به گزارش خبرگزاری بسیج، شیخ محمود امجد از سخنرانان و منبریهای معروف تهران است. جلسات سخنرانی وی در امامزاده صالح تهران برپا میشد و علاقهمندان و مشتاقان بسیاری پای منبر او حضور پیدا میکردند. او از سال 88 مواضع سیاسی متفاوتی اتخاذ کرد و برخی اوقات با وجود اینکه اعلام میکرد موضع سیاسی ندارد و از عالم سیاست به دور است، اما همچنان به حمایت از برخی چهرهها و اتفاقات سیاسی میپرداخت. با این حال جلسات سخنرانی و منبرهایش در امامزاده صالح متوقف نشد و ادامه داشت.
اما او به تازگی موضعی اتخاذ کرده که بسیاری از دوستان و شاگردانش حتی آنهایی که در بسیاری از مسائل سیاسی همفکر با او هستند، به نقد اظهاراتش پرداخته و آن سخن وی را مورد مذمت و نکوهش قرار دادهاند.
در این گزارش بنا داریم به فراز و فرودهای زندگی آیتالله محمود امجد و واکنشهایی که از سوی دوستان و شاگردانش نسبت به سخنان اخیر وی مطرح شده است، بپردازیم.
** استاد اخلاقی که در عالم سیاست اسیر فرزندش شد
محمود امجد استاد اخلاق و از شاگردان امام خمینی و علامه طباطبایی است که ارتباط نزدیکی نیز با آیتالله خوشوقت داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای مدتی امام جمعه نهاوند و سپس نماینده امام خمینی در غرب ایران (منطقه 7) بود اما وجه برجسته او در استادی و تربیت شاگردان بسیار در حوزه و دانشگاه است. او از استادان مدرسه عالی شهید مطهری و مسجد کوی دانشگاه تهران بود. در حوادث فتنه سال 78، امجد نقش مهم و برجستهای در هدایت معنوی دانشجویان دانشگاه تهران داشت و با برگزاری جلسات سخنرانی تلاش داشت تا ذهن دانشجویان را نسبت به حوادث پیش آمده روشن سازد.
در فتنه سال 88 نیز انتظار میرفت آیتالله امجد همچون یک دهه پیش روشنگر افکار جوانان و دانشجویان و هدایتگر آنان به سوی معنویت و اخلاق باشد، اما چنین اتفاقی رخ نداد و او از میرحسین موسوی و فتنهگران دفاع کرد. عمده نزدیکان امجد دلیل گردش مواضع وی را فرزندش یعنی محمد امجد میدانند.
محمد امجد در سال 88 ارتباط نزدیکی با مهدی هاشمی و روحالله زم داشت. مهدی هاشمی در ارتباط با بیوت مراجع و علما تلاش داشت، ارتباطات نزدیکی با شخصیتهای دینی و برجسته ایجاد کند. این ارتباطات موجب شد تا شیخ محمود امجد در برابر قانونشکنی و اتهامزنی میرحسین موسوی به نظام سکوت کند و سخنان تند خود را متوجه نظام جمهوری اسلامی سازد.
به گفته برخی از نزدیکان و دلسوزان امجد در آن روزها جلسات متعددی با ایشان برگزار شد و اطلاعات جامعی از اتفاقاتی که در فتنه 88 روی داده در اختیار وی قرار داده شد، اما او در نهایت اعلام کرد به شرطی این اطلاعات و اخبار را خواهد پذیرفت که پسرش بپذیرد!
امجد در سال 90 به خواست پسرش به مالزی که محل سکونت او بود رفت و در آنجا جلساتی را برگزار کرد. دوری امجد از ایران موجب شد تا دسترسی دلسوزان و علاقهمندان به وی بسیار کم شود. از این رو در آن دورههایی که وی در خارج از کشور حضور داشت، سخنان و مواضعی را بیان کرد که تندتر از سخنان گذشتهاش بود.
وی در سال 94 برای شرکت در پنجمین دوره انتخابات خبرگان ثبتنام کرد، اما به دلیل عدم شرکت در جلسه امتحان احراز اجتهاد همچون مرتضی آقاتهرانی و سیدحسن خمینی ردصلاحیت شد.
آیتالله امجد چند ماه پیش و در پی درگذشت مسعود امیر ارجمند رئیس سازمان اطلاعاتی منافقین مستقر در پاریس پیام تسلیتی همراه با پسرش، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان، حسن یوسفی اشکوری و... به داریوش امیر ارجمند مشاور میرحسین در سال 88 و متهم فراری از کشور صادر کرد.
با این وجود در تمام این سالها جلسات سخنرانی و کلاسهای درس وی تعطیل نشد و حتی همسرش نیز که به رحمت خدا رفت، در سرداب امامزاده صالح تهران به خاک سپرده شد.
امجد که این روزها در فرانسه به سر میبرد در تازهترین موضعگیریش از روحالله زم که نقش برجستهای در پدید آمدن آشوبهای دی ماه 96 و جاسوسی برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران و انتقال اطلاعات سردار سلیمانی به تیمهای ترور داشت، حمایت کرد و او را شهید خواند. او همچنین عنوان کرد که مسئول تمامی جنایتها از سال 88، آیتالله خامنهای است.
** واکنش دوستان و شاگردان به استاد
با انتشار سخنان اخیر آیتالله امجد، تعدادی از دوستان و شاگردان وی که در برخی از آنان عالم سیاست نیز تا حدودی با وی همفکر هستند، موضع اخیر وی را نقد کردند.
