصصی هم در این مباحث بکار میرود ولی میخواهیم طوری توضیح دهید که این قدرت و این توانایی بزرگی که کشور ما دارد برای خوانندهها قابل فهم باشد.
قبل از انقلاب ورود به دانشهای نظامی برای دانشگاههای ما معمولا ممنووع بود در واقع رشتههای رمزنگاری، رادار، طراحی پرندهها و … جایگاهی در مراکز آموزش عالی نداشتند.
جنگ و نیازهای آن موجب شد این قبیل رشته ها به سرعت در دانشگاههای ما توسعه یابد. دوره کارشناسی ارشد رمزنگاری، دوره دکترای رمزنگاری، دروسی تحت عنوان رادار، اصلا مطالعه دروس رادار در دانشگاههای ما وجود نداشت.
در آنموقع نه در پاکستان، نه در ترکیه و نه در کشورهای همسایه این توانمندی ها و امکانات مشابه ما وجود نداشت، اینها انحصاراتی بود که در واقع در دست آمریکاییها و انگلیسیها وجود داشت و برای همین است که اینها اصلا تصوری نداشتند در جمهوری اسلامی که تازه انقلاب شده یک تعداد جوانی که در دانشگاهها هم این درس را نداشتند، حالا درجنگ آمدند مدارات پیچیده الکترونیک را تحلیل میکنند!
تصورش برایشان وجود نداشت که بما بتوانیم توانند این کار را انجام دهیم؛ البته ما اینها را لطف الهی میدانیم.
دوستانی که اینکار را انجام میدادند ما همان موقع هم شاهد بودیم که با وضو و با خلوص نیت اینکار را میکردند و اینهم لطف الهی بود که وقتی ورود به یک موضوعی در بحث رمزگشایی پیدا میکردند خداوند پنجرههای درستی را برای دوستان باز میکرد و با کمترین زمان این اتفاق افتاد.
*آقای زارعی! الان در مقایسه با آنموقع ما چه تعداد دانشگاه داریم چه تعداد نفراتی داریم که دارند در این حوزهها کار میکنند، تحصیل میکنند؛ حداقل آن زمان یک عده دانشجوی جوان محدودی بودند که هیچ پشتوانهای نداشتند، الان وضعیت کشور ما در این زمینه چگونه است؟
پیشرفتهای امروزصنعت دفاعی ما به خصوص در حوزه جنگ الکترونیک اصلا قابل توصیف نیست. و این در حالیسنت که ما آنموقع یک درسی تحت این عنوان هم نداشتیم؛ آن موقع اساتید ما حتی نمیتوانستند درس آن را بدهند. اساتیدی که آن موقع میآمدند جبهه، ما از آنها خواهش میکردیم که شما آمدید جبهه بروید این درس را مطالعه کنید دو ماه دیگر بیایید برای دوستان تدریس کنید که بعضا میآمدند در جبهه تدریس میکردند.
برای خود آنها هم جدید بود، توانمندیها غیر قابل مقایسه است. امروز تعداد زیادی استاد دانشگاه، درمراکز تحقیقاتی پیشزفته و امنیتی ما هستند و کارهای بی نظیری انجام می دهند؛ در دانشگاه های ما تعداد پایاننامههای کارشناسی ارشد ما در این حوزه بسیار زیاد است. ما الان در کشور« انجمن رمز» داریم و این در شرایطی بوده است ما با انواع تحریم مواجه هستیم.
*هدف دشمن از تحریم علمی ما چه بود؟
پرواضح است که هدف دشمن ممانعت از دستیابی کشورمان به قله های علم و فناوری و عزت و استقلال است. بهرغم تمامی تلاشهای دشمن مبنی بر تحریمهای گسترده علیه ایران بحمدالله جوانان رشید، بسیجی و متخصص در تمامی حوزهها و بخشهای دفاعی توانستهاند دستاوردهای بسیار بزرگی بهخصوص در حوزههای علمی و فناوری داشته باشند و محصولات بسیار مهم و ویژهای را ارائه دهند.
من یقین دارم اگر ما بتوانیم با همان خلوص نیت، با همان اتکاء به خداوند کارها را پیش ببریم موفقیتها و دستاورد ها غیرقابل محاسبه است هرچند دشمن، ما را در دسترسی به تکنولوژی منع میکند ولی تسلط ما به تکنولوژی به مراتب بالاتر از خیلی کشورهای دیگر است.
*آقای زارعی، من متوجه هستم که محدودیت هست برای بیان خیلی از مطالب که خیلی از آنها سری است و نمیشود خیلی باز کرد اما اگر موافق باشید برویم سراغ این بحث اخیری که در کشورمان رخ داد و این پهپادی که توسط یگان نیروهای مسلح ما شکار شد، لطفا این موضوع را مقداری برای ما تبیین کنید.
ببنید ما در بحث جنگ الکترونیک اقدامات مختلفی داریم؛ در این اقدامات همانطور که ما توسعه پیدا کردیم دشمن هم توسعه پیدا کرده است، در کنار اقدامات جنگ الکترونیک، اقدامات پرندههای بدون سرنشین در واقع در دنیا توسعه پیدا کرده است.
ما هم در دنیا با دسترسیهای محدودی که بعضاً داشتیم و با اطلاعاتی که بهدست آوردیم و حتی غنیمت گرفتن نسل قبلی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در عراق و در مرز افغانستان، روی اینها کار کردیم و دوستان ما تسلط اطلاعاتی خوبی هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ تکنیکی پیدا کردند.
متخصصان ما به خوبی می دانستند، قابلیت شناسایی شبکههای مخابراتی، عکسبرداری و رهگیری این هواپیماها چگونه است، فناوریهای این هواپیما از جمله فناوری لیزری عکسبرداری، موتور هواپیما و خاصیت ضد رادار این هواپیما که با جنگندههای F35 آمریکایی برابری میکند و از فناوریهای الکترونیکی و ایرودینامیکی چگونه است؛ این سیستم دارای چه مشخصات فنی است؛ این سیستم چطور مدیریت میشود؛ چطور کنترل میشود؛ آیا هوانوردیاش خود کنترلیاست یا توسط سیستمهای بیرونی کنترل میشود؟ خوب به این اطلاعات اشراف بود، در اصل امروز در اختیار داشتن این هواپیما به این معنی است که ایران شیوههای مدرن جاسوسی سازمان سیا آمریکا را در اختیار خواهد داشت.
معنی و مفهوم این را متخصصان فنی آن هواپیما میدانند یعنی چه. در این پرنده جاسوسی که در واقع رادار گریز هم هست. نکته مهم این است که اساساً نیروهای ما چطور متوجه شدند چنین پرندهای در این زمان الان در آسمان وجود دارد؟ چون میدانید که این پرنده دچار نقص فنی در هوا نشد، بلکه به زمین نشانده شد؛ زیرا اگر به زمین می خورد صدها تکه میشد.
خوب این اقدامات جنگ الکترونیک روی آن صورت گرفت؛ این اقدامات باعث شد که سیستم آن در اختیارما قرار بگیرد. عرض من این بود که این پرنده در هوا و در آسمان ما چطور شناسایی شده است؟ خودش یک بحثی است که حکایت از قابلیتی بزرگ دارد؛ آیا رادارهای ما قادرند که این هواپیماهای رادارگریز را شناسایی کنند یا نه؟ آیا اینطوری که آمریکاییها ادعا میکنند که رادارگریزند و توسط رادارها رهگیری نمیشوند آیا توسط رادارهای ما هم رهگیری نمیشوند؟
نکته دومش هم این است که آن اقدامات باعث شده که در واقع هواپیما روی زمین بنشیند و وقتی نشسته با کمترین آسیب همانطور که نشان داده شده به تصرف در آمده و این در واقع از یک بُعد تسلط اطلاعاتی ما؛ و بعد احاطه فنی نیروهای مسلح ما را میرساند.
نیروهای مسلح ما از لحاظ فنی توانستند پیشبینی کنند که چطور میشود با این پرنده مقابله کرد. البته این را به شما بگویم برآورد من هم این است این اقداماتی که صورت گرفته با توجه به توانمندیهای کشور ما در حوزه جنگ الکترونیک اقداماتی نیست که مثلاً خیلی شاهکار زیادی هم شده باشد، قطعا توانمندی جمهوری اسلامی ایران در حوزه جنگ الکترونیک بسیار بالا است.
آمریکاییها با این حادثهای که اتفاق افتاده اعتماد به نفس خودشان را از دست دادهاند یا در واقع دنبال ایجاد جنگ روانی بر علیه ما هستند؛ اگر ایران اقدام عملیات مهندسی معکوس و یا به اشتراک گذاری فناوری این هواپیما با برخی کشورهای دیگر را آغاز کند حتما آمریکاییها دچار بیسابقه ترین بحران اطلاعاتی خودشان ظرف یک دهه گذاشته خواهند شد.
در هر صورت این به ضرر آمریکاییهاست. در واقع آمریکاییها میخواهند در دنیا تبلیغ کنند که اگر توان بعدی ایرانیها در این زمینه زیاد شد به خاطر این پرنده است در صورتی که اینطور نیست. در واقع صنایع پهپاد ما همین الان با این هواپیما فاصله چندانی از لحاظ فنی ندارد، منتها میخواهند فضاسازی کرده و بهره برداری کنند.
*اساساً مأموریت این پهپاد چه بود؟
مشخص است که ماموریت آن جاسوسی بوده است؛ در واقع قابلیتهایی که این پرنده دارد یک مقدار بیش از پرندههای دیگر است. پرنده های دیگر مثلا عکسبرداری میکنند، نقاط هدفی را که به آنها داده میشود سعی میکنند روی آن زوم کنند، ارتباطات را کنترل و اطلاعاتشان را برداشت کنند.
خب این پرنده یکی از قابلیتهایش همانطور که در اطلاعات فنی هم کشف شد این استکه میتوانست وقتی اطلاعات را بهدست بیاورد از طریق ماهواره، آنلاین در یک نقطه دورتری بفرستد و آن اطلاعات چون از طریق ماهواره منتقل میشد، علیالقاعده برای ما قابل دسترسی نمیبود و از روی هواپیما مستقیم روی ماهواره میرود و این اطلاعات از ماهواره هم به پایگاه خودش ارسال میشود.
میزان پرواز این هواپیما بیش از پهپادهای قبلی است و اگر مورد شناسایی قرار میگرفت با سرعت فوقالعادهتری میتوانست حرکت بکند.
*آیا ما توانایی این را داریم که کدگذاری این هواپیما را رمزگشایی کنیم؟
من که فکر میکنم در این زمینهها پیچیدگی برای ما وجود نخواهد داشت. با تسلط و دانشی که دوستان ما به آن مسلط هستند کار مشکلی در این خصوص ندارند. اینها مسلماً ابعاد کاملا روشن قضیه هست؛ منتها آن چیزی که میتوانیم بیشتر استفاده کنیم این است که سیستمهای مختلف که در آن پرنده جا گرفته چطور ساماندهی و سازماندهی شده است. از طرفی فقط پیچیدگیهایی که در نرم افزار وجود دارد شاید برای ما قابل استفاده باشد.
این نکته را باید گوشزد کنم که ایران جزء چند کشور معدود برتر جهان در حوزه فناوریهای هواپیماهای بدون سرنشین است ما مدرنترین سیستمهای هدایت، کنترل، اسکن و کاوش هواپیمای بدون سرنشین را در اختیار داریم.
امروز فناوری رادارگریز در جمهوری اسلامی ایران بومی شده است . ما هواپیمای رادارگریزی داریم که از فناوری بومی و کامل استیلز (رادار گریزی) بهرهمند بوده و توسط دقیقترین سامانهها تست شده و قابلیت دهها ساعت پرواز مداوم را دارد.
*آقای زارعی گویا فرمودید قرار است یک هدیهای را به زودی بشارتش را به آمریکاییها بدهید؟ آن هدیه چیست؟
آمریکاییها و شخص اوباما گفت که ایران این هواپیما را به ما برگرداند من هم عرض کردم که این واقعا خیلی حرف مسخرهای است. مثل این است که مثلا کسی بیاید یک موشکی بیاندازد در یک کشوری بعد این موشک عمل نکند و بعد بگوید موشک مرا به من پس بدهید.
این واقعا خیلی مسخره است. این یک درخواست وقیحانه است که رئیس جمهور آمریکا انجام داده است، آنها به جای عذر خواهی از مردم و نظام اسلامی ما چنین ادعایی را بی شرمانه مطرح میکنند.
شورای امنیت باید در زمینه تجاوز پهپاد جاسوسی آمریکا به خاک ایران اقدام کند و در غیر این صورت بی صلاحیت بودن سازمانهای بین المللی برای اداره جهان نشان داده میشود.
منتها من گفتم توصیه من به آمریکاییها این است که یک مقدار حوصله کنند تا انشاءالله دوستان ما یک مدت دیگر پیشرفتهتر از این را میسازند و آن موقع میتوانند بیایند خریداری کنند که خیلی روحیهشان هم از دست نرود که فکر نکنند که بی همه چیز شدند.
*آقای دکترزارعی! در این نمونه و نمونههای گذشته یک چیزی مشهود است، آن هم این است که عملیات جنگ الکترونیک یا کشف رمز و رمزنگاری ایران یک دانش مستقل و ملی شده است یعنی یک مکانیزم متفاوت از مطالب رایج در دنیا است که دنیا نمیتواند این را بفهمد یا تحلیل کند که چطور ایران این کار را کرد؟ با چه الگوریتمی؟ چطوری آمد این فضا را پیاده کرد؟ آیا این بحث استقلال حرکت ما یا مدل ایرانی ما وجود دارد؟ و این از چه موقع بهوجود آمده و با نگاه چه کسی بهوجود آمده؟ و این اتفاق چطور افتاده که الان ما میتوانیم مدعی بشویم که ما کشوری هستیم که مکانیزم مدل و الگوی مستقل و بومی خودمان را داریم؟
تجربهای که در دفاع مقدس به دست آمد این تسلط اطلاعاتی ما را به همراه آورد و رمزکننده دشمن شکست، این اعتماد به تجهیزات و دستگاههای امنیتی خارجی را واقعا در کشور ما مخدوش کرد و لذا من خاطرم هست که آن موقع خیلیها عنوان کردند رمزکننده را از خارج بخرند که یکی از تدابیر تاریخی و ارزشمند مقام معظم رهبری این بود که ایشان خرید رمزکننده از خارج را به کلی ممنوع کردند و این موجب شد که ما روی پای خودمان بایستیم و هرچه سرمایهگذاری هست خودمان کنیم و باید بومی کنیم.
اولا از یک جهت موجب شد که ما سریع در این عرصه سرمایهگذاری کنیم و ورود پیدا کنیم؛ دوم اینکه چون در داخل کشور ما طراحی میشود و الگوریتمهای رمز بومی هستند و ما اینها را در کشورهای دیگر نداریم یا اگر داریم به کشورهای خاصی- البته من خبر ندارم الان داده شده یا نه- و لذا این بومیسازی خود این از لحاظ اطلاعاتی یک موضوعی برای دشمنان ماست.
*یعنی میشود گفت در پایهگذاری این جریان و حرکت عظیم علمی در کشور مانند انرژی هستهای، بحث رویان و فناوریهای نو که شما هم به بخشی از آن اشاره کردید، شخص مقام معظم رهبری نقش مهمی داشتند؟
بله یقیناً در بحث رمز و جنگ الکترونیک، تدبیر مقام معظم رهبری نقش اصلی و اساسی را در سیاستهای دفاعی جنگ الکترونیک داشت.
*ایشان در جنگ هم در این قضایا وقت میگذاشتند و اشراف داشتند؟ شما خاطرهای دارید؟
در اواخر جنگ که حضرت آقا تشریف آورده بودند منطقه، ما آن موقع سایتی در اطراف رودخانه کارون داشتیم، آقا یک شب تشریف آوردند تقریبا تا اذان صبح هم پیش ما بودند و ما توضیحاتی از کارهایی که در جنگ صورت گرفته دادیم و عملاً همانجا هم دیدند که کار به چه نحوی انجام میگیرد.
خاطرم هست وقتی دیدند که رمز چطور میشکند و خداوند چه اطلاعات عمیقی از دشمن در اختیار ما قرار میدهد، ایشان فرمودند کاری که دارد صورت میگیرد شبیه یک معجزه است و ما خدا را از الطاف بیکرانش شاکریم. و من معتقدم که این تدابیر باعث شد که کارهای خوبی صورت بگیرد و همین تدابیر هم موجب ناکام شدن دشمن شد.
*این جنگ الکترونیک در سیستم موشکی ما هم دخیل است؟
جنگ الکترونیک در همه جا هست. به عنوان مثال، بیشتر موشکهای کروز از سامانهی موقعیتیابی جهانی (GPS) برای ناوبری استفاده میکنند. میتوان از همین مشخصه برای گمراه کردن موشک کروز استفاده کرد و با ایجاد اختلال در امواجی که از طریق ماهوارهها صادر میشود، موشک را گمراه کرد و یا به آن آدرس غلط داد.
ماهوارههای GPS سیگنالهای خود را در دو باند ماکروویو و یا فرکانسهای باند ال ارسال میکنند. به دو طریق میتوان در این سیگنالها ایجاد اختلال کرد.
یکی از طریق اخلالگرهای باند پهن که بدون توجه به محتوای اطلاعات بر روی اطلاعات ارسالی، پارازیت ایجاد میکنند و به آنها اخلالگرهای غیرهوشمند میگویند؛ و دیگری آن دسته که با توجه به سیگنالی که به گیرنده ارسال میشود موقعیت نادرستی را به گیرنده ارسال میکنند. بحث الکترونیک دو بحث دارد. یک بحث یگان جنگ الکترونیک است.
در زمان دفع مقدس، عراقیها 12 یا 14 گردانِ جنگِ الکترونیک داشتند، ما اگر همه را جمع میکردیم از شمال تا جنوب یگ گردان هم نمیشدیم. تجهیزاتمان هم معمولا تجهیزات نظامی نبود، از تجهیزات عادی استفاده میکردیم ولی اقدامات جنگ الکترونیک در همه زمینهها وجود دارد، مثلا راداری که سیگنالش را میفرستد به هدف بخورد و برگردد شما هر چقدر بتوانید این سیگنال را طوری تغییر دهید که سیستم دیگری آن را شناسایی نکند این یک نوع اقدام جنگ الکترونیک است و این اقدام ضد جنگ الکترونیک است.
یا موشکی که دارد ارسال میشود این موشک توسط یک برادههای آلومینیومی که در هوا پخش میشود برای گمراه کردن موشک؛ خب هرچقدر بتوانید این موشک را مسلح کنید که هدف را گم نکند و هدف واقعی را بتواند تشخیص دهد این اقداماتی است که معمولا در موشکها در سامانههای پدافندی، در توپهای هدایتشونده، روی خود هواپیماها صورت میگیرد و معمولا یکی از قابلیتهایی که روی پرندهها و موشکها اضافه میکنند اقدامات جنگ الکترونیک است.
امروز جنگ الکترونیک یک وادی خاصی شده به عبارتی در ادبیات جنگ الکترونیک هست که جنگ الکترونیک در واقع جنگ خاموش است.
*میتوانیم بگوییم همین توانایی ایران باعث هراس دشمن شده؟
جنگ الکترونیک در دوران دفاع مقدس زمانی که سپاه تصمیم گرفت در سال 63 یگان جنگ الکترونیک داشته باشد خیلیها اصلا یگان جنگ الکترونیک رانمیشناختند، آن موقع که تازه به یگان جنگ الکترونیک جنگال میگفتند بسیاری معنی آنرا اصلا نمی دانستند، در بعضی از کشورهای پیرامونی خودمان هم عرض کردم به همین صورت بود و الان این عرصه یکی از نقاط قوت نیروهای مسلح ماست.
تسلط آنها به کل طیف باند مخابراتی و طیف الکترومغناطیس و کاربردهایش توسعه یافته است.
در مخابرات، ارتباطات نزدیک و دور و الان در بحثهای مختلف ارتباطات ماهوارهای، در بحث لیزری و عرصههای مختلف در واقع ورود بسیار موفق پیدا کردهایم، هم دانش آن را داریم و هم در دانشگاهها تدریس میشود و هم آزمایشگاههایی برای این امور تخصصی وجود دارد و فکر میکنم که جزء توانمندیهای ناگفته نیروهای مسلح ما چه در دوران جنگ چه در حال حاضر به شمار میرود.
اگر روزی فرصت شود که در این حوزه حرف ها و واقعیتها بیان شود جهانیان و غرب انگشت حیرت به دهان خواهد برد.
*الان نیروهای مسلح ما متمرکز در این زمینه فعالیت میکنند یا سپاه و ارتش هر کدام…؟
فعالیتها هم در سپاه وجود دارد و هم ارتش و در ستاد کل، یک مرکزی هماهنگ کننده(خاتمالانبیاء) برنامهها را هماهنگ میکند و برنامهها را جلو می برد.
*آقای دکتر، سؤالی که به ذهنم میرسد این است که یک مشکلی که دشمن در مواجهه با ما دارد این است که دراکثر نقاط دنیا تمام مکانیزم ارتشها را خودشان طراحی کردند و خودشان سیستمهای تولیدی مختلف تسلیحات را به کشورها میدهند؛ نرمافزاری بهروز که تمام اداره این عملیاتها، جنگها و برنامهها را دارد خودشان طراحی میکنند و خودشان هم میدانند که چطور بر این غلبه کنند. در هیمنه ظاهری که اینها بهوجود میآورند به خصوص در جنگ افغانستان و عراق… همان ارتشهایی که خودشان تسلیح کردند، برنامهریزی کردند… بحث اصلی این است که با توجه به اینکه ایران نقطهای است که به خاطر تمام تحریمها، نگاه عمیق و تدابیر مقام معظم رهبری توانسته است آنرا بومی کند، به نظر شما دشمن با توجه به شکار این پهپاد حداقل میتواند لمس کند؟ آیا این پالسهایی که زده میشود به دشمن میفهماند که ما توانمان چقدر است یا هنوز در محاسبات خودشان ما را دانشجوهای جوانی میدانند که به قول شما اگر هم اطلاعاتی هم کشف کنند آمریکا داده به این طرف و باورشان نمیشود؟ کما اینکه ما در قضیه پهپاد هم این را دیدیم که اولش گفتند که سقوط کرده و بعد گفتند که احتمالا مثلا یک اتفاقی برایش افتاده است و وقتی که تصویر واقعی هواپیما را دیدند تازه یک مقدار مجبور به اعتراف شدند که ایران این تواناییها را دارد، آیا واقعاً دشمن ما از توان ما مطلع نیست و چه توصیهای به دشمنانمان دارید که این روزها میآیند یک تهدیدهایی میکنند؟
البته من توصیهام به دشمنان این است که کماکان همین گونه گیج بزنند بهتر است.
