نیک نژاد: تضاد طبقاتی را در «باخانمان» تصویر کردیم/ برخی می گویند فیلم هندی ساختید!

کارگردان سریال «باخانمان» گفت: شاید باخانمان قصه ای تکراری باشد و یکسری بچه شان را گم کرده اند و شاید بگویند فیلم هندی است! اما در کل سعی کردیم لحن روایت متفاوت باشد.
کد خبر: ۹۳۱۸۹۸۶
|
۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰

نیک نژاد: تضاد طبقاتی را در «باخانمان» تصویر کردیم/ برخی می گویند فیلم هندی ساختید!به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج هنرمندان کشور، از میان سریال های کمدی که امسال از شبکه های مختلف سیما پخش شد شاید به نظر برخی از مخاطبان سریال «باخانمان» محبوب تر باشد. سریالی که کارگردانی نام آشنا آن را هدایت و کارگردانی کرده است و در لایه های زیرین مردمانی از قشر متوسط و مرفه جامعه نفوذ کرده و این تضاد طبقاتی را به خوبی نشان داده است.

برزو نیک نژاد که قبل از ورود به حیطه کارگردانی، در سمت دستیاری کارگردان و برنامه ریز و حتی نویسنده مشغول به فعالیت بود، چند سالی است که به طور تخصصی به سمت کارگردانی آمده است و از آثاری که تاکنون ساخته است می توان به سریال های قرعه، پنچری، ‌ساخت ایران 2 و فیلم های سینمایی لونه زنبور و دوزیست اشاره کرد. با او درباره قصه این سریال،‌ استفاده از بازیگران جدید و جنس کمدی که در آن نشان داده شده، گفت و گو کردیم.

**آقای نیک نژاد از بازخوردها راضی هستید؟

-تا جایی که اطلاع دارم مردم این سریال را نگاه می کنند.

 

** شما بعد از سریال پنچری سه سال در تلویزیون کار نکردید؟

-در این سه سال لونه زنبور ساخت ایران و بعد هم دوزیست را ساختم. البته کار کردن برای تلویزیون قطع به یقین سخت تر است به این خاطر که مثل این می ماند که یک روایتی را باید برای خانواده، شما، در جمع و ... تعریف کنید و به واسطه خانواده گسترده ای که با سلیقه ها و عقاید مختلف پای تلویزیون می نشینند و پراکندگی مخاطبی که دارید، خود به خود مجبورید کمی با احتیاط بیشتر صحبت کنید. بحث من نه ممیزی است و نه سانسور بحثم این است که قاعدتا در تلویزیون باید طوری صحبت کنید که این گستردگی را در بر بگیرد و کسی ناراحت نشود و اتفاقی نیفتد.

** آیا میتوان گفت که ممیزی ها بر این موضوع تاثیر می گذارند؟

-نه اصلا اگر ممیزی هم نباشد بالاخره وقتی شما برای یک جمع گسترده تر صحبت می کنید باید احتیاط بیشتری کنید و به نظرم خیلی کار سخت تری است و گاهی اوقات از ابزارهایی که برای خنداندن مخاطب لازم است، خلع سلاح می شوید.

 

** بعد از ساخت سریال پنچری نقدها به شما خیلی مثبت نبود. این موضوع در دوری شما از تلویزیون بی تاثیر نبود؟

-ما در پنچری قرار بود بنویسیم و بعد از اینکه نگارش فیلم نامه تمام شد به سمت ساخت آن برویم، اما در همان زمان آنتن تلویزیون خالی بود. ۱۸ قسمت از پنچری را خیلی دوست دارم و ۲۴ قسمت بعدی اش را دوست ندارم. از علیرضا کاظمی پور که یکی از بهترین نویسنده های ایران است و دردسرهای عظیم را نوشته بود، خواهش کردیم که در نگارش ادامه کار ما را همراهی کند. ترکیب آن کمدی با نیک نژاد و ترکیب بازیگرها قطع به یقین به هم نخورد و آن موقع یادم است که معذرت خواهی کردم.  

