مهمانی خدا

کد خبر: ۹۴۲۳۵۳۴
|
۱۳ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۰:۵۷

بو یِ مهما نیِ آن  مبد ا جان می آید

مژده ای ناب ازآن،روح و روان می آید

 

د عوتی عام شده، بر سرِ خوانِ کرمش

خوش دراین بزم سرا،پیروجوان می آید

 

دل که پیراسته شد،درگهِ فیضش مفتوح

هرکه مشتاق دراین راه ، دوان می آید

 

آنقدر کار عظیم است ، عیان می گویم

روح از  فرطِ شُعف ، بر جَوَلان می آید

 

فارغ از خوردن و نوشیدن و امیالِ دگر

چون مَلَک،بال زنان، سویِ جنان می آید

 

اوکه بخشنده ترین است،چه خوش می طلبد

میهمان در طلب اش ، اشک فشان می آید

 

کیستم من؟ بنشینم ، به سرِسفره یِ او

جان ازاین مژده خوش، برغَلَیان می آید

 

چونکه نیّت شده ،سرلوحهِ آمال و عمل

قصه ی بنده ی مُخلِص ،به میان می آید

 

لیله ی قد ر د ر ا ین ما ه تجلّی بخشد

ر حمتِ واسعه ا ش ، دررمضان می آید

 

دست ها  سویِ خدا باز ، به امیّد کَرَم

آن چه برخاسته از دل ، به زبان می آید

 

به امیدی زده ام در ، بگشا ، کانِ کَرَم

بنده یِ خاطی وبی نام و نشان می آید

 

چون شنیدم، درِاحسان توبازاست،هنوز

پس"فرائی "به درت، بهرِ امان می آید

 

سروده"عبدالمجیدفرائی"

ارسال نظرات
آخرین اخبار