هر اقدامی که عقلا و شرعا نظام اسلامی را تحکیم کند که بیگمان مشارکت در انتخابات از مهم‌ترین آن‌هاست؛ برای مومنان تکلیفی شرعی و عقلی است. لذا مومنین مشارکت در انتخابات را نه فقط حقی برای خود (که می‌توانند از حقشان استفاده کنند یا نکنند) بلکه تکلیفی می‌دانند که بقای نظام به آن وابسته است. تکلیفی که عدم انجام آن عقاب یا عدم رضایت الهی را به دنبال خواهد داشت.
کد خبر: ۹۳۳۱۲۶۸
|
۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۵۵

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، هادی املشی در یادداشتی آورده است:

مشارکت در انتخابات در یک نظام مردمسالار دینی صرفا یک حق نیست بلکه فراتر از آن یک تکلیف است. تفاوت این دو چیست؟ چرا ارزش اهمیت به آرای مردم در مردمسالاری دینی از ژرفای بیش‌تری به نسبت جوامع غربی برخوردار است؟ معنای «تکلیف بودن» رای دادن برای شهروندان انقلابی و مومن چیست؟ این‌ها پرسش‌هایی است که در این نوشتار به آن‌ها پاسخ خواهیم داد و خواهیم کوشید به اجمال آن را تبیین نماییم.
حق در كتاب‌هاي لغوي به «ثابت» معنا شده است و وقتي گفته مي‌شود فلان چيز حق است يعني ثابت است.  
حق معاني اصطلاحي متفاوتي دارد، مثلاً در معرفت‌شناسي و نیز منطق، حق به معناي مطابق با واقع است. و وقتي يك جمله يا يك عقيده و يا يك دين را حق مي‌دانيم، يعني آن عقيده و يا... مطابق با واقع مي‌باشد و كاذب نيست. در اين جا باطل نيز به معناي كاذب است. يك معناي ديگر حق، امتياز يا نصيبي است كه براي كسي در نظر گرفته شده است.
بسياري از حقوقدانان وفقها معتقدند كه هر جا حقي هست، مؤلفه ديگري نيز مي‌‌توان يافت و آن فرد ديگري است كه حق عليه اوست و براي او تكليفي ايجاد مي‌كند. به عبارت ديگر اين صاحب‌نظران هميشه در مقابل هر حقي يك تكليف نيز تصوير مي‌كنند.
رابطه‌اي كه بين صاحب حق و مورد حق وجود دارد؛ رابطه حقيّه ناميده مي‌شود. تمامي انسان‌ها يك تكليف سلبي بر عهده دارند و آن اين كه مانع استفاده از حقوق ديگران نشوند.
اگر ما اين تكاليف سلبي را نيز تكليف بدانيم، آن گاه در مقابل حق، هميشه تكليف خواهد بود. اما تکلیف چیست؟ تکلیف، اصطلاحی فقهی و کلامی و به معنای وظیفه‌ای است که از ناحیه دین بر گردن بندگان نهاده می‌شود که به واسطه آن انجام دادن یا ترک کاری بر فرد واجب می‌شود. در فقه، تکلیف را خواست شارع برای انجام دادن یا انجام ندادن امری دانسته‌اند که بر آوردن آن خواست، مستلزم سختی و مشقتی است. این خواست شارع به صورت حکم بیان می‌شود و خطابی است که متعلق آن افعال مکلَّفین است. در اصطلاح‌شناسی فقه، اصطلاح تکلیف با اصطلاح اهلیت پیوند دارد. فقها مخاطب تکلیف را کسی دانسته‌اند که اهلیت داشته باشد؛ یعنی، خطاب به او بوده و او برای انجام دادن آن امر صلاحیت داشته باشد. 
در نظام‌های غربی و همچنین نظام اسلامی رای دادن جزء حقوق شهروندان شمرده شده است و فراتر از آن را نخواسته‌اند؛ اما رجوع به تصریحات موسس نظام اسلامی و رهبری معظم انقلاب که فقهایی بزرگ و از مراجع تقلید مهم می‌باشند؛ نشان می‌دهد که آنان حفظ نظام را از واجبات شرعی و عقلی برمی‌شمارند. معنای این امر اینست که حفط نظام، تکلیف شرعی و عقلی است و مومنین برای حفظ نظام عقلا و شرعا مکلف هستند. مثلا: امام خمینی (ره) فرموده‌اند: «اهتمام به امور مسلمین از اوْجَبِ واجبات است». (صحیفه امام، ج ‏۳، ص ۴۱۴) حضرت امام در باره حفظ نظام، مطالب مهم و بلندی دارند؛ از جمله اینکه فرموده‌اند: «حفظ نظام جمهوری اسلامی ... از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است». (صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۱۵۳). یا «آحاد مردم یکی یکیشان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی ... از نماز اهمیتش بیش‌تر است؛ برای اینکه این حفظ اسلام است ...». (صحیفه امام، ج ‏۱۹، ص ۴۸۶) رهبری معظم انقلاب هم فرموده‌اند: امروز سرنوشت روحانیت و سرنوشت اسلام در این سرزمین، وابسته و گره خورده‌ی به سرنوشت نظام اسلامی است.(۱۳۸۹/۰۷/۲۹).
معنای این تصریحات آن است که هر اقدامی که عقلا و شرعا نظام اسلامی را تحکیم کند که بیگمان مشارکت در انتخابات از مهم.ترین آن‌هاست؛ برای مومنان تکلیفی شرعی و عقلی است. لذا مومنین مشارکت در انتخابات را نه فقط حقی برای خود (که می‌توانند از حقشان استفاده کنند یا نکنند) بلکه تکلیفی می‌دانند که بقای نظام به آن وابسته است. تکلیفی که عدم انجام آن عقاب یا عدم رضایت الهی را به دنبال خواهد داشت.

انتهای پیام/

ارسال نظرات