عسلویه و کنگان خواستگاه و جولانگاه اصلی تمام بی عدالتی ها علیه نیروهای بومی شاغل در صنایع منطقه
اردوگاهی برای یک عمر کار سخت که بیشتر به بردگی می ماند تا محلی برای کار !
به گزارش خبرگزاری بسیج درکنگان، کارگران غیر رسمی که در فضای آلوده و نابسامان، با کمترین حقوق و مزایا و در ناعادلانهترین شرایط خود را به اسارت در آوردند تا شاید لقمه نانی بدست آورده و روزگار بگذرانند…
کارگرانی که در بدترین شرایط محیطی با پایینترین سطح بهداشتی و با کمترین حقوق و مزایا تن به کار اجباری میدهند.
ماجرا شاید از آنجایی شروع شد که تحصیلکردههای بومی از پس اشتغالهای بی رویهی (غیر بومیان وابسته به بزرگان) به اجبار تن به کار در پیمانکاریهای منطقه دادند و عدهای نیز بیکار ماندند و امروز کار به جایی کشیده است که جوانان منطقه آرزوی همین (بیگاری) و کار با حقوقهای پایین و دریافت شش ماه یکبار حقوق را نیز آرزویی دیرینه میبینند!
هر چند در بحث کارگران پیمانکاری حق و حقوق غیر بومیان کارگر نیز به کرات تضییع شده و میشود و بنده بعنوان نویسنده نمیتوانم منکر آن باشم، اما آنچه در این یادداشت هدف نویسنده است، احقای حقوق بومیان منطقه است، بومیانی که سهم خانواده هایشان هم از زندگی چیزی جز آلودگی و کم لطفی مسئولین نبود.
این منطقه براستی جولانگاه بی عدالتیهای ناشی از خاموشی مسئولین همیشه در خواب و فرصت طلبی غیربومیانی شده است که از خواب ناز مسئولین ما بهره جستند.
از نمایندههای ادوار مختلف شهرستان کنگان گرفته تا سراسر استان بوشهر هیچکدام طی سالها حرکت ملموسی مشاهده نشده است و هر چه بوده در قالب همان نشستها و برخواستهای تکراری و کلیشهای با چند فیلم و عکس و گپی دوستانه مانده است!
تبعیض بین کارکنان نفتی برای سازمانی به این عظمت شاید خنده دار و مسخره بنظر بیاید، اما با کمال تاسف مشخصه اصلی این سازمان عظیم شده است و تاسف بیشتر برای زمانی است که هیچ مدیریتی در این سازمان قادر به کنترل وریشه کردن تبعیضها نیست و نبوده است.
مدیران رده بالای این سازمان که از خرد تا کلان به تحصیلات وسوابق و پربار خود مفتخرند از حل این بحران و بی کفایتی همچنان ناتوان مانده اند و ما در سکوت فرصت سوزیها و بی عدالتیها را به تماشا نشسته ایم …
حق ما کجای این چرخهی ناهماهنگ، فدای مصلحتهای خانه خراب کن چه کسانی شد که به این روز افتادیم؟!
نماینده محترم آیا پس از دو دوره حضور در بهارستان و اشغال یک صندلی در این جایگاه هنوز برای حل این معادله ساده راهی به جز اخبار و جلسات تکراری نیندیشده اید؟!
انتهای خبر/
کارگرانی که در بدترین شرایط محیطی با پایینترین سطح بهداشتی و با کمترین حقوق و مزایا تن به کار اجباری میدهند.
ماجرا شاید از آنجایی شروع شد که تحصیلکردههای بومی از پس اشتغالهای بی رویهی (غیر بومیان وابسته به بزرگان) به اجبار تن به کار در پیمانکاریهای منطقه دادند و عدهای نیز بیکار ماندند و امروز کار به جایی کشیده است که جوانان منطقه آرزوی همین (بیگاری) و کار با حقوقهای پایین و دریافت شش ماه یکبار حقوق را نیز آرزویی دیرینه میبینند!
هر چند در بحث کارگران پیمانکاری حق و حقوق غیر بومیان کارگر نیز به کرات تضییع شده و میشود و بنده بعنوان نویسنده نمیتوانم منکر آن باشم، اما آنچه در این یادداشت هدف نویسنده است، احقای حقوق بومیان منطقه است، بومیانی که سهم خانواده هایشان هم از زندگی چیزی جز آلودگی و کم لطفی مسئولین نبود.
این منطقه براستی جولانگاه بی عدالتیهای ناشی از خاموشی مسئولین همیشه در خواب و فرصت طلبی غیربومیانی شده است که از خواب ناز مسئولین ما بهره جستند.
از نمایندههای ادوار مختلف شهرستان کنگان گرفته تا سراسر استان بوشهر هیچکدام طی سالها حرکت ملموسی مشاهده نشده است و هر چه بوده در قالب همان نشستها و برخواستهای تکراری و کلیشهای با چند فیلم و عکس و گپی دوستانه مانده است!
تبعیض بین کارکنان نفتی برای سازمانی به این عظمت شاید خنده دار و مسخره بنظر بیاید، اما با کمال تاسف مشخصه اصلی این سازمان عظیم شده است و تاسف بیشتر برای زمانی است که هیچ مدیریتی در این سازمان قادر به کنترل وریشه کردن تبعیضها نیست و نبوده است.
مدیران رده بالای این سازمان که از خرد تا کلان به تحصیلات وسوابق و پربار خود مفتخرند از حل این بحران و بی کفایتی همچنان ناتوان مانده اند و ما در سکوت فرصت سوزیها و بی عدالتیها را به تماشا نشسته ایم …
حق ما کجای این چرخهی ناهماهنگ، فدای مصلحتهای خانه خراب کن چه کسانی شد که به این روز افتادیم؟!
نماینده محترم آیا پس از دو دوره حضور در بهارستان و اشغال یک صندلی در این جایگاه هنوز برای حل این معادله ساده راهی به جز اخبار و جلسات تکراری نیندیشده اید؟!
انتهای خبر/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار