به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، امیر نورایی در یادداشتی با نگاهی اجمالی به محورهایی از استراتژی امنیت ملی بایدن را آورده است:
1. بر حسب قوانین ایالات متحده؛ استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا؛ مجموعهای است از راهبردهایی که اهداف مهم نظامی، سیاسی و اقتصادی را در حوزههای داخلی و خارجی بیان و امکانات، منابع و شیوهها را در جهت دستیابی به اهداف و تامین امنیت ملی آن کشور مرتبط میسازند.
اسناد استراتژی امنیت ملی امریکا بر دو دسته هستند:
الف. اسناد اصلی شامل (استراتژی امنیت ملی، استراتژی دفاع ملی، برآورد دفاعی چهار ساله و استراتژی ملی نیروهای مسلح) که انتشار آنها ضروری میباشد.
ب. اسناد فرعی شامل (استراتژی ملی برای امنیت داخلی، استراتژی ملی مبارزه با تروریسم، استراتژی اطّلاعات ملی، استراتژی سایبری، برآورد امنیت داخلی چهار ساله و برآورد جامعه اطّلاعاتی چهارساله) که از سوی کنگره الزامی برای تهیه آنها وجود ندارد.
الزام دولت آمریکا به ارایه سند استراتژی امنیت ملی به تصویب قانون «گلدواتر- نیکلز» در سال ۱۹۸۶ برمیگردد. طبق این قانون، اسناد استراتژی امنیت ملی آمریکا باید به صورت سالانه و در تاریخی که رییسجمهور لایحه بودجه سال بعد را ارائه میدهد، به کنگره تحویل داده شود. روسای ایالات متحده آمریکا پس از تصویب قانون (گلدواتر- نیکلز) از سال ۱۹۸۶ تاکنون، بیش از ۱۷ بار اسناد مهم استراتژی امنیت ملی ایالات متحده را که آخرین سند آن استراتژی امنیت ملی ایالات متحده ۲۰۱۷ میباشد ارائه نمودهاند. «استراتژی امنیت ملی» (NSS) ایالات متحده را که بعضی از آنها اعلان دکترینی جدید میباشد و برخی دیگر اعلان یک استراتژی تازه در چارچوب دکترین سابق هستند؛ میتوان مجموعهای از استراتژیهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی در حوزههای داخلی و خارجی راجع به چگونگی گزینش بهترین راه برای پیشبرد امنیت ملی دانست که از سوی رییس جمهور آمریکا منتشر میگردند.
2. دولت بایدن همزمان با روی کار آمدن، کار ایجاد استراتژی جدید امنیت ملی را آغاز کرد و کاخ سفید چندی پیش راهنمای استراتژیک امنیت ملی موقت را منتشر کرد. بایدن در پیشگفتاری بر این سند اظهار داشت؛ "من این راهنمای موقت را صادر میکنم تا دید خود را در مورد نحوه تعامل آمریکا با جهان بیان کنم. […] حقیقت ساده این است که ، آمریکا دیگر توانایی حضور در صحنه جهانی را ندارد. […] آمریکا بازگشت. دیپلماسی برگشت. اتحادها برگشتند. ما به گذشته نگاه نمیکنیم". این راهنمای موقت تصویری از "چشم انداز امنیت جهانی" را ارائه میکند، که تهدیدات بالقوه برای امنیت ایالات متحده، تهدیدهای دموکراسی در سراسر جهان و تأثیر فنآوریهای نوظهور، مانند هوش مصنوعی را بیان میکند. بخش اصلی این راهنما با جزئیات، اولویتهای اصلی امنیت ملی ایالات متحده از نظر دولت بایدن را شرح میدهد. نکات کلیدی راهنمای استراتژی امنیت ملی موقت آمریکا عبارتند از:
- گسترش رونق و فرصتهای اقتصادی؛
- تحقق و دفاع از ارزشهای دموکراتیک در قلب شیوه زندگی آمریکا؛
- احیا و مدرنسازی اتحادها و مشارکتهای ایالات متحده در سراسر جهان؛
- سیاستهای تجاری و اقتصادی بینالمللی آمریکا باید به همه آمریکاییها خدمت کند، نه فقط تعدادی از طبقات ممتازه؛
- قدرت آمریکا در خارج از کشور ایجاب میکند که ایالات متحده در کشور به وضعیت بهتری بازگردد؛
- پاسخ قاطعانه در مورد بهداشت عمومی و بحرانهای اقتصادی ایجاد شده توسط COVID-19.
3. در راهنمای استراتژی امنیت ملی موقت آمریکا، چین به عنوان رقیب اوّلیه ایالات متحده شناسایی شده است. در مورد فضا در استرتژی موقت آمده است: آمریکا فضای بیرون را «کاوش و استفاده» خواهد کرد اما همچنین اطمینان حاصل خواهد کرد که فضا امن و پایدار باقی میماند. این استراتژی موقت میگوید آمریکا باید نقش رهبری «در ترویج هنجارهای مشترک و ایجاد توافقات جدید در مورد فناوریهای نوظهور، فضا، فضای مجازی، تهدیدهای بهداشتی و زیستی، آب و هوا و محیط زیست و حقوق بشر» را به عهده بگیرد. بر اساس سند مذکور وزارت دفاع باید در بودجه خود «اولویتهای روشنی» تعیین کند. وزارت دفاع آمریکا نیاز به تنظیم مجدد منابع به منظور مقابله با "چین و روسیه دارد". در این سند آمده است که دولت با کنگره همکاری خواهد کرد تا هزینهها را "از سیستم عاملهای غیرضروری قدیمی و سیستمهای تسلیحاتی" به فناوریها و تواناییهای پیشرفته تغییر دهد. بایدن همچنین از وزارت دفاع خواسته است "روندهای توسعه، آزمایش، دستیابی، استقرار و امنیت این فناوریها را ساده کند".
سایر نکات برجسته در این سند عبارتند از:
- چین به سرعت جسورتر شده است. چین تنها رقیبی است که به طور بالقوه قادر به ترکیب قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری خود برای به چالش کشیدن سیستم بینالمللی است.
- روسیه همچنان مصمم است که نفوذ جهانی خود را تقویت کند و نقشی مخرب در صحنه جهانی ایفا کند.
- بازیگران منطقهای مانند ایران و کره شمالی همچنان به دنبال تواناییها و فن آوریها هستند.
- تروریسم و افراطگرایی خشن، چه داخلی و چه بینالمللی، همچنان تهدیدات مهمی هستند.
4. مروری بر اظهارات مقامات ارشد آمریکایی چون جو بایدن، جیک سالیوان و آنتونی بلینکن کاملاً رویکرد استراتژیک دولت آمریکا در دوران بایدن را مشخص میکند. طبعاً سیاست خارجی جمهوری اسلامی بهدور از هر گونه خوشخیالی و سادهنگری باید با نگاهی به منافع ملی خود به سیاستهای جهانی و امنیتی آمریکا به عنوان یک تهدید بنگرد. ارزیابی مواضع و سیاستهای مذکور در استراتژی امنیت ملی جدید آمریکا ولو موقت رویکردهای زیر را به عنوان محورهای جهانی در برابر آچه که دشمنان آمریکا میدانند؛ نشان میدهد:
- مقامات آمریکا معتقدند "چین اساساً ادعا میكند كه مدل چینی بهتر از مدل آمریكایی است". "آنها به اختلال در عملکرد و تفرقه در ایالات متحده اشاره کرده و میگویند؛ " نگاهی به آن بیندازید - سیستم آنها کار نمیکند. سیستم ما درست کار میکند". روشن است که در راهبردهای جدید آمریکا، چین دشمن اصلی است و میکوشند تقابل با چین را نهادینه و برجستهنمایی کنند. آمریکا، چین، روسیه و ایران را به عنوان بزرگترین چالشها میداند.
- مقامات دولت آمریکا معتقدند در طی چهار سال ریاست جمهوری، سخنان ترامپ در مورد چین از تمجید از شی جین پینگ رئیس جمهور چین به انتقاد از پکن در مورد گسترش ویروس کرونا و دخالت در انتخابات ریاست جمهوری 2020 تغییر یافت؛ به عبارتی ترامپ را به فقدان ثبات استراتژیک در قبال چین متهم میکردند. در حالی که سیاستگزاران دولت بایدن معتقدند؛ ایالات متحده باید "با وضوح و ثبات" در مورد مسائل مربوط به چین صحبت کند و "هزینههای مالی" را برای اقدامات پکن علیه اویغورها در سین کیانگ، سرکوب در هنگکنگ و تهدیدهای مداوم علیه تایوان به چین "تحمیل کند". لذا روشن است که فشارهای تبلیغی و سیاسی آمریکا علیه چین فزونی خواهد یافت و میکوشند تصویری هیولاوار از چین ایجاد کنند.
- منتقدان دولت قبلی بارها و بارها شکایت داشتند که ترامپ به طور مداوم از پاسخگو کردن روسیه برای پذیرش مسئولیت فعالیتهای مختلفش خودداری میکند. در مقابل، مقامات دولت بایدن معتقدند که بایدن در حال اتخاذ "برخورد روشن، سرسخت و عملی" در رابطه با روسیه است. کاخ سفید خواستار تمدید START جدید - آخرین پیمان تسلیحات هستهای باقیمانده با روسیه - به مدت 5 سال فقط به عنوان یک نقطه شروع است. سالیوان در همین مورد گفته است: "این ... پایان ماجرا نیست. این آغاز داستانی است؛ در مورد آنچه که قرار است جدی و مذاکرات پایدار در مورد مجموعهای از چالشها و تهدیدهای هستهای باشد".
- در مورد ایران، همواره برخی از جدیترین انتقادات مقامات دولت بایدن از ترامپ در مورد ایران بود. آنها دولت ترامپ را متهم میکردند كه با خروج از توافق هسته ای ایران (برجام)، به تهران اجازه داده تا تبدیل به تهدید شود. آنها بر این باور هستند که کمپین "فشار حداکثری" دولت ترامپ نیز نتوانسته است حمایت تهران از تروریسم و سایر اقدامات از منظرشان بدخیم را مهار کند. آنها در تبیین سیاستشان در قبال تهران معتقدند که اگر بتوانیم به دیپلماسی برگردیم این امر میتواند برنامه هستهای ایران را درگیر کند، سکویی ایجاد خواهد کرد که بر اساس آن تلاشی جهانی شامل شرکا و همکاران در منطقه و اروپا و جاهای دیگر شکل میگیرد تا آمریکا مسئولیت تهدیدهای قابل توجه دیگرنظیر چین را به عهده بگیرد.
نتیجهگیری:
روشن است که استراتژی امنیت ملی هنوز بر اساس دوقطبیسازی حرکت میکند. همان طور که پیشبینی میشد دولت بایدن فقط در پی همکاری با همپیمانان اروپایی و منطقهای خود است تا چندجانبهگرایی را جایگزین یکجانبهگرایی ترامپ نماید والا رقابت با روسیه و چین و بهویژه تشدید رقابت با چین در دولت بایدن همچنان مورد تاکید است. ایران هر چند به ظاهر از اولویت نخست درگیری تبلیغاتی آمریکا خارج شده است اما بهواقع قصد دارند اروپاییان را بیشتر وارد روند کنترل ایران کرده و در مسیرهای "مذاکره مانند" ایران را درگیر شرایطی کنند که ایران را دچار محدودیت کرده و نتیجه آن آزادسازی توان دیپلماسی آمریکا برای اعمال فشار بیشتر بر چین خواهد بود.
انتهای پیام/