قلم، پرتو همان صبحی است که منادی عدالت خواهد شد که: «الیس صبح بقریب؟»
عقل را آفرید، حس را آفرید، خیال را آفرید، تا «عشق» را به تماشا بگذارد. عشق، یگانه موهبتی بود که به شناختن نیاز داشت؛ به توصیف، به شکفتن شکوهی که فطرت هستی را به وسعت نعمت پیوند می زد و لوح آیینگی را نیازمند نگارش می ساخت. پس نقطه آغاز عشق را در نوک «قلم» قرار داد و «قلم» را آفرید. همان قلم که در کلام آسمانی اش بدان سوگند یاد می کند: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ».
قلم، تجلی نور در سینه ظلمت. قلم، پژواک علم در صفحه جهل. قلم، شور تپیدن در قلب احساس. قلم، تراوش خیال در ذهن سکوت. قلم، طراوت عقل در نمایش عشق.
قلم، قلم،... قلم غزل زیبای نیاز در برابر ناز خداوند است، که شور عشق را در کلام دل انگیز وحی می ریزد و لب به سخن می گشاید که: «الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ» اگر قلم نبود، عشق هم نبود. اگر قلم نبود، سرنوشت ها نوشته نمی شد و نگاه عاشق و معشوق ناتوان از سرودن احساس بود. قلم آفریده شد، تا حقیقت از مجاز، خیر از شر، سفید از سیاه، دروغ از راست و راست از دروغ جدا شود. قلم نام دیگر جبرئیل است که بال در طول و عرض آفرینش گشوده است. قلم نور است، نگارنده نور.
نخستین عاشق: قلم! نخستین عارف: قلم! نخستین خالق: قلم. نخستین شاعر: قلم و نخستین شاهد: قلم بود. قلم، نوری که در هر شکل و رنگ، آرایه تمام خوبی هاست. تمام شگفتی ها و تمام لحظات آکنده از عشق و عرفان و حکمت؛ آکنده از حس و خیال و تصور. پدید آورنده تصویر هستی از دل هستی است. جانبخش بی جان ترین اشکال در صفحات گمشده تاریخ؛ از نقاشی غارها گرفته تا نمایشگر تبلت ها و لپ تاپ ها. قلم تنها شاخه درخت هستی است که نیستی ندارد! شکوفه اش به رنگ عشق و میوه اش به رنگ عقل است. هرگاه در مرکب حق فرو می رود، حکمت می آفریند و هرگاه از حکمت می نگارد، هنر می آفریند. قلم یعنی: هنر؛ هنر قدسی؛ هنر آسمانی. قلم ابزار هنر نیست؛ فطرت هنر است. حقیقت هنر از دل قلم برآمده است؛ ورنه خداوند بدان سوگند یاد نمی کرد. اگر هنر جلوه حقیقت است، قلم ذات حقیقت است.
شهود شاعرانه شعر یعنی قلم. نمود عارفانه نثر هم یعنی قلم. روز قلم، روز شعر است. روز نقاشی است، روز نثر و روز نشر. روز قلم، روز هنر است، مصداق اشراقی ترین روز برای تولد نور دانش در دل ظلمت جهل! قلم ید بیضای تمام پیامبران است. قلم سریر شوکت تمام انبیا و اولیاست. قلم آیینه شکوه علی علیه السلام در دیوار ترک خورده روزگار است. قلم، وارث خطبه های حضرت زهرا علیها السلام در عمق غربت فلک است.
قلم وسعت عظمت حسن علیه السلام است در غربت همیشه ویران بقیع. قلم صداقت بی پایان عاشورا در اهتزاز پرچم های کربلاست.
قلم ترجمان «عَلَّمَهُ البیان» در بند بند صحیفه سجاد علیه السلام است.
قلم گلبانگ روایت حدیث از عمق اندیشه های نورانی حضرت امام باقر علیه السلام وحضرت امام صادق علیه السلام است.
قلم، نجوای عارفانه عابد آل الله ـ موسی کاظم علیه السلام در زندان هارون است.
قلم، طراوت حدیث «سلسلة الذهب» در بیان علی بن موسی الرضا علیه السلام است.
قلم حکمت بی بدیل در بیان امام جواد بن الرضا علیه السلام است.
قلم، نجابت گفتار هادی علیه السلام در مسیر هدایت گمگشتگان است.
قلم شعاع نور در آیینه غربت ابامحمد حسن عسکری علیه السلام است.
قلم، پرتو همان صبحی است که منادی عدالت خواهد شد که: «الیس صبح بقریب؟»
قلم، نور دستان مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و برنده ترین شمشیر عدالتش در روز آکنده از ستم
قلم، آیت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و میزان برابری و مساواتش در حقوق همگان. قلم، آینه حکمت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و معجزه حکومتش. روز قلم، روز تمام زیبایی ها، روز تمام هنرها و روزی است که در آسمان و زمین مقدس است. پس باید، با تمام قداست، گرامی اش داشت. روز قلم بر اهالی قلم مبارک باد!
به قلم: سید علی اصغر موسوی