بسیج گزارش میدهد؛

روایت یک آشوب و نسل پنجمی‌های فهمیده‌تر از خواص جامعه

ساری-باران مهر بر سر شهر‌ها و خیابان‌هایی که در چند روز اخیر شاهد آتش سوزی برخی امکان دولتی و نظامی توسط اغتشاگران بود، بارید و چتر حافظان امنیت بر سر مردم گسترده شد.
کد خبر: ۹۴۵۹۳۴۷
|
۰۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران، آشوب و اغتشاش، از معنی کلمات مشخص است که اگر اتفاق بیفتد، باید شاهدحوادث ناگواری بود که زخم آن سالها  بر جسم و روح اهالی شهر، باقی میماند. چندروز مانده بود تا مردم فصل تابستان را با خوبی و خوشی بدرقه کنند و به استقبال مهر بروند که یک آشوب، آتش به خرمن مهر انداخت و آن را به خشم و نفرت تبدیل کرد.جمعیت بسیار اندکی که باانگشتان دست قابل شمارش بودند به بهانه درگذشت یک هموطن به خیابان‌ها آمدند و شروع کردند به سر دادن شعارهایی که هرکه آن را می شنید با خودش می گفت این شعارها چه  ربطی به اعتراض دارد چرا که شعارها بر علیه اصل نظام بود. برای همین اعتراضات به چشم مردم به آشوب تبدیل شد و  گزک دست کینه توزانی داد که می خواستند رنگ سبز آرامش را از چهره شهر بگیرند و گرد و غبار خاکستری آشوب را  به چهره زرد برخی از شهر‌های مازندران بپاشند.

روایت یک آشوب و نسل پنجمی‌های فهمیده‌تر از خواص جامعه

در ساری عده‌ای از نوجوانان و جوانان کم سن و سالی که در خیابان های فرهنگ قارن و منتهی به میدان امام حسین(ع)  دست به آشوب زدند، خیابان ها را با شبکه های مجازی و صفحه اینستاگرام اشتباه گرفته بودند و دقیقا همان رفتاری را تکرار می‌کردند که در کلیپ‌های ناهنجار اینستاگرامی ، مردم میدیدند و از آن ابراز انزجار می کردند. برخی گیمر‌هایی هم در میان جمعیت دیده می شدند که بعضا برای تخلیه خشم و هیجان رشته افکارشان پنبه شده بود و فقط می خواستند به اموال مردم آسیب بزند. انگار اموال عمومی را نقطه هدف برای شلیک میدیدند و تا به آن نرسند و تخریب نکنند، دست بردار نبودند. از سنگ پراکنی به مردمی که در خیابان‌ها در رفت و آمد بودند، تا تخریب اموال عمومی و خسارت به بیش از ۵۰ مکان عمومی و شخصی که در آشوب شهر‌های مازندران گزارش شده، تنها گوشه‌ای از اقدامات کسانی بود که به گفته جامعه شناسان این ناهنجاری‌ها در برخی جوانان ریشه در سبک زندگی شان دارد.  

اما آنچه که مردم کوچه و خیابان را از صف آشوب طلبان جدا کرد، وجود لیدرهایی بود که دشمنی شان با کشور سابقه دیرینه دارد. کسانی که با همدستی ارازل و اوباش از احساسات یک عده جوانان کم سن فریب خورده سوء استفاده کردند و آنها را به سمت اغتشاش هدایت می کردند و حتی مجبورشان می کردند که به مردم حمله کنند و به قصد کُشت آنها را بزنند.

روایت یک آشوب و نسل پنجمی‌های فهمیده‌تر از خواص جامعه

باورش برای مردم سخت بود ببینند کتیبه ها و پرچم های عزای اباعبدالله (ع) که همچنان بر درو دیوار شهر رخ نمایی می کند و هنوز صدای چاووشی خوانی  که به استقبال زائرین پیاده روی اربعین آمده از اعماق کوچه ها به گوش میرسد، عده ای اغتشاشگر به پرچم های عزا حمله کرده و آن را به آتش بکشند. 

هرچندهمان جوانان کم و سن و سالی که به خیابان ها آمدند بعد از ساعتی متوجه رفتار نابهنجارشان شدند اما آتش اغتشاش دامن شان را گرفته بود  و مورد تعرض و آسیب قرار گرفتند. اغتشاشگران دیده بودند که از جمعیت جوانان فریب خورده کم می شود، برای همین خشونت طلبی و اسیب زدن به مردم و اموال عمومی را بیشتر کردند تا جائیکه که صبر اهالی شهر بالاخره لبریز شد. 

آنچه که در این ماجرا بیشتر از همه توجه ام و یا شاید قاطبه مردم را به خودش جلب کرده بود، وجود جوانان کم سن یا بقولی دهه هشتادی هایی بودند که برای حفظ امنیت شهر در مقابل اغتشاشاگران سینه سپر کردند. جوانانی با محاسن تنک، که برای دفاع از پرچم امام حسین(ع) وارد میدان مقابله با اغتشاشگران شدند.

با اینکه شبکه های اختاپوسی دشمن با یک جنگ مرموز شناختی بر افکار عمومی کشور چنبره زده و در حال القای این دروغ بزرگ است که دهه هشتادی ها علیه نظام هستند، اما خورشید حقیقت باز هم ابرهای سیاه دروغ و تحریف آتش بیاران معرکه را کنار زد و دوباره آنها را رسوای عالم کرد به طوریکه همان شبکه ها اعتراف کرده و میگفتند که جمهوری اسلامی برای حفظ نظام ،دهه هشتادی ها را وارد خیابان کرد و این جوانان برای دفاع از امنیت در کنار ماموران انتظامی ایستاده اند.

باران مهر بر سر شهرها و خیابان هایی که در چند روز اخیر شاهد آتش سوزی برخی امکان دولتی و نظامی توسط اغتشاشگران بود، بارید و چتر حافظان امنیت بر سر مردم و اهالی شهر گسترده شد.حال که غبار اغتشاش و آشوب خوابید؛ به عیادت جوانان مدافع امنیتی رفتیم که تیغ تیز کینه بی رحم اغتشاشگرن جسم شان را درید .

محمد حسین  از مجروحان اغتشاشات اخیر است. جوانی که به گفته فرمانده اش در سن هیجده سالگی فهم و رزم  عملیاتی و  بصیرتش زبانزد بود و در اردوهای جهادی و ساختن خانه محروم همیشه نفر اول بود. 

فرمانده اش می گفت نام محمد حسین را نام مستعار خود انتخاب کرد و وقتی از او پرسیدم چرا این نام را انتخاب کردی؟ می گفت؛ من باید مشابه محمد حسین فهمیده برای هم رزم هایم باشم.حالا این جوان بسیجی دهه هشتادی که برای دفاع از ناموس و امنیت مردم الگوی خود را محمد حسین فهمیده دهه چهل قرار داده بود، در یکی از مراکز درمانی ساری بستری است.

بدخواهان نظام با تمام ابزار و سلاح های بروز و مدرن رسانه ای در این چندین سال از عمر انقلاب خودشان را کشتند تا بتوانند قاپ امثال محمد را حسین را بدزدند و برایشان الگوسازی کنند ،الگوهایی همچون سلبریتی های که این روزها لباس چرک لیدری اغتشاشات را بر تن کرده و سخت مشغول تحریک احساسات نوجوانان و جوانان  بر علیه اموال و جان و ناموس مردمند؛ اما این بار هم تیرشان به سنگ خورد و دیدیدند که محمد حسین های نسل پنجم انقلاب فهمیده تر از برخی خواص ره صد ساله را یک شبه طی کردند و جانشان را سپر بلای مردم قرار دادند و شدند خار چشم معاندان.

 گزارش از : علی ابراهیمی گتابی

انتهای پیام/

ارسال نظرات
آخرین اخبار