بسیجی شهید «سید محمد سعید آل طه» از شهدای بزرگوار استان قم است که ۲۴ دی سال ۱۳۶۵ همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، شهید سید محمد سعید آل طه فرزند سید محمد باقر در اول خرداد سال ۱۳۴۵ در اردکان فارس و خانوادهای از دودمان سیادت و علم به دنیا آمد.
پدرش در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینی اشتغال داشت؛ رشد و تربیت سید سعید با هجرت خانواده به شهر مقدس قم آغاز شد و دوران تحصیلات را در دبستان ملی محمدیه و دبیرستانهای دین و دانش، امام صادق (ع) و آیت الله حائری به پایان رسانید.
شهید آل طه با قبولی در مرکز تربیت معلم شهید باهنر تهران در این مرکز ثبتنام کرد و علیرغم غیبتهای زیاد به خاطر حضور مکرر در جبهههای جنگ، به خوبی از عهده امتحانات مرکز بر آمد.
در سال ۱۳۶۵ با مدرک فوق دیپلم فارغ التحصیل و در مهر همان سال در آموزش و پرورش قم استخدام شد و به عنوان مربی امور تربیتی در مدرسه شهید فیاض بخش به انجام وظیفه پرداخت.
این شهید عزیز در شهریور سال ۶۳ پس از گذراندن یک دوره آموزش نظامی، راهی سردشت شد و مسئولیت رانندگی و تغذیه سنگرها را بر عهده گرفت. این دوره مصادف بود با اوج حرکتهای ایذائی ضد انقلاب و بحران کردستان؛ پس از سه ماه فعالیت رزمی به قم مراجعه کرئ و در همان مدرسه شهید فیاض بخش به ترویج تربیتهای اسلامی و فرهنگ انقلاب پرداخت که اولیا و دانش آموزان و در و دیوار مدرسه خاطرات تلاش و اخلاص او را به خوبی به یاد دارند.
سید سعید در تاریخ ۱۲ آبان ۶۵ برای سومین بار عازم جبهه شد و در گردان حضرت ابوالفضل (ع) به عنوان آرپی جی زن در عملیات کربلای ۴ شرکت کرد، سرانجام در تاریخ ۲۴ دی ۶۵ همزمان با ایام فاطمیه و سالروز شهادت مادرش حضرت زهرا (س) در منطقه شلمچه در عملیات پیروزمند کربلای پنج به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید عزیز به همراه پیکرهای ۱۰۵ تن از همرزمان شهیدش در این عملیات، در ۲۹ دی ۶۵ توسط مردم شهیدپرور قم تشییع و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد.
شهید آل طه با دوستانش همیشه با لبخند روبرو میشد و جاذبه خاصی داشت؛ رزمندگان همیشه به دورش جمع میشدند و با چهره شاداب خود به آنها روحیه میداد، در مراحل خطرناک جنگ همیشه داوطلب بود، سنگرهای خود را به طرز مخصوصی میساخت و محلی برای نماز مشخص مینمود که ارتفاع آن به اندازه یک قامت باشد که نماز را ایستاده بخواند.
برای پدر و مادر احترام زیادی قائل بود به طوری که در مدت ۲۰ سال زندگی کوچکترین تقاضایی از پدر نکرد، در انجام فرایض و عبادات کوشا و مقید بود، در طهارت و کسب مال حلال دقت زیادی به خرج میداد، در مورد زیارت عاشورا، دعای کمیل، دعای ندبه و نماز شب مراقبت ویژه داشت. کارهای خیرش را حتی الامکان مخفی میکرد.
شهید آل طه با دوربین عکاسی که در دست داشت، آخرین عکس یادگاری را از شهید حاج علی بیطرفان در عملیات کربلای پنج گرفت.
فرازهایی از وصیتنامه شهید آل طه
با سلام و درود بر آقا بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حقش امام خمینی این ابرمرد قرن حاضر و با سلام و درود بر رزمندگانی که در سرمای کشنده کردستان و در گرمای سوزنده خوزستان با ایثار خون خویش نهال اسلام را آبیاری میکنند.
البته قبل از اینکه دست به قلم ببرم، خود اقرار به این مطلب دارم که من در درگاه خداوند متعال آنقدر گنهکار و روسیاه هستم که به هیچ وجه خود را لایق شهادت نمیدانم، ولی از آنجا که گفته اند ناامید شدن از درگاه خداوند نیز گناه بزرگی است بزرگتر از گناهان دیگر، امیدوارم که لطف الهی شامل این بنده ناچیز و حقیرش گردد.
