یادگار عملیات بیت المقدس در گفتگو با بسیج:
بعد از عملیات فتح خرمشهر دشمن متوجه شد که ایران روز به روز در حال قویتر شدن است
علی عاشوری پیشکسوت عرصه ایثار و شهادت:آزادسازی خرمشهر پیام بزرگی برای دشمن داشت و آن اینکه جمهوری اسلامی روز به روز در حال قویتر شدن است و جلوی دشمن تا پای جان میایستد.
علی عاشوری پیشکسوت عرصه ایثار و شهادت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری بسیج در قم ضمن تبریک سالروز آزادسازی شهر خرمشهر، جوانان امروز را به انس با فرهنگ جهاد و شهادت دعوت نمود.
وی در ابتدا خود را چنین معرفی نمود: بنده علی عاشوری در سن ۱۶ سالگی در دبیرستان حکیم نظامی و امام صادق فعلی سال اول دبیرستان را گذرانده و در آغازین روزهای دفاع مقدس از طریق بسیج از ورزشگاه تختی (غرویان سابق) به جبهههای حق علیه باطل اعزام شدم.
وی ادامه داد: در آن سن ۱۶ سالگی این جدیت و همت را در خودمان میدیدیم که به جبههها اعزام و جلوی دشمن تا بن دندان مسلح بایستیم. بعد از مدتی با بزرگ مرد مجاهد، چریک و مومن ساده زیست دکتر مصطفی چمران آشنا شدم.
وی ادامه داد: شهید چمران کسی بود که آموزش جنگهای چریکی آن زمان را به عهده داشت و به عنوان فرمانده یکی از گروهانهای ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران در آمدم و از ابتدای جنگ تا زمان شهادت ایشان در کنارشان بودم.
اعتقاد شهید چمران بر این بود رزمنده این نیست که با اسلحه جلوی دشمن را بگیرد بلکه رزمنده واقعی کسی است که با دست خالی جلوی دشمن بایستد و آن را زمین گیر کند و یک چریک واقعی میتواند جلوی ده تا لشکر را بگیرد.
وی افزود: حتی برای ما که تازه وارد میدان شده بودیم هم چندان قابل باور نبود که چگونه با دست خالی جلوی دشمن را میتوان گرفت و دائما از دکتر چمران تقاضای سلاح و مهمات برای جنگیدن میکردیم.
از ابتکارات شهید چمران در زمان که شاید خیلی هم برای نسل امروز باورکردنی نباشد این بود که روزی این شهید بزرگوار از رزمندگان چریک خود خواست که میلگردهای بریده شده یک متری را به صورت صلیبی به هم جوش دهند. این مسئله در ابتدا برای ما بسیار گران بود که چرا باید به جای جنگیدن با اسلحه مشغول جوش دادن میل گردها بشویم و ما که برای آهنگری یا جوشکاری به جبهه نیامده ایم. پس از یک هفته کوهی از میل گردهای جوش داده شده آماده شد و پس از دوهفته شهید چمران دستور داد باید در تمام این منطقه وسیع گودالهایی بکنید و این میل گردهای صلیبی را به گونهای در خاک بگذارید که از سه طرف در خاک باشد و فقط از یک طرف بیرون باشد و این مسئله مجددا موجب شد رزمندگان بی تاب شوند و از شهید چمران درخواست کنند که به آنها اسلحه برای جنگ بدهد، ولی در نهایت زمینی را وسعت تقریبا ده هزار متر مربع به وسیله این میل گردهای صلیبی مسلح کردیم.
وی وقایع بعد از آن را چنین توصیف نمود: چند وقت بعد ستاد جنگهای نامنظم اعلام کرد که قرار است عملیات صورت گیرد و ما ۷۰ نفر بودیم که فقط سه قبضه اسلحه کلاشینکف و یک قبضه آرپیجی داشتیم و میپرسیدیم چگونه میتوانیم جلوی دشمن را بگیریم. دکتر چمران گفت: شما نیاز نیست کاری انجام بدهید و فقط نگاه کنید.
عاشوری ادامه داد: وقتی بعد از نماز صبح صدای روشن شدن تانکهای دشمن به گوش رسید و به محض حرکت از گازهای دودزا برای اختفای تانکها و حرکت رو به جلوی آنها استفاده کردند، ولی وقتی به این زمین مسلح شده رسیدند میل گردها به داخل شنی تانکها فرو میرفت و پس از حرکت مجدد یک سر مخفی این میل گرد صلیبی باز هم وارد شنی تانک میشد و موجب قفل شدن آن میگردید. نزدیک به ۷۰ تانک دشمن در این منطقه اسیر تلههای نیروهای چریک شهید چمران شدند و دشمن با پای پیاده از منطقه فرار کرد و تعداد بسیار زیادی اسلحه و مهمات به دست رزمندگان اسلام افتاد.
وی خاطرهای دیگر از شهید چمران را این چنین بیان نمود: در زمانی دیگر دشمن باز هم سعی داشت شهر اهواز را تصرف نماید و فاصله ما با دشمن ۷۰۰ متر بود که کلیه ترددهای آنها را میتوانستیم ببینیم. از نزدیکی ما نهری از رود کرخه میگذشت و شهید چمران دستور داد با همان بیلچههای نظامی یک سد خاکی در برابر این رودخانه کوچک ایجاد کنیم و دوباره اعتراض رزمندگان بلند شد که هدف از این کار چیست.
پس از بستن جلوی این رودخانه حجم آب وسیعی تشکیل شد به طوری که رزمندگان با قایق تردد میکردند. سحرگاه یک روز وقتی باز صدای غرش تانکها و هلیکوپترهای دشمن شنیده شد، دکتر چمران دستور داد جلوی سد را باز کنید و حرکت حجم آب ذخیره شده باعث شد در کل منطقه آبی به ارتفاع ۱.۵ الی ۲ متر بایستد و، چون آب در منطقه خوزستان به راحتی فروکش نمیکرد تمامی تانکها و خودروهای دشمن به محض ورود به منطقه در میان این حجم آب گرفتار شدند و دشمن عملا شکست کامل خورد و ۷۰۰ خودرو و تانک آنها به دست رزمندگان کشورمان افتاد و دشمن برای همیشه فکر تصرف اهواز را از سر خود بیرون کرد.
وی در ادامه گفت: پس از شهادت شهید چمران، اکثر چریکها وارد گردانهای بسیج شدند و در عملیاتهای مختلف شرکت میکردند. بنده هم فرمانده یکی از گروهانها بودم و در یک عملیات به شدت زخمی شدم به طوری که تمام رگهای ساعد دستم قطع شد و بر اثر خونریزی شدید بیهوش شدم و مرا به بیمارستانی در اهواز بردند که به محض به هوش آمدن، گفتم میخواهم بروم، نیروهایم در خط هستند.
وی افزود: پس از عمل دستم مجددا به منطقه برگشتم و عملیات بیت المقدس از دهم اردیبهشت شروع شد که دارای چهار مرحله بود. ما هم با تعدادی از چریکهای زمان شهید چمران در یکی از گردانهای سپاه سازماندهی شدیم.
عاشوری اهداف عملیات را چنین شرح داد: از جمله اهدافی که این عملیات داشت تصرف مناطقی بود که از آنجا شهر اهواز را مورد حملات خمپارهای قرار میدادند. به خواست خداوند متعال در عملیات بیت المقدس و با همکاری سپاه و ارتش توانستیم تعداد ۱۹ هزار نفر از دشمن را به اسارت در آوریم. عملیات بیت المقدس از نیمه شب شروع شد و اکثر نیروهای سپاه و ارتش به اهداف اولیه خود رسیدند. پادگان حمید مقری بود که دشمن در آنجا خود را بازسازی میکرد و در مجموع اهداف عملیات بیت المقدس آزادسازی خرمشهر و هویزه و پادگان حمید بود که به فضل خدا همه آنها آزاد شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: همه رزمندگان جنگ تحمیلی به جبهه نیامده بودند که روزی هم برگردند و لذا همگی سودای شهادت را در سر میپروراندند و تا پای جان جلوی دشمن میایستادند. در میان رزمندگان نوجوان ۱۴ ساله هم وجود داشت که نارنجک را زیر شنی تانک در حال حرکت میگذاشت و آن را منهدم میکرد و این شهامت در تمام جوانان ایرانی وجود دارد و لازم است جوانان امروز ما خود را بیشتر در فضای جبهه و شهادت قرار دهند و پیشکسوتان عرصه ایثار و شهادت نیز موظف اند با تلاش بیشتر این فرهنگ غنی را در سطح جامعه رواج دهند. آزادسازی خرمشهر پیام بزرگی برای دشمن داشت و آن اینکه جمهوری اسلامی روز به روز در حال قویتر شدن است و جلوی دشمن تا پای جان میایستد.
انتهای پیام/ ابراهیم خانی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار