حاج سیدکمال فاضل فرمانده شجاع و رزمنده ای عارف بود
به گزارش خبرگزاری بسیج از استان چهارمحال و بختیاری؛ سال 1400 هجری شمسی یعنی 36 سالی از شهادت مردی از تبار عاشورائیان می گذرد. بهمن سال 1364 فرمانده ای شجاع، رزمنده ای عارف، سالک الی الله در آن سوی اروند، منطقه فاو، بسوی نور مطلق پرکشید.
عزیزی که قبل از آن در تمامی صحنه های نبرد، حضوری حسین وار داشت. ارتفاعات بلاله و سربلاله، خلوزه در غرب تا دشت های خونین جونین زیر پای این مرد بزرگ متبرک بود. ندای آسمانی اش گوش فرزندان غیور این مرز و بوم را نوازش می داد. الگویی به تمام معنای یک مجاهد برای رزمندگان این خطه بود. مقاومتش در برابر دشمن زبانزد فرماندهان و مدیران جنگ بود.
محراب عبادتش عطرآگین به خلوص و خضوع در برابر حق بود. چهره معصومانه اش نشان از خدا مردان بی ادعا داشت. روح بزرگش یادآور پیروان حسین بن علی علیه السلام در صحنه عاشورا بود.
همواره مدافع انقلاب و ولایت و امام و اشداء علی الکفار بود. سخت می جنگید، سنگرش عبادتگاه بود. وقتی در برابر خداوند زانو می زد هیبت خاص درگاه احدیت را نمایانگر بود. نمازش عاشقانه، تماشایی و روح پرور بود.
رزمندگان گردان مقدس یازهرا سلام الله علیها به این فرمانده می بالیدند و افتخارشان این بود که در این مجموعه خادم شوند، چون گردان یازهرا سلام الله علیها شبهایش زاهدان را میزبانی می کرد و روزها اُبهّت و عظمت شیرمردان جنگ را در اذهان تداعی می کرد.
همیشه از خیمه های گردان یازهرا سلام الله علیها زمزمه های عارفانه و عاشقانه و ذکر و دعا، شب عاشورا را یادآور بود و همه ی اینها به وجود عزیزمردی به نام حاج سید کمال فاضل بود که می طلبد نویسندگان، همسنگران، فرماندهان و اهل قلم در این موضوع پژوهش نموده و قلم فرسایی نمایند. روحش شاد و راهش پررهرو باد.
بخشی از وصیت سردار شهید سیدکمال فاضل:
«شما ای امت شهیدپرور! در همه كارهایتان خدا را در نظر داشته باشید و یك لحظه از یاد خدا غافل نشوید. بدانید كه اگر همیشه به یاد خدا باشیم، خدا به یاد ما خواهدبود و در همه كارها و مصیبتها ما را یاری خواهدكرد. ببینید این دنیا چقدر بیوفاست كه وقتی انسان میخواهد از دنیا برود، هیچ چیز از این دنیا به درد او نمیخورد! امروز كه مرا به خاك میسپارند، مشاهده كنید كه چه چیز از این دنیا با خود میبرم؟ تنها چیزی كه به درد انسان میخورد، اعمال و كردار نیك او در این دنیا بوده است.
شما را به خدا در این روز كه دیگر من در میان شما نیستم، قسم میدهم، زیاد دل به دنیا و پست و مقامهای آن نبندید. اگر به شما مسئولیتی داده میشود آن را به نحو احسن انجام دهید. مساوات و برابری را رعایت كنید و بیشتر به فكر محرومین باشید.
امروز پس از گذشت چند سال از انقلاب، از خود سؤال كنید كه برای انقلاب چه كردهاید؟ آیا به راستی خون پاك شهدا را پاس داشتهاید؟ آیا وارثان به حقی برای سفارشهای آنها بودهاید؟
برادر و خواهر! نكند خدایناكرده، پست و مقام این دنیای مادی، ما را از خدا دور كند! خدا ناظر بر كارهای ماست. دست از این اختلافها و كشمكشهای پوچ و توخالی بردارید. قلب امام را بیشتر از این به درد نیاوریم. دست به دست هم بدهیم و اگر تا كنون موفق نشدهایم دین خود را نسبت به خون شهدای اسلام از جان عزیزتر، ادا كنیم. با تلاش و كوشش پیگیر به نگهداری از دستآوردهای انقلاب بكوشیم و زمینه صدور واقعی آن را با عمل صحیحمان فراهم كنیم انشاءالله.»