درجسم تو،روح تو به تنگ آمده بود
ابلیس،به کید و مکر جنگ آمده بود
عباس "ع"علی"ع"چگونه آرام شود
عزت به فنا رفته و ، ننگ آمده بود
***
تا ابالفضل آب، روی آب ریخت
درفرات، آب ازخجالت آب شد
***
" سقّا "
باچشم، پیِ سقا می رفت، نظرکردند
عباس که درآمد،احساس خطرکردند
گفتند:عمو برگرد، ما آب نمی خواهیم
طفلان زسرِغیرت،خونرا،به جگرکردند
درجسم تو،روح تو به تنگ آمده بود
ابلیس،به کید و مکر جنگ آمده بود
عباس "ع"علی"ع"چگونه آرام شود
عزت به فنا رفته و ، ننگ آمده بود
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار