به گزارش خبرنگار بسیج، شاعر رزمنده و بسیجی پایگاه عاشورا حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با مضجع نورانی حضرت سید الشهدا علیه السلام هنگام برگشت از شام و ورود به کربلا را سروده که در ادامه میآوریم:
تا نگاهت ز نیزه به محملم افتاد
آتشِ غم زبانه زد و بر دلم افتاد
چهل روز جمال تو را ندیده ام سالار
تا رسیدم به تو، طوفان به ساحلم افتاد
تو کشتی نجاتی و منِ طوفان زده
بشنو که در شام، چه بر حاصلم افتاد
اشک میدوید از غم عباس بر رُخم
یاد از زمانی که ز دستش علم افتاد
شکست کمرِ تو ز برادرت عباس
من مُردم، ز اسب ابوفاضلم افتاد
هر گاه به آب روانی نظر کردم
باز غم دیگری به روی مشکلم افتاد
درکاخ یزید که به لبانت چوب میزدند
زبان گشودم، زتخت دشمنِ جاهلم افتاد
آنگاه که ز گودال قتلگه گذر کردم
دیدم غرقِ به خون، امامِ عادلم افتاد
در شام شنیدم اذان و خطبه سجاد
دیدم که دشمنِ مغرور در مقابلم افتاد
خرابه شام و نالههای رقیه سختتر
با دیدنت بند اسارت به پای دلم افتاد
یاد عطش و آتش به دامان کودکان
آه زمانی بی رقیه چشم به منزلم افتاد