هرجا از بابا کمک بخواهم، مرا کمک میکند/ گریه مجری برنامه در پی درد دل نهال با پدر شهیدش
به گزارش خبرگزاری بسیج، فاطمه قاضیخانی همسر شهید مهدی قاضیخانی در برنامه «سلام تهران» ضمن عرض ارادت به سردار دلها، گفت: حاج قاسم مزد جهاد خود را گرفت. در دیدار خصوصی که با خانوادههای شهدا در هر استان برگزار میشد، حاج قاسم را زیارت کردیم. ما هدفی جز راه و دغدغههای شهدایمان نداریم؛ به همین دلیل در دیدار با او، خواسته همسرم شهید مهدی قاضیخانی را مطرح کردم که این خواسته، تشییع و تدفین یک شهید گمنام در روستای پدریمان در همدان بود.
وی با بیام اینکه مهدی اعتقاد داشت پیرمرد و پیرزنهای روستا میتوانند مادر و پدرهای خوبی برای شهید گمنام باشند، اظهار داشت: من این مطلب را به سردار سلیمانی گفتم و او قول پیگیری داد. امیدوارم با شهادت ایشان، مسئولان پیگیر این مسئله باشند.
این همسر شهید با اشاره به تشابه فامیلی خود و همسر شهیدش، گفت: نسبت فامیلی نداریم و زمانی که مجرد بودم، همیشه دوست داشتم همسرم، هم فامیلی خودم باشد. زمانی که برای ثبتنام کلاس رانندگی به آموزشگاه رفته بودم، مسئول آنجا به من گفت یک دوست دارم که همفامیلی شماست. به این ترتیب، زمینه آشنایی و ازدواج ما فراهم شد.
وی با بیان اینکه شهید قاضیخانی از ابتدا زندگی ساده داشتند و برای کمک به پدرشان ترک تحصیل کرده بودند، تصریح کرد: ایشان انسان سادهزیست، مهربان و خوشرویی بود. با اینکه درآمد خودش خیلی زیاد نبود، اما دستگیری از فقرا را هیچگاه از یاد نمیبرد. همیشه میگفت پولهای صندوق صدقه اول از همه برای خشنودی و سلامتی امام زمان است و برای کمک به فقرا استفاده میشود. بسیار به نماز اول وقت اهمیت میداد، معمولاً نماز را در خانه میخواند تا بچهها ببینند و یاد بگیرند. بعضی مواقع فرزندان را روی کول خود سوار میکرد و همراه با آنها نماز میخواند. در وصیتنامه خود گفته است که گوش به فرمان رهبر باشید و ما برای کمک به مسلمانانی به سوریه رفتیم که نیاز به کمک داشتند.
در ادامه نهال قاضیخانی، فرزند شهید با اشاره به خاطره دیدار خود با رهبر معظم انقلاب گفت: مادرم در حال نماز بود و من مشغول بازی بودم که مراقبان گفتند اگر میخواهی راحت بازی کنی، به حیاط برو. به حیاط رفتم و از دور دیدم که رهبر با فرزندان شهدا صحبت میکند؛ به یک آقایی گفتم میشود دست مرا بگیری ببری؟ او اینکار را انجام داد و من پیش رهبر رفتم. به او گفتم کلاه شما را مادرتان درست کرده؟ پاسخ داد بله؛ گفتم میشود کلاهت را به من بدهی؟ گفتند من با این کلاه نماز میخوانم، ولی برای تو یک کلاه میگیرم. گفتم پس بیزحمت کلاه صورتی برایم بگیرید. بعد از دو روز، آن را برایم آوردند.
این فرزند شهید با اشاره به خاطرات خود با پدر شهیدش، گفت: اوایل که شهید شده بود به خوابم آمد و گفت که از این به بعد محمدمتین برادر بزرگترم، مرد خانه است و الان محمدمتین را برای خود پدر میدانم؛ اما هرجا از بابا کمک بخواهم، او مرا کمک میکند.
بیان خاطرات نهال، دختر شهید قاضیخانی و قرائت نامهای خطاب به مردم، مسئولان و پدر شهیدش، باعث شد تا حال مجری برنامه «سلام تهران» منقلب شود و عوامل برنامه، مجبور به پخش میانبرنامهای شدند.