حجتالاسلام علیرضا بروجردی که ارتباط نزدیکی نیز با بیت امام خمینی (ره) دارد، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: آقای امجدی که از نه سال پیش فتوای تاریخی امام (س) درباره سلمان رشدی را زیر سوال برد تا به امروز، تبدیل به کسی شده است که هیچ شباهتی به آن عارف روشن ضمیری که میشناختم، ندارد. چقدر دلم برای آن امجد دلسوختهای که در کنار مراد و استادم(آیت الله جوادی آملی) از مصائب آل الله میخواند و میگریست، تنگ میشود. صد حیف که فرزند و روزگار، امجدِ ما را از ما گرفت. حیف...
حجتالاسلام علیاکبر نوری مدرس حوزه علمیه قم و از دوستان سابق آقای محمود امجد نیز نامه مهم و منتقدانهای خطاب به او نوشته است که در بخشی از این نامه سرگشاده آمده است: شاید برای کسانی که شما را از دور میشناسند عجیب و تازه باشد ولی برای کسانی که از نزدیک با شما معاشرت داشتهاند نه تازه است نه عجیب. مشابه این مواضع از بیش از بیست سال قبل در منزل شما توسط فرزندتان محمد آقا و دوستان و همفکرانش تقریباً بدون رودبایستی و ملاحظه نسبت به حضرت آقا مطرح میشد و بعضاً به گوش شما هم میرسید.
برخورد حضرت آیهالله خوشوقت با شما و مخالفت ایشان با کاندیدا شدن فرزندتان محمدآقا برای نمایندگی مجلس در لیست جناح چپ و آقای مهدی کروبی و در نتیجه جداشدن شما از ایشان و سپس مواضع شما برعلیه ایشان که اشاره فهمها آن را میفهمیدند یک نمونه است از سابقه دراز طرز تفکر شما. جدا شدنتان از جلسه هفتگی فضلای کرمانشاهی و جدا شدن آنها از شما نمونه دوم است؛ بنابراین شما تازه به این موضع نرسیدهاید، آنچه تازه است تصریح به این موضع و تقابل علنی در فضای مجازی است.
ای کاش وقت میگذاشتید و میدیدید و میشنیدید که دشمنان اسلام و این آب و خاک چقدر از موضع شما شادمان و در مقابل چقدر دل خانوادههای شهدا و کسانی که از همه چیز خود برای نظام مایه گذاشتهاند را به درد آوردید.
محمدعلی آهنگران نیز در یادداشتی نوشت: روز ثبتنام در انتخابات خبرگان 94 از خودش شنیدم که میگفت برای حمایت از رهبری وارد صحنه انتخابات شده است. بعد از شهادت حاج قاسم خودش گفت شهید سلیمانی امتیازش معنویت و روحانیت و محاسن اخلاقیاش بوده. کسی در تشییع جنازهاش شرکت کند انشالله اهل نجات است! حال چه شده که به کسی که گرای ترور حاج قاسم را در آمدنیوز میداد و با الفاظ توهینآمیز او را سردار کودککش یا حاج قایم سلیمانی میخواند امنیت کشور را به خطر انداخت به بزرگان و علما و انسانهای شریف جسارت و اهانت میکرد لقب شهید دهد؟! آیا اطلاق شهید به کسی که در توهین به امام خمینی و ارزشهای انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نکرد خروج از مسیر عدالت نیست؟ مگر همین سردار شهیدی که شاخصهاش به گفته شما روحانیت و معنویت و محاسن اخلاقی بوده نگفت: «نسبت به امام ما کسی را نداریم در هیچ بعدی از عالم اسلامی مثل مقام معظم رهبری، اشبه به امام.» چطور ممکن است با آن سوابق دوستی دیرینه با رهبر انقلاب او را مسئول خونها و کشتهها در طول 40 سال بداند؟!
حجتالاسلام حامد کاشانی نیز در توئیتی نوشت: کاش آقای امجد به توصیههای مراد خود مرحوم آیت الله خوشوقت عمل میکرد، تا ما هم از نفس و حضور ایشان محروم نشویم. خداوند به همه، بویژه آقای امجد و نیز این بنده روسیاه خطاکار، توفیق توبه حقیقی در حیات و پیش از مرگ، روزی فرماید. انشاءالله
حجت الاسلام سرلک نیز با انتشار عکسی در صفحه شخصی خود در واکنش به اظهارات اخیر امجد نوشت: از حضرت امام روح الله (ره) که مراد و محبوب همه ماست و استاد آقای امجد بودهاند و فعلا! مورد هتک ایشان قرار نگرفتهاند آموختهام که «پشتیبان ولایت فقیه باشم، تا به مملکت آسیبی نرسد» ویدیویی که آقای امجد در فرانسه برعلیه رهبری پر کردهاند، تمام ارادت بیست و سه سالهام را به باد داد. اینکه چه شد از آنجا به اینجا رسیدهاند، مایه تعجب و البته عبرت است. امان از فرزند نااهل و البته نشناختن دسیسهها. خدا به حق امیرالمومنین عاقبت بخیرمان کند.
حجتالاسلام بیآزار تهرانی نیز با انتشار عکسی از خودش در کنار آقای امجد نوشت: اینجا برای بیماری قلبم به عیادت آمدید... حالا برای بیماری قلب شما چکنم....!!! ای کاش همان سال مرده بودم و سقوط شما را اینگونه نمیدیدم. تجری و جسارت به علمدار انقلاب؟؟؟ دفاع از جرثومه فساد و تباهی و نفاق و خیانت... لفظ شهید چنین جفایی کمتر دیده بود.. به "زم زم" غسل شاید پاک سازد امجد ما را که یک خائن به میهن را شهید نامید واویلا.
انتهای پیام/