تا حال که در زمان حیاتم هیچگونه منفعتی برای اسلام و مسلمین نداشته ام و به جز گناه و معصیت و نافرمانی هیچ توشهای برای روز واپسین بر نداشتهام، لااقل بتوانم با دادن جان ناقابل و پرگناهم خدمتی بس ناچیز به اسلام کرده باشم تا این که در آن روز که به حسابها رسیدگی میکنند، پیش خداوند و رسول و ائمه اطهار (ع) شرمنده و روسیه نباشم.
به هر حال اگر سعادت یاریم کرد و به درجه رفیع شهادت رسیدم، میخواهم فقط و فقط چند کلمهای نه به عنوان وصیت بلکه به عنوان یادآوری که «فان الذکری تنفع المومنین» خدمت دوستان و آشنایان بگویم .. روح خدا این فرزند رسول الله قیام کرد و به فضل خداوند متعال ما را از این ورطه و مرداب نجات داد و ما را در جهان سربلند و سرافراز کرد و اسلام را شوکت و عظمت دوباره بخشید. حال که خداوند این نعمت عالیقدر را به ما ارزانی داشته بیایید قدر نعمت را بدانید که گفتهاند: شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند؛ که نکند خدای ناکرده زبانم لال خداوند به واسطه کفران نعمت، این نعمت را از ما بگیرد؛ وامصیبتا! و بدانید که دانستن قدر نعمت فقط به زبان نیست که بگویم خدایا شکرت! الحمدلله! بلکه باید با عمل شاکر و قدردان نعمات خداوند باشیم و وقتی میتوانیم شکرگزار این نعمت (وجود پر برکت امام) باشیم که سراپای وجودمان گوش باشد برای شنیدن فرامین امام عزیزمان که همان فرامین اسلام است و نیز سراپای وجودمان وسیله باشد برای اجرای این فرامین.
و بدانید که این بسیجیها به حق قدر نعمت را دانسته اند و برای اجرای فرمان امام از خانه و کاشانه و کل علایق دنیوی بریدهاند و در جبههها مردانه مقاومت و پایداری کرده و میکنند تا اینکه به یکی از دو حسنیین که همانا پیروزی یا شهادت است، رسیده و میرسند. پس بیایید مدیون فداکاریهای رزمندگان و مدیون خون شهدا نباشیم و از این آزمایش الهی سربلند بیرون بیاییم.
انتهای پیام/
پدرش در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینی اشتغال داشت؛ رشد و تربیت سید سعید با هجرت خانواده به شهر مقدس قم آغاز شد و دوران تحصیلات را در دبستان ملی محمدیه و دبیرستانهای دین و دانش، امام صادق (ع) و آیت الله حائری به پایان رسانید.
شهید آل طه با قبولی در مرکز تربیت معلم شهید باهنر تهران در این مرکز ثبتنام کرد و علیرغم غیبتهای زیاد به خاطر حضور مکرر در جبهههای جنگ، به خوبی از عهده امتحانات مرکز بر آمد.
در سال ۱۳۶۵ با مدرک فوق دیپلم فارغ التحصیل و در مهر همان سال در آموزش و پرورش قم استخدام شد و به عنوان مربی امور تربیتی در مدرسه شهید فیاض بخش به انجام وظیفه پرداخت.
این شهید عزیز در شهریور سال ۶۳ پس از گذراندن یک دوره آموزش نظامی، راهی سردشت شد و مسئولیت رانندگی و تغذیه سنگرها را بر عهده گرفت. این دوره مصادف بود با اوج حرکتهای ایذائی ضد انقلاب و بحران کردستان؛ پس از سه ماه فعالیت رزمی به قم مراجعه کرئ و در همان مدرسه شهید فیاض بخش به ترویج تربیتهای اسلامی و فرهنگ انقلاب پرداخت که اولیا و دانش آموزان و در و دیوار مدرسه خاطرات تلاش و اخلاص او را به خوبی به یاد دارند.
سید سعید در تاریخ ۱۲ آبان ۶۵ برای سومین بار عازم جبهه شد و در گردان حضرت ابوالفضل (ع) به عنوان آرپی جی زن در عملیات کربلای ۴ شرکت کرد، سرانجام در تاریخ ۲۴ دی ۶۵ همزمان با ایام فاطمیه و سالروز شهادت مادرش حضرت زهرا (س) در منطقه شلمچه در عملیات پیروزمند کربلای پنج به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید عزیز به همراه پیکرهای ۱۰۵ تن از همرزمان شهیدش در این عملیات، در ۲۹ دی ۶۵ توسط مردم شهیدپرور قم تشییع و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد.
شهید آل طه با دوستانش همیشه با لبخند روبرو میشد و جاذبه خاصی داشت؛ رزمندگان همیشه به دورش جمع میشدند و با چهره شاداب خود به آنها روحیه میداد، در مراحل خطرناک جنگ همیشه داوطلب بود، سنگرهای خود را به طرز مخصوصی میساخت و محلی برای نماز مشخص مینمود که ارتفاع آن به اندازه یک قامت باشد که نماز را ایستاده بخواند.
برای پدر و مادر احترام زیادی قائل بود به طوری که در مدت ۲۰ سال زندگی کوچکترین تقاضایی از پدر نکرد، در انجام فرایض و عبادات کوشا و مقید بود، در طهارت و کسب مال حلال دقت زیادی به خرج میداد، در مورد زیارت عاشورا، دعای کمیل، دعای ندبه و نماز شب مراقبت ویژه داشت. کارهای خیرش را حتی الامکان مخفی میکرد.
شهید آل طه با دوربین عکاسی که در دست داشت، آخرین عکس یادگاری را از شهید حاج علی بیطرفان در عملیات کربلای پنج گرفت.
فرازهایی از وصیتنامه شهید آل طه
با سلام و درود بر آقا بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حقش امام خمینی این ابرمرد قرن حاضر و با سلام و درود بر رزمندگانی که در سرمای کشنده کردستان و در گرمای سوزنده خوزستان با ایثار خون خویش نهال اسلام را آبیاری میکنند.
البته قبل از اینکه دست به قلم ببرم، خود اقرار به این مطلب دارم که من در درگاه خداوند متعال آنقدر گنهکار و روسیاه هستم که به هیچ وجه خود را لایق شهادت نمیدانم، ولی از آنجا که گفته اند ناامید شدن از درگاه خداوند نیز گناه بزرگی است بزرگتر از گناهان دیگر، امیدوارم که لطف الهی شامل این بنده ناچیز و حقیرش گردد.
تا حال که در زمان حیاتم هیچگونه منفعتی برای اسلام و مسلمین نداشته ام و به جز گناه و معصیت و نافرمانی هیچ توشهای برای روز واپسین بر نداشتهام، لااقل بتوانم با دادن جان ناقابل و پرگناهم خدمتی بس ناچیز به اسلام کرده باشم تا این که در آن روز که به حسابها رسیدگی میکنند، پیش خداوند و رسول و ائمه اطهار (ع) شرمنده و روسیه نباشم.
به هر حال اگر سعادت یاریم کرد و به درجه رفیع شهادت رسیدم، میخواهم فقط و فقط چند کلمهای نه به عنوان وصیت بلکه به عنوان یادآوری که «فان الذکری تنفع المومنین» خدمت دوستان و آشنایان بگویم .. روح خدا این فرزند رسول الله قیام کرد و به فضل خداوند متعال ما را از این ورطه و مرداب نجات داد و ما را در جهان سربلند و سرافراز کرد و اسلام را شوکت و عظمت دوباره بخشید. حال که خداوند این نعمت عالیقدر را به ما ارزانی داشته بیایید قدر نعمت را بدانید که گفتهاند: شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند؛ که نکند خدای ناکرده زبانم لال خداوند به واسطه کفران نعمت، این نعمت را از ما بگیرد؛ وامصیبتا! و بدانید که دانستن قدر نعمت فقط به زبان نیست که بگویم خدایا شکرت! الحمدلله! بلکه باید با عمل شاکر و قدردان نعمات خداوند باشیم و وقتی میتوانیم شکرگزار این نعمت (وجود پر برکت امام) باشیم که سراپای وجودمان گوش باشد برای شنیدن فرامین امام عزیزمان که همان فرامین اسلام است و نیز سراپای وجودمان وسیله باشد برای اجرای این فرامین.
و بدانید که این بسیجیها به حق قدر نعمت را دانسته اند و برای اجرای فرمان امام از خانه و کاشانه و کل علایق دنیوی بریدهاند و در جبههها مردانه مقاومت و پایداری کرده و میکنند تا اینکه به یکی از دو حسنیین که همانا پیروزی یا شهادت است، رسیده و میرسند. پس بیایید مدیون فداکاریهای رزمندگان و مدیون خون شهدا نباشیم و از این آزمایش الهی سربلند بیرون بیاییم.
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار