به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان ،
مجموعه پوسترهای «رسم جهاد» روایاتی از سبک زندگی سرداران شهید جهاد سازندگی توسط هنرمندان کرمانی و با حمایت اداره کل امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی به مناسبت 22 اسفند روز بزرگداشت شهدا منتشر شد.
طراح این مجموعه: علیرضا باقری، ویراستار خاطرات احمد ایزدی و مدیر تولید امین زادهتقی هستند.
تعهد کاری
زیر سایه تهدید منافقین و گروهکها، نگهبان جهاد پستش را ترک کرده بود. حاجعلی اجازه نداد کسی سر پست نگهبانی برود؛ خودش رفت و در کیوسک نگهبانی ایستاد. نگهبان که برگشت، فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگِ جهاد را دیده بود که به جایش ایستاده است، از خجالت سرش را بالا نمیآورد که لبخندهای حاجعلی را نبیند.
اینطوری به ما فهماند حتی نگهبان جلوی در هم که نباشد، فرماندهی دچار اخلال میشود و ما نباید کارمان را رها کنیم.
سردار جهادگر شهید علی فارسی- فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد استان اصفهان
فرمانده در صف
در صف غذاخوری ایستاده بودیم. یک نفر از از پشت سر آرام گفت: « آقایی که جلوی شما ایستاده، هاشم ساجدی است؛ فرمانده قرارگاه نجف.» به حرفش خندیدم. گفتم:«مگر فرماندهان هم مثل جهادگرها و رزمندهها توی صف غذا میایستند؟ مگر غذای فرماندهان را توی اتاقشان نمیبرند ؟» گفت:«نه، حتی اگر یک لقمه نان و پنیر برایش ببرند توی اتاق، ناراحت میشود که چرا بین او و سایر نیروها تبعیض قائل شدهاند.»
سردار جهادگر شهید هاشم ساجدی- فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد قرارگاه نجف
آورکت
سرمای استخوانسوز خوزستان کار خودش را کرد؛ سرما خوردم. لباس گرم نداشتم که بپوشم. به حسین ناجیان گفتم:«انبار پُر است از اورکت. یکی از آنها را به من بدهید، بلکه سرما خوردگیام بهتر شود.»
گفت: «آنها فقط متعلق به کسانی است که در خط مقدم میجنگند. باید بروم و درخواستت را به آقای جزایری بگویم؛ اگر ایشان اجازه داد، آورکت را به تو میدهیم.»
دستآخر یکی از بچهها آورکتش را به من داد تا بپوشم.
سردار جهادگر شهید عبدالحسین ناجیان. فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ، جهاد- قرارگاه کربلا
مثل حاج خلیل
راننده خیلی به لودر فشار میآورد؛ اگر همین طور ادامه میداد، حتماً بلایی سرش میآمد و خاکریز ناقص میماند. حاج خلیل تازه برای بازدید آمده بود. این وضعیت را که دید، پا گذاشت در رکاب لودر و به راننده گفت: «برادر شما خیلی زحمت کشیدی و خسته شدی؛ بیا پایین چند دقیقهای استراحت کن تا من هم کمی کمک کنم.» راننده که نمیشناختش، برای استراحت پایین آمد.
حاجی شروع کرد به خاکریز زدن؛ آرام و بدون اینکه به لودر فشار بیاورد. راننده از نحوهی کار کردن حاج خلیل تعجب کرده بود. چند دقیقه بعد که دوباره پشت فرمان لودر نشست، آرام و بدون فشار به دستگاه کار میکرد؛ مثل حاج خلیل.
سردار جهادگر شهید خلیل پرویزی- فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد استان فارس
عمل به توصیه امام
یک نفر با سفارش وارد جهاد سازندگی شده بود. وقتی سید محمدتقی رضوی فهمید، خیلی ناراحت شد و گفت: جای ایشان در جهاد نیست، چون امام فرموده «از من هم توصیه قبول نکنید.»
گفتم: آقا تقی، گناه دارد این بندهی خدا. حالا دیگر آمده، ولش کنید.
گفت: در اصل ایشان نباید اینجا باشد، فقط به خاطر این که با توصیه به جهاد آمده است.
سردار جهادگر شهید سید محمدتقی رضوی- مسئول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد- قائم مقام قرارگاه مهندسی رزمی خاتمالانبیاء
ماشه دوربین
همیشه با وضو بود، میز کارش هم رو به قبله بود، موقع مونتاژ میرفت وضو میگرفت و میآمد.
یکبار به شوخی گفتم آقا مرتضی! وسواسی شدی؟
گفت: نه! کارکردن برای شهدا یک حریمی دارد. راجع به جنگ بایستی درست وارد شد. ماشهی دوربین را میخواهی بچکانی، قبلش یک سری مقدمات دارد.
سردار جهادگر شهید سیدمرتضی آوینی- مسئول گروه تلویزیونی روایت فتح
سوغات آلمان
محمد مدتی از طرف جهاد سازندگی برای انجام ماموریت به کشور آلمان رفته بود.
موقع برگشت در فرودگاه ساکش را نگاه کردم، به غیر از وسایل شخصی خودش، فقط یک ساندویچ در کیفش بود.
پرسیدم از آلمان چه آوردهای؟ با لبخندی گفت: 400 موتور اسقاطی هواپیمای دو موتوره برای نصب بر سر چاههای آب در مناطق محروم.
سردار جهادگر شهید محمد طرحچی- بنیانگذار پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
حرمت بیتالمال
یک پیکان در اختیار احمد گذاشته شده بود تا با آن به نجف آباد، رفتوآمد کند.
یک روز گفت: این ماشین را برای صاف کاری آوردم و با هزینه شخصی خودم خطی را که رویش افتاده، درست کن.
گفتم: این خط چیزی نیست و احتیاجی به صافکاری و نقاشی ندارد.
احمد به من و ماشین نگاهی انداخت و جواب داد: این ماشین در حین رانندگی من اینطوری شده، حاضر نیستم در قیامت به خاطر غفلت من در نگهداری بیتالمال خطی مثل این روی پهلویم ببینم.
سردار جهادگر شهید احمد حجتی- فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد و مسئول تدارکات سپاه منطقه 2 کشور