بعد از نماز صبح دیگر نخوابیده بود. همسر را راهی کرد. صبحانه بچه ها را که آماده کرد از خانه بیرون زد تا مایحتاج روزانه را تهیه کند.
وارد مغازه میوه فروشی شد. نگاهی به قیمت ها کرد پرتقال ۱۳ هزار تومان، گوجه ۱۰ هزار تومان، خیار ۱۲ هزار تومان و .... می شد از چهره زن خواند که در ذهن خود در حال دو دو تا چهارتاست.
از مغازه بیرون زد. کمی جلوتر وارد فروشگاه مرغ و ماهی شد. قیمت مرغ هر کیلو ۲۵ هزار تومان. قیمت فرآورده های مرغ را پرسید و هرکدام گران تر از قیمت هر کیلو مرغ کامل بود. کمی فکر کرد. از فروشگاه بیرون آمد.
به مغازه میوه فروشی بازگشت و کمی خرید کرد. سوار ماشین شد و به خانه برگشت. سر راه دو قرص نان خرید که دست خالی به خانه بازنگشته باشد. دست آخر وقتی به خانه رسید یک کیلو گوجه، یک کیلو خیار، یک کیلو سیب زمینی و پیاز کل خریدی بود که با موجودی کارتش برای رفع مایحتاج امروز خانواده چهار نفره اشان کرده بود.
و این تقریبا اوضاع و احوال اکثر قریب به اتفاق مردم است که هر روز صبح که از خانه به قصد کسب و کار، خارج می شوند، با افزایش قیمت مایحتاج روزانه خود مواجه اند و این در حالی است که آمار و اخبار از کاهش، تثبیت و عدم افزایش قیمت ها حکایت دارد.
یادمان هست که سال های قبل، هرچه به شب عید نزدیکتر می شدیم، گرانی رخ نمایان تر می کرد و امیدی به ارزان شدن کالا و مایحتاج روزانه بعد از ایام عید بود. اما این روزها، گرانی، دیگر روز و ماه و سال نمی شناسد و اینک به مرحله ای رسیده ایم که به تورم و افزایش ثانیه به ثانیه قیمت ها عادت کرده ایم و دیگر چیز عجیب و تازه ای نیست.
شاید روزی می توانستیم بگوییم که تورم شب عید پیشینه عملی دارد اما برای این تورم ثانیه ای به بهانه تحریم ها، نمی توان نامی جایگزین کرد.
جای «گل آقا» خالی...
آن روزها وقتی بچه بودیم، «گل آقایی» بود که تورم شب عید را به زبان شوخی گوشزد می کرد. در کاریکاتورهای این مجله، تورم به شکل غولی بیشاخ و دم بود که در مقابل آقای «آسیبپذیر» قرار میگرفت. هر چند که ما آن روزها نمیدانستیم تورم چیست و چطور حساب میشود. فقط شاهد شکایت بزرگترها از تورم در جمع های خانوادگی بودیم.
«آسیب پذیر» کلمه ای است که معانی بسیار در خود دارد و شاید آن روزها که همه تقریبا در یک سطح زندگی می کردند، کلمه آسیب پذیر به قشر محدودی از جامعه اطلاق می شد. اما این روزها شرایط به سمتی در حرکت است که بخش زیادی از جامعه آسیب پذیر شده اند.
از گرانی و کمبود روغن در فروشگاه ها، گرانی و کمبود مرغ در فروشگاه ها، گرانی روزافزون میوه و سبزیجات و گرانی روزافزون حبوبات و بسیاری اقلام دیگر، نیاز به رصد لحظه ای بازار از سوی دستگاه های نظارتی دارد تا حداقل آنچه را که شب تصویب می شود صبح اجرا شود.
تورم سالانه ایران در دیماه ۱۳۹۹ از ۳۲ درصد گذشته و فاصله آن از "تورم هدف" بانک مرکزی به ۱۰ درصد رسیده است؛ با اینحال، مقامات دولتی از کاهش "انتظارات تورمی" سخن میگویند و امیدوارند با افت قیمت ارز، روند تورم نیز بهزودی تغییر کند.
وضع تورم در پایان دیماه
همچنین بنابر گزارش مرکز آمار ایران، تورم سالانه یا میانگین -که نرخ رسمی تورم به حساب میآید- در دیماه ۱۳۹۹ به ۳۲.۲ درصد رسیده و این در حالی است که نرخ تورم نقطهای -که تغییر یکساله شاخص قیمتها نسبت به ماه مشابه سال قبل را گزارش میکند- ۴۶.۲ درصد شده است؛ تقریبا به اندازه بالاترین رکورد سال ۱۳۹۹. همزمانی کاهش نسبی تورم ماهانه با ریزش بازارهای ارز، طلا و بورس در ایران، شماری از تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که انتظارات تورمی در حال تغییر جهت هستند. ماه گذشته بانک مرکزی هم در گزارش "تحلیل تحولات اقتصاد کلان" ابراز امیدواری کرده بود "حرکت به سمت تورم هدف (۲۲ درصدی) تقویت شود."
این روزها که مردم با سختی و فشار تحریم ها و محدودیت ها دست و پنجه نرم می کنند و خیلی ها تلاش می کنند تا خود را به حد مطلوب در رفع نیازهای زندگی کنند، گرانی های شب عید نیز مزید بر علتی برای گرفتاری های خانوارهای ایرانی شده و این در حالی است که بسیاری از مردم شهر، سفره هایشان به اندازه یارانه، کوچک شده و برخوردهای جدی تر در حوزه نظارت سازمانی لازم است.
بایست در برآورد نیاز مردم دقت شود و این طور نباشد مردم بهویژه قشر کمدرآمد در فشار و تنگنای رفع نیازشان باشند و به گونه ای باشد که مردم ناچار شوند از کیفیت و رفاه حداقلیشان بزنند تا به حداقل رفع نیازهای روزمره شان دست یابند.
در حالی که قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است و دورنمای روشنی هم نیست که در میان مدت و حتی بلند مدت تحولی بزرگی در بحث مزد و درآمد اکثریت مردم رخ دهد، روزنه امیدی لازم است که به مردم بگوید دولتی ها، بیدارند
۱۰۱۰/ی۳۰/ب