یادداشت روز؛

تناقض غربگرایان در «دلواپسی»

در موضوع نقشه راه بیست و پنج ساله در مناسبات ایران و چین، همان «غربگرایان»، «دلواپس» شده‌اند و اکنون، «دلواپسی» نزد آنان به خصلتی پسندیده تبدیل شده است! این است همان «خصلت قطعاً فوق طبیعی» انقلاب اسلامی، که معارضان آن، به نحو لاعلاجی به تناقض با خود گرفتار می‌آیند.
کد خبر: ۹۳۳۳۹۶۸
|
۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۹

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، حامد حاجی‌حیدری در یادداشتی آورده است:

 یک «خصلت قطعاً فوق طبیعی» در تاریخ انقلاب اسلامی، از ابتدا تا کنون، این بوده است که معارضان، به نحو ناگزیر و لاعلاجی به تناقض با خود گرفتار می‌آیند. شواهد این قاعده کلی بسیار است و آخرین گواه آن، تناقض غربگرایان در موضوع «دلواپسی» است.

«غربگرایان»، در جریان مذاکرات اتمی، کسانی را که تنها خواهان «شفافیت» در سرنوشت‌سازترین مذاکرات یک‌صد سال اخیر بودند، به نام «دلواپسان»، هجو کردند و حقوق شهروندی ایشان را آشکارا زیر پا گذاشتند و هنوز هم اطلاعات درستی از مذاکرات اتمی و قرارداد با ایرباس و رنو و ... ارائه نمی‌دهند. «غربگرایان»، مدعی هستند که آئین‌نامه قانون الزام دولت به افشای اطلاعات را خودشان تصویب کرده‌اند، ولی واقع آن است که خود آن‌ها در دولت یازدهم بزرگ‌ترین ناقضان آن بوده‌اند و در طول تاریخ معاصر، کم دولتی به اندازه آن‌ها حاوی «امر محرمانه» بوده است. جالب آن که آنان از حق مردم برای دانستن و «شفافیت» سخن گفته‌اند و از آن وقیح‌تر این که هنوز هم سخن از «شفافیت» و «حقوق شهروندی» می‌راندند. حال، در موضوع نقشه راه بیست و پنج ساله در مناسبات ایران و چین، همان «غربگرایان»، «دلواپس» شده‌اند و اکنون، «دلواپسی» نزد آنان به خصلتی پسندیده تبدیل شده است! این است همان «خصلت قطعاً فوق طبیعی» انقلاب اسلامی، که معارضان آن، به نحو لاعلاجی به تناقض با خود گرفتار می‌آیند.

صرف نظر از این که ما به دلیل مداخلات امریکا حتی در اقتصادهای بزرگی مانند آلمان  با نحوی «عدم شفافیت بین‌الملل» مواجه هستیم، و این که حتی دولت مقتدر آلمان هم به عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا، پس از رسوایی جاسوسی دولت امریکا از صدراعظم آنگلا مرکل و تحریم‌های امریکا بر پروژه عظیم نورد استریم، ناگزیر به سطحی از عدم شفافیت شده است، ولی، نفس این تناقض در عملکرد و همچنین گفتار «غربگرایان» پندآموز است. این که امروز نه دولت چین و نه دولت ایران، جزئیات نقشه راه خود را از خوف افشای مسیرهای بی‌اثرسازی تحریم‌های امریکا منتشر نمی‌کنند، در مقابل موقعیتی است که در موضوع برجام، طرف امریکایی به عنوان اصلی‌ترین تهدید جهانی شفافیت، از محرمانه‌های برجام مطلع بود، ولی «غربگرایان» ایران، مردم ایران را نامحرم شمردند، و خواست «دلواپسان» برای آگاهی از متن برجام را خفیف و ناروا می‌شمردند. «غربگرایی»، انصافاً به مثابه مرام تناقض‌های علاج‌ناپذیر است؛ «جداً» این جماعت مرام خود را در بی‌مرامی جستجو می‌کنند!

 تاریخ «غربگرایی»، از خرداد 1376 تا کنون، کم تناقض فاحش در خود نداشته است؛ آن‌ها از خط امام (رحمت‌الله علیه) دم می‌زدند، ولی مهم‌ترین آموزه ایشان که «ولایت فقیه» بود را پشت سر انداختند؛ ساده‌زیستی ایشان را به کاخ‌نشینی تعبیر کردند تا جایی که مرقد شریف آن امام را هم به شیوه سلاطین آراستند و هیچ وقت به ملت نگفتند که چقدر هزینه کردند تا چنان شد؛ از خط امام دم زدند، ولی شعار نه غزه نه لبنان سر دادند؛ امر به معروف و نهی از منکر را به سخره گرفتند و از منکرات پشتیبانی نمودند طوری که هر جا منکری بود آن‌ها هم بودند تا آن را به اسم قرائتی از شریعت توجیه کنند؛ و خلاصه از خط امام دم زدند، ولی هر حکمتی که ایجاد حکومت اسلامی در چشم مبارک امام خمینی (ره) داشت، کم‌بها جلوه دادند. آن‌ها سعی کردند که به شیوه روشنفکران غربگرا، یا همان شترمرغ‌های جلال آل احمد زیست کنند، و امور خود را بگذرانند. غربگرایان، خود را انقلابی راستین شمردند و از شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دم زدند و شعار «ایران برای ایرانیان» و «تهران برای تهرانیان» ساز کردند، ولی هر از گاهی یکی از آن‌ها به امریکا و انگلستان پناهنده شد و معلوم گردید که شعار «استقلال و ایران» آن‌ها نیز ریشه راستینی نداشته است. از عطا مهاجرانی که زینت کابینه دوم خرداد بود گرفته تا اميرحسين متقی، مدیر روابط عمومی ستاد انتخابات دکتر حسن روحانی که در گرماگرم مذاکرات حساس اتمی، آن هم در محل مذاکرات پناهنده شد! آن‌ها نه خط امامی بودند، و نه دموکرات، و نه شهروند مسؤولیت‌شناس ایرانی.

القصه؛ هر نیروی سیاسی دیگر در سایر اکناف عالم بود، با این همه تناقض، با ته‌مانده نجابت خویش، از ملت عذرخواهی می‌کرد و به بازسازی عقیدتی و اخلاقی مشغول می‌شد، ولی این جماعت، هنوز آن قدر کم‌نجابت هستند که بخواهند همچنان در مرکز سیاست بمانند!

انتهای پیام/

ارسال نظرات