گفتگوی بسیج با یکی از همراهان شهید مدنی/

دوروزی: اخلاص و شب زنده‌داری‌های شهید مدنی قابل توصیف نیست

همدان-یکی از همراهان شهید مدنی گفت: آن معنویت و آن چهره و صداقت خاص و آن اخلاص و شب زنده‌داری‌های شهید مدنی قابل توصیف نیست.
کد خبر: ۹۳۷۱۸۷۲
|
۲۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۰

اخلاص و شب زنده‌داری‌های شهید مدنی قابل توصیف نیستجلال دوروزی فرزند شهید حسین عربزاده معروف به دوروزی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری بسیج در همدان اظهار داشت: شهید آیت اله مدنی زمانی که در نجف بود ارتباطی که با حضرت علی (ع) و در کربلا با امام حسین (ع) داشت انسان خودساخته‌ای شد؛ آن وارستگی و شخصیتش شکل گرفته بود و قد بسیار رشیدی داشت و اسمشان، چون اسداله بود مثل شخصیت حضرت علی (ع) شخصیتی برنده و قاطع داشت و بسیار متین و آرام صحبت می‌کرد.

وی افزود: ایشان پیش از انقلاب مدتی در دره مرادبیگ مقیم بودند و در آنجا مردم را به اسلام هدایت می‌کردند و بعد از آن در تشکیل صندوق قرض‌الحسنه مهدیه و همچنین تشکیل مسجد مهدیه یکی از عوامل بنیانگذار این دو کانون بزرگ برای همدان بودند و همدان به چنین مکانی نیاز داشت که مردم وام قرض الحسنه بگیرند ایشان این نیاز را برای مردم در نظر گرفتند و این مؤسسه را برای خود به یادگار گذاشت.

این همراه شهید مدنی با اشاره به کتابخانه مهدیه و آیت‌اله آخوند در همدان گفت: ایشان این کتابخانه‌ها را تقویت کرد و سال ۵۷ مردم همدان از ایشان خواستند برای هدایت مردم در انقلاب به شهر همدان بیایند و قبول کردند و استقبال خوبی از ایشان شد و شهید مدنی بعد از رحلت آقای آخوند در شهریور ماه به همدان آمدند و مسئولیت اداره انقلاب را برعهده گرفتند.

وی ادامه داد: ایشان منزلشان نزدیک مدرسه آخوند بود، مردم انقلابی که با شهید مدنی مراوده داشتند به او مراجعه کرده و از او هدایت و راهنمایی می‌گرفتند و از مدرسه آخوند توسط آیت اله مدنی اطلاعیه‌های انقلاب از آنجا بین مردم توزیع می‌شد و هر موقع احساس می‌کردند که مردم نیاز دارند که هدایت بشوند جلو منزل خودشان بلندگوی دستی می‌گرفتند و همانجا مردم را ارشاد می‌کردند.

دوروزی تصریح کرد: پدر بنده شهید محمدحسین عرب‌زاده (دوروزی) پیش از انقلاب آیت اله مدنی را می‌شناخت و فردی انقلابی بود و چند بار توسط ساواک مورد بازجویی قرار گرفت به خاطر اینکه توضیح المسائل آیت اله خمینی (ره) در منزل ما بود و چند بار ساواک ایشان را دستگیر کرده بود و به پدرم تذکر داده بود.

وی عنوان کرد: پدرم نسبت به آیت اله مدنی ارادت خاصی داشت، وقتی که آیت اله مدنی آمد در منزل ایشان شبانه روز خدمت می‌کرد، به خاطر اینکه ارتباط نزدیکی با آیت اله مدنی داشته باشد.

این همراه شهید مدنی ابراز داشت: فاصله زیادی با منزل آیت اله مدنی نداشتیم پدرم دقیقا روبروی منزل ایشان در همان کوچه منزلی خرید که در دسترس آیت اله مدنی بود و همیشه خدمتگزار آیت اله مدنی بود.

وی با اشاره به خاطره‌ای از شهید آیت الله مدنی گفت: به خاطر دارم دوران انقلاب افسران و همافران می‌آمدند آنجا اسلحه‌هایشان را به پدرم تحویل می‌دادند و پدرم به آن‌ها رسید می‌داد.

دوروزی ابراز داشت: آیت اله مدنی خودش همدرد مردم بود، وقتی فهمید در همدان نفت نیست و کم است و آن زمستان سخت سال ۵۷ را مردم به سختی طی می‌کنند اجازه نداد در منزل خودش که بخاری نفتی بود، نفت ریخته شود و پدرم که بدون اجازه این کار را کرده بود و منزلشان کمی گرم شده بود، شهید مدنی به پدرم تذکر داده و برخورد کرده بود که چرا این نفت و بخاری را روشن کردی وقتی که مردم در سختی هستند و به سختی نفت تهیه می‌کنند من دوست ندارم اتاقم گرم باشد.

وی افزود: هر موقعی که مراجعه کننده‌ای از بیرون می‌آمد اگر سرسفره هم بود به پدرم می‌گفت: در را باز بگذار هر کس هست سوالی چیزی دارد مشکلی دارد برایش حل کنم. او می‌خواست در دسترس مردم باشد و همیشه در خدمت مردم بود.

این همراه شهید مدنی تصریح کرد: اوایل انقلاب شب‌های جمعه جلسات شورای انقلاب در منزل ما تشکیل می‌شد، چون منزل ما روبروی منزل آیت اله مدنی بود. آیت اله مدنی را از نزدیک زیاد دیده بودم همیشه بسیار باوقار و متین بودند و هم قد رشیدی داشتند، اما آن چهره‌ای که به اصطلاح مشخص بود انقلابی است و آن معنویت و آن چهره و صداقت خاصش و آن اخلاص و شب زنده‌داری‌هایش قابل توصیف نیست و پدرم ارادت خاصی نسبت به آیت اله مدنی داشت و در مقابل آیت اله مدنی دیگر تاب و توان نداشت.

وی اضافه کرد: بعد از شهادت آیت اله مدنی دیگر تاب و توان و قرار نداشت، از خدا خواست که خودش نیز به آیت اله مدنی بپیوندد، به این خاطر وقتی آیت اله مدنی شهید شد پدرم لباس مشکی پوشیده بود خودش هم ۱۷ روز بعد از شهادت آیت اله مدنی با همان لباس مشکی که بر تن داشت به وسیله منافقین به شهادت رسید.

دوروزی بیان کرد: برادرم شهید حمید دوروزی هم دقیقا همان روز ۲۰ شهریور و در جزیره مجنون، چون تک تیرانداز بود و مستقیم در تیررس دشمن بوده به شهادت می‌رسد و این ارتباط مثل زنجیر بهم وصل بود که از پدر به فرزند و از فرزند به پدر و از پدر به آیت اله مدنی این انتقال ایجاد شده بود.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه آیت اله مدنی حق زیادی بر مردم همدان دارد، پیشنهاد می‌کنم برای شهید آیت اله مدنی و آیت اله فاضلیان در باغ بهشت همدان یادبودی درخور شخصیت این دو بزرگوار برگزار شود.

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار