کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» نوشته نادر ابراهیمی یکی از نوابغ معاصر ادبیات فارسی، شرحی است داستان‌وار از زندگی امام خمینی (ره) ...
کد خبر: ۹۴۲۷۵۶۳
|
۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، کتاب ارزشمند «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» نوشته نادر ابراهیمی یکی از نوابغ معاصر ادبیات فارسی، شرحی است داستان‌وار از زندگی امام خمینی (ره) که به سه وجه از زندگی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی اشاره دارد. این کتاب که به تازگی چاپ جدیدی از آن از سوی سوره مهر در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است، اولین برداشت‌های ادبی از زندگی امام خمینی (ره) است، از این رو اثری مهم و جریان‌ساز به شمار می‌رود. ابراهیمی در این کتاب تلاش کرده است روایت تاریخی زندگی امام را با روایت داستانی گره بزند.

مردی که برای نجات ما آمده است
تاریخ یا داستان؟ شما کدام را دوست دارید بخوانید؟ تاکنون داستان‌ها و فیلم‌های زیادی بر اساس حوادث تاریخی نوشته و ساخته شده است. حسن این ژانر آن است که ایده اصلی از تاریخ گرفته شده است و نیاز چندانی نیست هنرمند به جزئیات تاریخ کاملاً وفادار باشد. نادر ابراهیمی مستقیماً در مقدمه کتاب اشاره می‌کند، آن‌ها که «ملا نقطی» تاریخ هستند، بروند کتب تاریخی را بخوانند این، داستان من است. او می‌نویسد: «آن‌ها که واقعیت را می‌خواهند نه حقیقت را و طالب واقعیات تاریخی هستند نه حقایق انسانی، می‌توانند بی‌دغدغه خاطر به بهترین تاریخ‌ها مراجعه کنند.»

«سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» داستانی است بر اساس زندگینامه امام خمینی (ره). هر دیدار یک فصل را تشکیل می‌دهد؛ سه دیدار که به تناوب، سه بار تکرار می‌شود به اضافه فصل نهایی که دیدار‌های درهم ریخته نام گرفته است.

فصل اول با معرفی امام خمینی (ره) آغاز می‌شود، اما نه به شکل رئالیستی! بلکه به عنوان مرادی که از سوی دریا برای نجات آمده و خود سربازی است در این سیر تاریخی. این بخش شامل گفتگو‌های درونی راوی است با پیر یا حتی واگویه‌های خود حضرت امام، یا یک انسان به نمایندگی بنی‌آدم به طول و عرض و عمق کره خاکی و زمان بی‌پایان؛ سؤالاتی رد و بدل شده میان نیمه تاریک و بخش منکر بشر با قسمت روشن‌ضمیر بشر. فصل اول بخش غیرمصداقی و ذهنی کتاب بوده است که به کندی پیش می‌رود. باید سر حوصله و با تمرکز خواند. بخش دوم کتاب روایتگر کودکی روح‌الله است. زمانی که با «عمه صاحبه» مصاحبت داشته است. این شیرزن بر روحیات برادرزاده بسیار مؤثر بوده است. در این بخش از کتاب دورانی بازسازی شده که روح‌الله درگیر علل و نحوه شهادت پدر بوده، با مفهوم ظلم آشنا شده و طی خلوت‌هایش در «دره گل زرد» روح ظالم‌ستیزی را در خود پرورانده است.

دیدار روح‌الله با آیت‌الله مدرس
در بخش سوم کتاب بخش‌هایی را می‌خوانیم که امام خمینی (ره) در دوران طلبگی با آیت‌الله مدرس دیدار‌ها و گفتگو‌هایی داشته است. همین تبادل نظرات، تفاوت تفکر و نحوه عملکرد این دو سید پیر و جوان را نشان می‌دهد. زمانی که آقای مدرس به سایر طلاب می‌گوید: «این طلبه را نگین کنید» برتری عقیده و شیوه مبارزه امام را اظهار می‌کند.

نثر کتاب شاعرانه است. استفاده از صنایع و آرایه‌های ادبی مختلفی همچون استعاره، مجاز و تشخیص، متن را حالتی سایه‌وار داده که شایسته چنین داستانی است؛ شبیه غباری که اطراف خورشید را می‌گیرد، زیرا داستان، حرکت در مرز خیال و واقعیت است. از طرفی برای پرداختن شخصیتی، چون «روح‌الله موسوی خمینی» با آن پیشینه خانوادگی و عظمت الوهی و قدسی، چنین نثری از عهده کار برمی‌آید. اگر چه نثر پرطمطراق و مطنطنی در کار نیست، اما خوانندگان نادر ابراهیمی می‌دانند که هر جا لازم باشد، چگونه نثر را به شعر نزدیک می‌کند؛ و باز در ستایش چنین متنی اضافه می‌کنم: با انتخاب دایره واژگانی که خواننده را به یاد مظاهر ایران باستان می‌اندازد، می‌گوید این منجی که به نام او را سید روح‌الله موسوی از اهالی خمین می‌شناسیم، مردی اهورایی است با هیبتی پهلوانانه که ذخیره تمام اعصار است و از منظری دیگر هر فردی که از گذشته تا حال برای حفظ حریم ایران تلاش کرده، قهرمان این داستان است.

حالا که صحبت از شخصیت اصلی داستان شد، ممکن است خواننده با خود تصور کند امام خمینی شخصیتی حاضر و آماده است که نیازی به آفرینش مجدد ندارد، اما همانطور که روی جلد کتاب آمده ایشان فیلسوف، عارف، سیاستمدار و رهبر یک حرکت انقلابی بود به وسعت جهان و تاریخ. روایت کردن تمام این بخش‌ها در موجزترین شکل به اضافه بخش‌های کمتر روایت شده از ایشان مثل: شاعربودن، شوخ‌طبعی، عاشق شدن و خواستگاری کاری شگفت است که الحق مصنف از پس آن برآمده است، مثلاً در دورانی که حرف زدن از فلسفه در حوزه علمیه خلاف شأن بوده است، ایشان تدریس می‌کردند و در سن بسیار کم به درجه اجتهاد رسیده و با سیاست گام به گام آشنا می‌شوند. در این کتاب خوش‌خوان کم‌حجم چند روایت از زندگی امام، شهید مدرس، اتفاقات حرم حضرت معصومه (س) و برخورد‌های رضاخان به شکلی خلاصه، اما کامل بیان می‌شود. اصل حوادث بر جای خود باقی است، فقط نحوه پرداخت و دیالوگ‌هایی که ردو بدل می‌شود، ممکن است زاییده ذهن خلاق ابراهیمی باشد.

در جا‌هایی که عین جملات افراد روایت شده، نویسنده با نشان گیومه آن را مشخص کرده است، بنابراین با خیال راحت توانسته هر جمله‌ای را برای شخصیت‌ها طراحی کند، بی‌آنکه شائبه دروغ بر آن مترتب باشد.
در پایان جلد اول کتاب که ۲۴۵ صفحه است، مخاطب شیرینی آشنایی با قهرمان واقعی و معاصر را چشیده، مشتاق است سراغ جلد دیگر آن هم برود، به ویژه که استاد ابراهیمی با ترفندی در انتها می‌نویسد: «می‌خواستم نظرم را درباره این داستان در ابتدای این جلد بنویسم، اما آن را به پایان آخرین جلد موکول کردم.»
اینگونه مخاطب که علاقه‌ای به داستان پیدا کرده و احتمالاً ارادتی به نویسنده داشته است، برای خواندن نظر وی به کتاب بعدی هم مراجعه می‌کند. در ادامه او می‌نویسد: «فقط همین اندازه بگویم تاکنون در عمرم کاری چنین استخوان‌خرد‌کن ننوشته‌ام و دیگر هرگز نخواهم نوشت.» به گمانم حرف کاملاً درستی است، زیرا علاوه بر اینکه برای انجام آن نیاز به جمع‌آوری اسناد تاریخی است و از طرفی، چون تاریخ صرف را روایت نمی‌کند و چیزی از خود به آن افزوده بسیار مجال نفسگیری است که ممکن است افراد و ارگان‌هایی را خوش نیاید. مؤلف باید بتواند از پس نقد‌ها و غرض‌ورزی‌ها نیز برآید، زیرا مخاطب چنین محصولاتی همیشه افراد حرفه‌ای نیستند و توده مردم ممکن است توجیه نباشند که هنرمند مجوز دارد وقتی اثری هنری ارائه می‌دهد، در آن دخل و تصرفاتی داشته باشد.

ارسال نظرات