ولی اولاً ما از لحاظ منطقی باید دشمن را دست کم نگیریم. این دشمن است که رفتارش در این مدت به ما نشان داده که از درک واقعیتهای جمهوری اسلامی و توانایی نیروهای مسلح ما عاجز است؛ یعنی نمیخواهد قبول کند، که اگر دشمن این را قبول بکند و آمریکاییها این را قبول بکنند، احساس میکنند که به پایان رسیدهاند. و دیگر نمیتوانند در برابر جمهوری اسلامی کاری کنند؛ برای همین است که تصورش برایشان سخت است.
ارتشهای کلاسیک در دنیا همانطور که شما مطرح کردید از خارج به اینها ساختار، و هم سازمان و تجهیزات میدهند، در واقع تمام تاکتیکها را به اینها میدهند.
ما هم قبل از انقلاب جزء همین کشورها بودیم، ولی قوارهای که دشمن برای ما در دفاع مقدس پیش آورد هرچند که جنگ برای ما خسارت آورد ولی دشمن یعنی آمریکاییها و غربیها به دست خودشان این جنگ را به ما تحمیل کردند و ما را از آن حالت کلاسیک قبلی به سرعت خارج کردند، به طوری که ما در جنگ در هر عملیات سازمانمان و رزممان تغییر پیدا میکرد.
این تغییرات برای ارتشهای کلاسیک برای چندین سال زمان میبرد که شما مثلا بتوانید بین تیپ و گردان و لشکر، ستاد را کجا قرار دهید، صف را در واقع چطور سازماندهی کنید، در صورتی که ما در دفاع مقدس با ورود سپاه و بسیج به صحنه آمدیم، در هر عملیات سازمان ما تغییر پیدا میکرد و لذا تسلط رزمندگان ما و بهتدریج ارتش جمهوری اسلامی روی تکنیکها وتاکتیکها افزایش پیدا کرد؛ مثلا ما در یک عملیاتی اصلا رادار در جنگ نداشتیم، ما بسیاری از مهماتی که در جنگ استفاده کردیم از عراقيها گرفتیم.
بسیاری از تانکها و توپها و گلولهها، مال عراقیهاست بعدا در عملیات بعدی استفاده کردیم. تجهیزات مخابراتیشان هم همینطور. در واقع ما اینها را از دشمن گرفتیم و استفاده کردیم و لذا وقتی ما یک رادار رازیت را که فرانسویها به وفور به عراقیها دادند غنیمت گرفتیم که خود رادار رازیت داستانی دارد؛ رادار رازیت یک رادار مراقبت زمینی است که در زمین روی پایهای گذاشته میشود و تا 32 کیلومتر هر جنبندهای را نشان میدهد و ما این را اصلا نداشتیم.
اصلا برای ما دانشی نسبت به آن وجود نداشت، وقتی غنیمت گرفته شد بلافاصله چند تای از آنها معیوب بودند که آنها را تعمیر و راهاندازی و دستورالعمل عملیاتی برایش نوشته شد که حتی فرانسویها آنموقع حاضر نبودند توسط شرکتها یک دفترچه اپراتوری آنها را به ما بدهند و بلافاصله در عملیاتها استفاده شد و در اختیار اطلاعات قرار گرفت.
بهجای اینکه دیدهبانها ساعتها بروند و بنشینند، بچههای اطلاعات این رادار را نصب میکردند که به عمق 32 کیلومتر دشمن و هر جنبندهای را به ما نشان میداد.
عراقیها نمیتوانستند از این رادار استفاده کنند چون یک ابزاری وارد سازمان کلاسیک شده بود که این زمان میبرد تا آموزش و بهرهبرداری آن ثمربخش باشد و مثل یک قوطی با آن برخورد میکردند و لذا خیلی از آنها را از عراقیها غنیممت گرفته شد؛ یعنی بچهها و رزمندهها که اینها را میگرفتند مثل اینکه از صندوق بیرون میآورند و استفاده میکردند، یعنی این توانایی بود که شما این ابزار و ساختار را طوری تغییر بدهی که بتوانی اینها را خوب استفاده کنی و لذا بحث تکنیک و تاکتیک در جنگ خیلی مهم است.
درست است که ما تکنولوژی، کم در اختیار داشتیم ولی تاکتیک قوی روی تکنیک سوار میشد. درست است که ما در شب عملیات 10 یا 15 تانک یا در واقع یکی دو گردان توپخانه بیشتر نداشتیم؛ اما قدرت عملیات ما به اینها نبود هرچند که اینها هم خوب و مفید بودند.
یک تاکتیکی که در زمین پیاده میشد آن زمان بکارگیری نیرو، اِشراف اطلاعاتی شما به دشمن، که شما در نقطهای بزنی که بتوانی در عمق دشمن فرو بروی. اینها اشراف اطلاعاتی است که بالاخره من گفتم اینها از رحمت الهی بود که ما اطلاعات داشتیم که دشمن کجا تجمع کرده، چقدر استعداد دارد، فرمانده گردانش چه کسی است، فرمانده تیپش چه کسی است.
یکی از نقاط جالبی که بهعنوان خاطره بگویم که کمتر گفته شده این است که عراقیها یگانهای جنگ الترونیک زیادی داشتند؛ اینها از شمال تا جنوب تمام یگانهای ما را شنود میکردند. خب این مراکز این اطلاعات را که شنود میکردند مینشستند تحلیل میکردند بعد یک مرکزی داشتند که همه این اطلاعات را جمع میکرد. این مرکز گزارش خلاصه شده را که در حد چند صفحه بود به بغداد ارسال میکرد، وقتی ارسال میکرد ما آن را میگرفتیم، شنود میکردیم و میشکستیم.
لذا میدانستیم دشمن چه اطلاعاتی از یگان های خودی دارد. چنان یگان چنین اطلاعاتی از ما بدست آورده، دوستان گاهی از ما گلهمند میشدند که فکر میکردند ما نشستیم اینها را شنود کردیم به فرماندهی گزارش کردیم، در صورتی که ما اینکارها را نکردیم ما اینقدر تجهیزات نداشتیم ما اصلا آدم نداشتیم.
دشمن با بیست برابر نیروی ما و با تجهیزات فراوان این کار را انجام میداد ولی در نهایت با امداد الهی این اطلاعات در اختیار رزمندگان اسلام قرار می گرفت. این یکی از منابع غنی اطلاعات بود و مثلا ما میفهمیدیم کجا مشکل است توسط نیروهای اطلاعات و نیروهای خودی تذکر میدادیم. عراقیها فکر میکردند که ما این طرف خیلی کارهای عجیب و غریبی داریم انجام میدهیم، این کار خودشان بود، خودشان این زحمت را میکشیدند و…
*با دستگاه خاصی انجام میشد؟
عرض کردم اینها را که ما میفرستادیم داخل رمز کننده دشمن او بلافاصله در حالتی قرار میگرفت که ما میخواستیم ولی اپراتور عراقی نمیفهمید، او وقتی شروع میکرد به صحبت ما 64 حالت را با کلیدهایی که بچهها درست کرده بودند میزدیم و برای ما کشف میشد.
چون این دستآورد مهم بسیار بسیار در صحنه نبرد و اشراف اطلاعاتی بر روی دشمن تأثیر داشت لذا جزو اسرار جنگ قلمداد می شد و طبقه بندی حفاظتی بر روی سایتها و افراد انجام می گرفت.
بعدها متوجه شدیم که وقتی اطلاعات ذیقیمتی داریم بهدست میآوریم گفتیم حالا خودمان این را میخواهیم بدهیم به قرارگاه، حالا نکند دشمن دوباره این را از ما بگیرد. و لذا دوباره آمدیم خودمان سیستمهای جدید طراحی کردیم.
سیستمهای نقل و انتقال اطلاعات به صورت دیتا روی کامپیوتر روی کابل و بعداً روی امواج شبکه VHF و UHF که خود اینهم بعداً یک تحولی شد و در زمانی که اصلا بحث اینترنت نبود و بحث ارتباطات کامپیوتر و اینها وجود نداشت؛ تازه چند تا PC در کشور آمده بود و دوستان توانستند مدل بومی آنرا طراحی کنند.
اصلا یک مودم برای ارتباط کامپیوترها ساخته شد که استاندارد خودمان بود که بعد خود همین هم ادامه پیدا کرد و منجر شد به تحولاتی که امروز در مخابرات نیروهای مسلح و مخابرات سپاه. حقیقتاً اثر فوقالعادهای بعدا گذاشت، خب نیروهای متخصصی هم بعدا بیشتر آمدند همینها بیشتر توسعه پیدا کرد؛ البته محدودیتهایی در بیان کماکان وجود دارد و اطلاعات بنده نیز با توجه به اینکه مدتی است از سپاه فاصله گرفته ام در حال حاضر کامل نیست.
*آقای زارعی برخی از مردم ممکن است درباره خیلیهای از تواناییهای رزمی و جنگی ما در ابعاد مختلف مطلع نباشند ممکن است از تهدیدات دشمن کمی ترس در دلشان بیاید؛ شما به عنوان شخصی که با عمق مسائل رزمی کشور مواجه بودید و هستید، اگر بخواهید با مردم صحبت کنید از یک جنبه و از یک جنبه دیگر پاسخی را به دشمن بدهید، چه میگویید؟
یقیناً امروز بایستی مردم ما بدانند و جوانان ما بدانند اولا در دوران دفاع مقدس فقط این نبود که ما با یگانهای نیروهای مسلح به خط حمله بکنیم؛ کارهای علمی بسیار زیادی در دفاع مقدس صورت گرفت.
ابعاد علمی دفاع مقدس متأسفانه جزء ابعاد ناشناخته و ناگفته دوران دفاع مقدس است. بحث فقط جنگ الکترونیک نیست در مخابرات هم همینطور است. مهندسی هم همینطور است، توپخانه هم همینطور است.
کارهایی که شهید مقدم در توپخانه انجام میدادند. آن موقع من یادم هست رادارهایی را انگلیسیها به عراقيها داده بودند که این رادارها میتوانستند گلوله توپ را که پرتاب میشد، در هوا مشخصات سه بعدیش را بهدست بیاورند و محل شلیک یا سقوط آن را نشان می داد. اینها کارهایی بود که شهید مقدم و دوستان ما انجام میدادند که ابعاد علمی دفاع مقدس است.
نکته بعدی این است که این استعدادها در دوران دفاع مقدس بود و الان که 25 سال از آن گذشته، این تواناییها یقینا 25 برابر افزایش پیدا کرده اگر نگویم که 250 برابر و لذا تسلط نیروهای مسلح ما، تسلط سپاه ما، ارتش ما از این حیث فوقالعادهاست امروز تبدیل شده به یک آموزشهای کلاسیک دانشگاهی و دانشگاههای نظامی، در دانشگاههای غیرنظامی؛ و لذا این اطمینان خاطر را میشود داد که ما یقیناً چنین توانایی داریم منتها از طرف دیگر هم باید دچار غرور نشویم و فکر نکنیم که هرچیزی را هم داریم و خیالمان راحت باشد.
جنگ الکترونیک یک جنگ دائمی است، تکنولوژی تغییر پیدا میکند شما باید نقطه ضعف تکنولوژی را بهدست بیاورید، نقاط قوت خودتان را تقویت کنید نقاط قوت دشمن را شناسایی کنید؛ پیام ما به دشمنان در واقع این است که از درک واقعیتهای جمهوری اسلامی کماکان عاجزند. من برخلاف اینکه بعضی دوستان میگویند که آنها بفهمند ما چقدر قوی هستیم میگویم نه، میتوانند همچنان به کودنی خودشان ادامه دهند و این نشان میدهد که سیستمهای دشمن برخلاف پرستیژ و ظاهری که از خودشان بروز میدهد یادگیری سازمانی در آن ها خیلی ضعیف است و تجربه هم در این مدت 30 سال نشان داده است که از درک واقعیتها و قدرت نیروهای مسلح ما عاجزند.
منتها با این حال ما فرض بر این میگذاریم که آنها تواناییهای ما را تا حدودی میدانند و بر اساس این تواناییها با ما برخورد میکنند که اگر ما اینگونه حساب بکنیم جای هیچگونه نگرانی نخواهد بود منتها یک رسالتی در واقع برای جوانان و نسل جوان ایجاد میکند و آن اینکه همانطور که در دوران دفاع مقدس با یک خلوص نیتی با یک انگیزههای فوقالعادهای، با یک اعتماد به نفس بالایی، و توکل به فضل الهی به هر موضوع تکنیکی حمله میشد و به تصرف رزمندگان درمیآمد.
امروز هم در واقع به همین صورت است. ما به این غوغاها و تبلیغات افراطی دشمنان نباید خیلی اعتنا بکنیم اینها صدایشان بیشتر از محتویشان جلوه یافته است.