** نگارش ۱۸ قسمت برای خودتان بود؟

-بحثم نگارش نیست بحثم این است که سوار بر قصه بودم و من درگیر کارگردانی شدم و آقای کاظمی پور لطف کردند که در آن شرایط به کمک ما آمدند. در هر صورت آن نوع کمدی با ابزارهایی که من در اجرا داشتم نتوانست به ترکیب موفقی برسد و شاید همان باعث شد که مدتی سریال نسازم و سه سال و نیم وقفه به همین دلیل بود.

 

** و الان هم دست پُر آمدید.

-ما همیشه کاری نکردیم که سرمان جلوی مخاطب بالا باشد فقط تلاش کردیم که سرمان جلوی مخاطب پایین نباشد. کرونا و شرایط موجود باعث شد نگاهمان به باخانمان طور دیگری باشد و تا الان این سریال برایم خاصیت دیگری دارد و در این شرایط کار کردن دل و جان دیگری می خواست. ما قطعا پولمان را می گیریم و نباید منت گذاشت اما آن زمان حس کردم در این شرایط که خیلی هم خوب نیست کاری بسازیم که روزی ۴۵ دقیقه مردم را بخندانیم. وگرنه شما الان سوار تاکسی که می شوید سعی می کنید فاصله را رعایت کنید و دستتان را ضدعفونی می کنید اما ما ۸۰ نفر بودیم که هر روز در کنار هم و در یک خانه با هم کار می کردیم و رعایت پروتکل های بهداشتی برایمان خیلی سخت بود. علاوه بر این بازیگرهایمان باید ماسک هایشان را برمی داشتند و بعد جلوی دوربین می رفتند.

** نمی شد کرونا را به قصه وارد کنید؟

-بخشی از کمدی بر اساس صورت و طنازی های میمیک صورت هر بازیگر است و با ماسک از بین می رفت. قصه ای که کار می کردم کمی فرمت کرونا نداشت که اگر داشت باید دانشگاه تعطیل می شد و ... قصه به ما اجازه نداد که شرایط کرونا را در آن تزریق کنیم.

 

** چطور شد که به متن آقای برادران برای کارگردانی رسیدید؟ در نگارش و حتی بازنویسی مشارکتی داشتید؟

-آقای برادران فیلم نامه را نوشتند و من هم نظرهایی می دادم. وقتی طرح را خواندم هوشمندی عجیبی در طرح دیدم. ما با خانواده جنوب شهری مواجه بودیم که درگیر مسائل خانوادگی هستند و مشکل معیشتی دارند در حدی که زن خانواده بدون اینکه متارکه ای انجام گرفته باشد و یا همسرش فوت کرده باشد، سرپرست خانوار است. اما این سختی و این روزمرگی سختی که می گذرانند باعث نشده بود آنها دهان به گلایه باز کنند. شغلی که زن داشت عروسک سازی بود و عروسک سرشار از نشاط، شادابی و زندگی است. است و وقتی که عروسک را می بینید یاد بچه می افتید و همین هوشمندی در قصه وجود داشت. من معمولا درباره قشر متوسط و ضعیف کار می سازم. شما تصور کنید اگر شغل حوریه سبزی پاک کردن و ترشی درست کردن و خیاطی کردن بود، کاملا با عروسک سازی تفاوت داشت. این امید و نشاطی که در شغل حوریه بود بخشی از زهر قصه را می گرفت و همین برایم خیلی جذاب بود.

** کلیت فیلم نامه چقدر برایتان جذابیت داشت؟

-می توانم بگویم همه لحظه های فیلم نامه را دوست داشتم و یکی ازویژگی های این قصه این بود که کمدی فقط منوط به کلام نبود و منوط به اجرا بود و یقه کارگردانی را می گرفت و می گفت باید من را درست اجرا کنی و اگر درست اجرا نکنی اصلا خنده دار نیست و همین برایم چالش بود. برای مثال سکانس قسمت اول و آتشنشان و ماشین و ... موید این مطلب است. کمدی این سریال منوط به اجرا بود و فقط این نبود که چهار دیالوگ بامزه در آن بگوییم. برای همین مطمئن بودم باید چند قسمت بگذرد تا قلاب تماشاچی به سریال بیفتد چونکه فرمت کمدی اش با کارهای دیگر فرق می کرد.

** شما در این سریال تضاد طبقاتی و ورود به هیئت علمی دانشگاه را نشان دادید. دراین باره می فرمائید.

-عقیده ای دارم مبنی بر اینکه شاید بخشی از اینکه آدمی با سواد است ربطی به بالاشهری بودنش ندارد و این را در دختری که در پایین شهر زندگی می کند و اتفاقا نخبه هم هست نشان دادیم و در حالت کلی میزان سواد آدم ها ربطی به محل تولد و رشد و بزرگ شدنشان ندارد. چه بسا که خیلی از فرهیختگان ایران زمین برای نقاط دور افتاده این سرزمین هستند و همین موضوع نیز باز برایم جذابیت خودش را داشت. یعنی سطح طبقاتی با سطح فرهنگی و علمی متفاوت بود. عقیده ای از بزرگان در گوشم هست که می گوید اگر قرار است بین هنر و زندگی یکی از این دو بمیرد بگذار هنر بمیرد. در کل یکی از هدف گذاری های این سریال این است که می گوید اگر نتوانستی خانواده ات را جمع و جور کنی چطور می خواهی به هیئت علمی دانشگاه ورود پیدا کنی؟ و به نقطه ای بالاتر برسی که برای جامعه ات مفید باشد. جامعه اصلی جامعه ای است که خانواده ما است.

 

در اینجا مسعود قصه ما ترجیحش به سمت خانواده می رود تا دانشگاه و فکر می کنم در هیچ دین و مرام و آیینی هیچ چیز مهم تر از صیانت از خانواده نیست. همیشه حس می کردم اگر خانواده درست باشد این در جامعه ما تنیده می شود. اگر خانواده های منسجم داشته باشیم خود به خود جامعه منسجم خواهیم داشت. قصه ما بدمن ندارد و سرعت گیر قصه شرایطی است که پیرامون آدم ها پیش می آید و آدم ها با آن درگیرند. ادم هایی که در شرایطی قرار می گیرند و تصمیمی می گیرند و باید تاوانش را بدهند. در باخانمان می گوییم همه آدم ها با هر قد و قواره ای و عقیده و سلیقه ای می توانند در کنار هم زندگی راحت تری داشته باشند.

**از ابتدا هدفتان ساخت کاری نبود که بخواهید مخاطب را به قهقهه وادار کنید؟

-نه من در هیچ کدام از کارهایم چنین هدفی نداشتم. من قصه تعریف می کنم و روایت قصه برایم مهم است. ما باید قصه هایمان را بگوییم و اگر این قصه های تلخ را بتوانیم به زبان و لحن کمدی بیان کنیم وارد یک غربت دیگری می شویم. شاید باخانمان قصه ای تکراری باشد و یکسری بچه شان را گم کرده اند و شاید بگویند فیلم هندی است! اما در کل سعی کردیم لحن روایت متفاوت باشد.

 

** در کارهای قبلی تان در بخش انتخاب بازیگر هیچ وقت از چهره غیر معروف برای نقش اصلی استفاده نکرده بودید. اما در باخانمان دست به چنین ریسکی زدید.

-جواد عزتی بازیگر توانمندی است اما وقتی برای دردسرهای عظیم انتخابش کردیم اینطور نبود که همه از این انتخاب استقبال کنند. در باخانمان سعی کردم اگر از چند چهره جدید استفاده می کنم در کنارشان بازیگرهای مطرح بچینم همانطور که در دردسرهای عظیم هم این اتفاق افتاد.

** به توانایی آقای محمودی برای ایفای نقش اصلی این سریال اعتماد داشتید؟

-قطع به یقین همیشه کستینگ ریسک است چه بازیگر بزرگ باشد و چه بازیگر جدید باشد چه بازیگری مثل آقای محمودی که چند کار از او دیده بودم و بعد انتخابش کردم. یادم است آخرین کاری که از او دیدم سریال لحظه گرگ و میش ساخته همایون اسعدیان بود و در فیلم خسته نباشید توانایی بازی کمدی را در او دیده بودم.

حسام محمودی یک ویژگی برایم داشت و آنهم اینکه تمام قد می خواست باشد و با انرژی کامل آمده بود و به نظرم خیلی کارهای می شد کرد که نتیجه خوبی گرفت. اما هر نوع انتخاب بازیگری در یک گروه جدید می تواند ریسک باشد حال این بازیگران ممکن است بهترین بازیگر ایران باشند و یا نه تا به حال حضور تلویزیونی هم نداشته باشند. چرا می گویم ریسک است؟ چونکه من می خواستم به یک انتخاب بازیگر متفاوت برسم. شاید مدتی بود که حس می کردم سریال های تکراری می بینم و از اطرافیانم که سوال می کردم این کار تکراری است؟ می گفتند نه! اما متوجه می شدم انتخاب بازیگران آن کار آنقدر تکراری است که به نظرم آمده کلیت کار تکراری است. در باخانمان هم سعی کردم از انتخاب بازیگران جدید استفاده کنم و همین خود به خود ریسک بود. اما در نهایت حسام محمودی خیلی تلاش کرد و تمرین داشت و در پایان نیز خروجی اش مشخص بود.

 

** نقش مسعود قرار بود طلبه باشد؟

-در هر صورت الان می دانم با چه سریالی طرف هستم و به گذشته برنمی گردم اما رسیدیدم به اینکه با این شخصیت شاید راحت تر بتوانیم شوخی کنیم و لحظات کمدی راحت تری بودجود آوریم. شاید اگر مسعود طلبه بود خود به خود باید مراعات هایی می کردیم که به نظرم نمی شد راحت مردم را خنداند و دست و بالمان بسته تر می شد.

** بعد از این کار مشغول کار دیگری شدید؟

-الان مشغول نگارش دودکش هستم و باید دید چه اتفاقی می افتد. این احتمال دارد تا پخش مان به ماه رمضان برسد اما بستگی به شرایط موجود دارد.

به گزارش فارس، در این سریال حسن پورشیرازی، افسانه بایگان، شهره لرستانی، سعید امیرسلیمانی، آتیلا پسیانی، حسام محمودی، الهام اخوان، مارال فرجاد، شهرام شکیبا، شقایق دهقان و ... به ایفای نقش پرداختند.

 

عوامل اصلی این پروژه تلویزیونی عبارتند از: زینب تقوایی تهیه کننده،‌ نویسنده: امیر برادران، مدیر تصویربرداری: امیر معقولی، مدیر صدابرداری: امیر پرتوزاده، مجری طرح و مدیر تولید: مهدی بدرلو، طراح صحنه: مهدی سعیدی، تدوین: مهدی سعدی، طراح چهره پردازی: مرتضی کهزادی، آهنگساز: آریا عظیمی نژاد، طراح لباس: الهام شعبانی، مدیر برنامه ریزی: حامد مختاری، دستیار یک کارگردان: نوید صلاحی، منشی صحنه: فرشته حجازی، مدیر تدارکات: حسین میرزامحمدی، عکاس: محمد تقوایی، برنامه ریز: حمید قاسمی، دستیار کارگردان: فراز عمومی، مشاور رسانه ای: هادی اعتمادی مجد.

انتهای پیام/

ارسال نظرات