دولت نهم به ریاست دکتر محمود احمدی نژاد به قدری خوب ظاهر شد و خدمات زیادی بویژه به روستائیان انجام داد که در انتخابات دوره دهم نیز رای بالایی بویژه در شهرستان ها بدست آورد و دوباره بر صندلی کاخ ریاست جمهوری پاستور تکیه زد.
احمدی نژاد مدل مدیریت پشت میزی را منسوخ و مدل جدید مدیریت را در کشور باب کرد. سفرهای استانی او موجب شده بود که به تبع او، استانداران، فرمانداران و سایر مدیران هم از پشت میز جدا شوند و در کنار مردم از نزدیک مشکلات را بیشتر لمس کنند؛ از قضا این سبک مدیریتی موجب شده بود که مدیران سایه نشین و کم تحرک از لیست کابینه حذف شوند.
بیشترین تغییر و برکناری وزرا و استانداران در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد رقم خورد که در نوع خود یک رکورد محسوب می شد. او سبک جدیدی از مدیریت را کلید زد به گونه ای که کل کشور به یک کارگاه بزرگ عمرانی تبدیل شده بود و آنقدر کارهای عمرانی در سطح کشور انجام شده بود که دولت به بسیاری از پیمانکاران بدهکار بود. شاید به جرات بتوان گفت که دوبانده کردن جاده های بین شهری استان های کشور در دولت احمدی نژاد رقم خورد که موجب کاهش مسیر و به دنبال آن کاهش مصرف سوخت و نیز پایین آمدن آمار تصادفات جاده ای شده بود.
اقدامات احمدی نژاد در هدفمندی یارانه ها که تاثیر مستقیمی در حمایت از کشاورزان و برقراری مستمری برای این قشر زحمت کش داشت، او را به فردی محبوب در استانها بویژه روستائیان تبدیل کرده بود.
او در چهار ساله دوم دولت خود، برای پیگیری مصوبات ریاست جمهوری دولت نهم، کاروان خبرنگاران و اصحاب رسانه را برای پیگیری و رصد کردن میزان پیشرفت و اجرای پروژه های مصوب چهار ساله اول دولت خود، راهی شهرستانها کرد. اولین مسیر چهار بانده برای نخستین بار در یکی از روستاهای استان سمنان در این دولت اجرا شده بود؛ ساخت مسکن مهر، سدهای مختلف، ورزشگاه ها، پروژه های فرهنگی، گردشگری و غیره از جمله اقدامات خوب او بود. در یکی از شهرستان های یک استان؛ خبرنگاران هنگام بازدید از پروژه سد سازی، متوجه شدند که پیشرفت فیزیکی آن با توضیحاتی که مسئولان ارائه می کنند خیلی فاصله دارد، لذا همه خبرنگاران به نشانه اعتراض در خصوص ارائه گزارش خلاف واقع، از حضور در جلسه تشریح پروژه امتناع کردند؛ این موضوع به سرعت از طریق نماینده رئیس جمهور به آقای احمدی نژاد ابلاغ شد که بلافاصله استاندار مربوطه از کار برکنار شد.
احمدی نژاد یک رئیس جمهور جوان و پر انرژی بود به طوری که صبح خبر حضور او در یک استان، بعد از ظهر همان روز در استانی دیگر و غروب در یکی از کشورها از بخش های خبری صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
سیاست خارجی او به گونه ای بود که به هیچ ابرقدرتی باج نمی داد و در سخنرانی سالانه اش در سازمان ملل، بسیاری از کشورهای اروپایی و استعمارگر تاب شنیدن سخنرانی های ضد استکباری او را نداشتند و جلسه را یکی یکی ترک می کردند. همین قدرت او بود که نبض قیمت نفت و دلار را به هم می ریخت و با یک سخنرانی او قیمت نفت در بازار جهانی سیر صعودی پیدا می کرد.
هشت سال؛ در عین حال که یک عمر است، اما به سرعت باد می گذرد و در این مدت باید فرصت خدمتگزاری به مردم را از دست نداد. او با همه توانایی هایی که داشت اما نقاط ضعفی هم داشت که تکیه و تاکید بر آنها او را وارد ورطه خطرناکی کرد. خط قرمز او مشایی، بقایی و رحیمی بود.
رحیمی معاون اول رئیس جمهوری که با حکم احمدینژاد، ریاست ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی را نیز بر عهده داشت، اما خودش به جرم فساد مالی بازداشت شد. حمایت های همه جانبه او از برخی معاونان و وزرای دولتش، از جمله مثلت بقایی، مشایی و رحیمی؛ حاشیه هایی را برای او بوجود آورد و از همینجا بود که رویه و سیاست های او شکل دیگری به خود گرفت و یکدنگی و لجبازی هایش هزینه هایی را هم برای خودش و هم به کشور تحمیل کرد.
به هر حال دوره هشت ساله ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد با همه فراز و نشیب هایش به پایان رسید. بعد از پایان دوره هشت ساله ریاست جمهوری روحانی، باز هم هوای نشستن بر صندلی پاستور به سر احمدی نژاد زد. اما این احمدی نژاد، دیگر آن احمدی نژاد سال 84 نبود برای همین هم، وقتی برای انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری، کاندیدا شد، حتی آنهایی هم که از سیاست فارغ هستند مطمئن بودند که با سخن پراکنی ها و موضع گیری هایی که در ماه های اخیر نسبت به نظام و برخی نهادها داشته شانسی برای حضور در لیست نامزدهای انتخابات سیزدهم را نخواهد داشت.
در چند سال اخیر بویژه چند ماه مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، کلیپ های مختلفی از سخنرانی های او در نقاط مختلف کشور منتشر شد که بی مهابا به همه چیز و همه کس حمله می کرد و هر آنچه را که نباید بگوید و هرچه را که باید با ملاحظه بیان کند، بی ملاحظه مطرح کرد. با نگاهی به مطالب مطرح شده در سخنرانی های او می بینیم که احمدی نژاد یک جاهایی به سیم آخر زده و گاهی جنون قدرت طلبی را در گفته ها و بیاناتش می شد احساس کرد. همه را متهم میکند، همه را می کوبد؛ حتی پایش را روی اعتقادات خودش که روزگاری بر سر آنها می جنگید می گذارد. صحبت های او خوراک رسانه های بیگانه می شود. برای رساندن صدای خود به هر ریسمانی چنگ می زند و با رسانه هایی که در هشت سال ریاست جمهوری اش سر و کاری نداشته به گفتگو می نشیند و به عنوان یکی از فعال ترین کاربران فضای مجازی دائما کلیپ سخنرانی های افشاگرانه و تخریب کننده اش را منتشر می کند.
اما او به عنوان کسی که روزگاری بالاترین مقام اجرایی دولت بوده؛ هر کاری که می خواسته بکند، در آن هشت سال انجام داده و هر کاری که نباید انجام دهد انجام داده . اشکالاتی در دولت خودش بوده و ایراداتی هم در دولت های بعد از خودش وجود داشته است اما تبر را برداشته و شاخه ای را که خودش هم روی آن نشسته از بیخ می زند.
احمدی نژاد با این حرکت ها جایگاه، موقعیت و محبوبیت خودش را حتی در بین طرفدارانش متزلزل کرده و رفتار کودکانه ای که در پیش گرفته جایگاه او را از این هم پایین تر آورد تا جایی که دیگر کسی به صحبت های اهمیت نمی داد. او سخنان نسنجیده ای را قبل از انتخابات مطرح کرد که حتی طرفدارانش شک می کردند که او برای مردم کار می کند یا آب به آسیاب دشمن می ریزد!. اینکه قبل از اعلام رد یا تایید صلاحیت با زور و تهدید و تحمیل رای خود، شورای نگهبان و مسئولانی که احتمالا او را رد صلاحیت کنند تهدید و انتخابات را تحریم کند و خودش هم در این مهم شرکت نکند، شلیک تیر آخر به ته مانده ی عزت و محبوبیت خودش بود.
احمدی نژاد به جای تخریب دیگران و تهدید به مشارکت نکردن در انتخابات و ده ها موردی که به نشانه اعتراض به سیاست های موجود مطرح کرد، می توانست و هنوز هم می تواند، با اقدامات مردمی جای خود را در قلب مردم باز کند. او می تواند به جای اعتراض به سیاست ها و انتقاد از اشخاص، اگر خالصانه و صادقانه سخن می گوید، طرح ها، پیشنهادها، انتقادها، راه های برون رفت از بحران اقتصادی و سیاسی موجود، راهکارهای رفع تحریم ها، راه های تقویت اقتصاد خانواده و کشور، برنامه هایی را که تصمیم داشت اگر رئیس جمهور می شد، اجرا کند، به رئیس جمهور منتخب مردم پیشنهاد بدهد تا هر چه سریع تر کشور از شرایط کمر شکن موجود رهایی پیدا کند.
افزایش روزانه قیمت همه چیز، کرونا و بحران اقتصادی و اجتماعی حاصل از آن، تاخیر و بالا رفتن سن ازداوج جوانان، بیکاری، گرانی مسکن، تحریم های ظالمانه و غیر انسانی و هزاران گرفتاری دیگر مشکل امروز مردم است. دیگر کسی حوصله شنیدن سخنرانی های احمدی نژاد و روحانی و سایر مسئولان بلاد را ندارد، امروز مردم منتظر شنیدن خبر خوش ارزانی و زندگی راحت و بی دغدغه هستند.
اگر احمدی نژاد به سخنرانی های اخیر خود ادامه دهد، نمره خوب دوره اول ریاست جمهوری اش هم تحت تاثیر گرفتاری های این روزها قرار گرفته و حتی از چشم دوستدارانش هم خواهد افتاد. او می تواند همانطور که سفرهای استانی را کلید زد؛ در شرایط کنونی کشور هم اندوخته ها و تجربیات هشت ساله خود در مسند ریاست جمهوری و آنچه را که می خواست در دوره سیزدهم برای حل مشکل هشت ساله گذشته کشور اجرا کند، در اختیار دولت آقای رئیسی قرار دهد تا هم رضایت خلق و هم رضایت خدا را پشتوانه خودش داشته باشد. اگر نه دیگر کسی برای حرف های او تره هم خرد نخواهد کرد.
محمود جان! به عمل کار برآید به سخنرانی نیست. اگر به فکر مردم هستی راه چاره ای برای بازگردان قیمت ارابه مرگ(پراید) به نرخ 5-6 میلیون تومان دوران دولت نهم بیندیش؛ اگر به فکر مردم هستی برای بازگردان قیمت نان از 3000 تومان به 500 تومان، نوشابه15 هزارتومانی به 1000 تومان، شیر 10 هزار تومانی به 700 تومان، آب معدنی 6000 تومانی را به 200 تومان، کرایه 5000 تومانی را به 300 تومان دوره دولت نهم و دهم برگردان، وووووووو هزاران کالا و خدماتی که نرخ آنها افزایش چند صدر درصدی داشته است..
محمود جان! ، اگر به فکر مردم هستی، برنامه هایت را به دولت فعلی هدیه کن. با دولت سیزدهم همفکری کن؛ بگذار طرح هایت به نام دولت سیزدهم تمام شود، مهم این است که کار تو نزد خدا محفوظ است؛ شاید فردا دیر باشد و شاید هم برایت فردایی نباشد.آن وقت روز قیامت در «یوم الحسرت» افسوس میخوری که چرا طرح ها و برنامه هایت را در اختیار دیگران قرار ندادی! و میلیون ها زن و مرد و کودک و جوان وکهنسال در سختی و عذاب زندگی کردند. محمود جان با مردم خودت مهربان باش! اگر سخنرانی هایت از روی کینه و حسابرسی شخصی و حزبی و گروهی است که حسابت با کرام الکاتبین؛ اما اگر نگرانی ها و دست و پا زدن هایت به خاطر معیشت مردم است؛ از خودت بگذر و برنامه هایت را بی منت و خالصانه با دولتمردان فعلی مطرح کن...
خواندن این دعا از سوی شما چقدر آرامش بخش بود: «وَ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیَهَ وَ النَّصْر اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه»
علی اشرف خانلری