همدان- هشتم اسفند ماه سالروز شهادت علمدار جبههها، حاج حسین خرازی است که در تاریخ ۸ اسفند ۶۵ در عملیات سرنوشتساز کربلای ۵ به دیدار ارباب بیکفن خود یعنی حسین ابن علی (ع) رسید.
به گزارش خبرگزاری بسیج، هشتم اسفند سالروز شهادت علمدار جبههها است، کسی که با انقلاب و در کمیته انقلاب اسلامی فعالیت را شروع کرد، در سپاه به درجات عالی از نظر روحی و جسمی رسید و در تاریخ ۸ اسفند ۶۵ در عملیات سرنوشتساز کربلای ۵ به دیدار ارباب بیکفن خود یعنی حسین ابن علی (ع) رسید.
او در جبهه به علمدار جبههها معروف بود، چون در عملیات خیبر یک دست خود را به راه خدا داده بود. او همان حاج حسین خرازی عزیز از محله فقیرنشین اصفهان است. شهید خرازی در آزادسازی بستان بهترین مانور عملیاتی را با دور زدن دشمن از چزابه و تپههای رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس بود که با تیپ امام حسین (ع) رسمیت یافت.
در عملیات فتح المبین دشمن را در جاده عین خوش با همان تدبیر فرماندهیاش حدود ۱۵ کیلومتر دور زد و یگان او در عملیات بیتالمقدس جزو اولین لشکرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز- خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر نیز سهم بسزایی داشت.
از آن پس در عملیات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر و... در سمت فرماندهی لشکر امام حسین (ع)، به همراه رزمندگان دلاور آن لشکر، رشادتهای بسیاری از خود نشان داد.
یک خاطره از این سردار پرافتخار سپاه اسلام، حاج حسین عزیز
در آخرین روزهای اسفند سال ۶۴ هنگامی که گردان ۱۵۱ مسلم ابن عقیل (ع) شهرستان ملایر در محور کارخانه نمک عراق در وضعیت پدافندی بود با توجه به کمبود نیروها بدون استراحت به مدت ۱۵ روز از آن خط جانانه دفاع کردند. یک روز شهید بزرگوار عبدالله عابدینی فرمانده گروهان یکم از گردان به حقیر که معاون ایشان بودم فرمود: برو به آقای تاجوک بگو فکری برای جایگزین نیروها کند، من هم رفتم که با آقای تاجوک صحبت کنم، وقتی وارد سنگر شدم با صحنهای مواجه شدم که هم برایم جالب بود هم باعث شرمندگیم شد؛ وقتی دیدم یک رزمنده با کلاه نخی با یک دست روی نقشه با آقای تاجوک مشغول برنامهریزی هستند.
سلام کردم بعد از احوالپرسی آقای تاجوک فرمودند: بفرما. گفتم کاری ندارم، آمدم سری بزنم. چند لحظه به این رزمنده خیره شدم، به خودم یک نهیب زدم و بلند شدم بدون آنکه مشکلات بچهها را بیان کنم از فرمانده خداحافظی کردم و برگشتم خدمت آقاعبدالله. او پرسید چکار کردی؟ گفتم: هیچی. پرسید چرا؟ ماجرا را برایش تشریح کردم و گفتم وقتی او را در آن حالت دیدم خجالت کشیدم که بگویم بچهها خستهاند. ایشان فرمودند که او حاج حسین خرازی، فرمانده لشگر امام حسین (ع) از اصفهان است که در سمت چپ ما مستقر هستند.
وقتی داستان آن علمدار یک دست را برای بچههای گروهان گفتم، روحیه رزمندگان چندین برابر شد و تا پایان ماموریت آثار خستگی را در چهره آنها مشاهده نکردم. او با آنکه یک دست بیشتر نداشت، ولی با جنب و جوش و تلاش فوقالعادهاش هیچگاه احساس کمبود نمیکرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی مینمود.
در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد. او که به علمدار جبههها معروف بود در عملیات کربلای ۵، زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، مشغول مدیریت عملیات بود خمپارهای در نزدیکی اش منفجر و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه ۱۳۶۵ در جوار قرب الهی ماوا گزید.
رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد این شهید بزرگوار میفرمایند او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیرهای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانهروزی برای خدا و نبرد بیامان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست. روحش شاد.
یادداشت از: محمد فتحی
او در جبهه به علمدار جبههها معروف بود، چون در عملیات خیبر یک دست خود را به راه خدا داده بود. او همان حاج حسین خرازی عزیز از محله فقیرنشین اصفهان است. شهید خرازی در آزادسازی بستان بهترین مانور عملیاتی را با دور زدن دشمن از چزابه و تپههای رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس بود که با تیپ امام حسین (ع) رسمیت یافت.
در عملیات فتح المبین دشمن را در جاده عین خوش با همان تدبیر فرماندهیاش حدود ۱۵ کیلومتر دور زد و یگان او در عملیات بیتالمقدس جزو اولین لشکرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز- خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر نیز سهم بسزایی داشت.
از آن پس در عملیات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر و... در سمت فرماندهی لشکر امام حسین (ع)، به همراه رزمندگان دلاور آن لشکر، رشادتهای بسیاری از خود نشان داد.
یک خاطره از این سردار پرافتخار سپاه اسلام، حاج حسین عزیز
در آخرین روزهای اسفند سال ۶۴ هنگامی که گردان ۱۵۱ مسلم ابن عقیل (ع) شهرستان ملایر در محور کارخانه نمک عراق در وضعیت پدافندی بود با توجه به کمبود نیروها بدون استراحت به مدت ۱۵ روز از آن خط جانانه دفاع کردند. یک روز شهید بزرگوار عبدالله عابدینی فرمانده گروهان یکم از گردان به حقیر که معاون ایشان بودم فرمود: برو به آقای تاجوک بگو فکری برای جایگزین نیروها کند، من هم رفتم که با آقای تاجوک صحبت کنم، وقتی وارد سنگر شدم با صحنهای مواجه شدم که هم برایم جالب بود هم باعث شرمندگیم شد؛ وقتی دیدم یک رزمنده با کلاه نخی با یک دست روی نقشه با آقای تاجوک مشغول برنامهریزی هستند.
سلام کردم بعد از احوالپرسی آقای تاجوک فرمودند: بفرما. گفتم کاری ندارم، آمدم سری بزنم. چند لحظه به این رزمنده خیره شدم، به خودم یک نهیب زدم و بلند شدم بدون آنکه مشکلات بچهها را بیان کنم از فرمانده خداحافظی کردم و برگشتم خدمت آقاعبدالله. او پرسید چکار کردی؟ گفتم: هیچی. پرسید چرا؟ ماجرا را برایش تشریح کردم و گفتم وقتی او را در آن حالت دیدم خجالت کشیدم که بگویم بچهها خستهاند. ایشان فرمودند که او حاج حسین خرازی، فرمانده لشگر امام حسین (ع) از اصفهان است که در سمت چپ ما مستقر هستند.
وقتی داستان آن علمدار یک دست را برای بچههای گروهان گفتم، روحیه رزمندگان چندین برابر شد و تا پایان ماموریت آثار خستگی را در چهره آنها مشاهده نکردم. او با آنکه یک دست بیشتر نداشت، ولی با جنب و جوش و تلاش فوقالعادهاش هیچگاه احساس کمبود نمیکرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی مینمود.
در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد. او که به علمدار جبههها معروف بود در عملیات کربلای ۵، زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، مشغول مدیریت عملیات بود خمپارهای در نزدیکی اش منفجر و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه ۱۳۶۵ در جوار قرب الهی ماوا گزید.
رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد این شهید بزرگوار میفرمایند او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیرهای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانهروزی برای خدا و نبرد بیامان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست. روحش شاد.
یادداشت از: محمد فتحی
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار