۲۳ / اسفند / ۱۴۰۳ - 13 March 2025
01:02
۱۲:۵۱

۱۴۰۱/۰۷/۱۴
نویسنده دفاع مقدس در گفت‌وگو با بسیج :

عزت و سربلندی امروز کشور را مرهون ازخودگذشتگی شهدا هستیم

زنجان _ نویسنده زنجانی دفاع مقدس گفت: بایستی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و انتقال این مفاهیم ارزشمند به نسل جوان بیش از پیش تلاش و از هیچ کوششی فروگذار نکنیم.

به گزارش خبرنگار بسیج زنجان، شهید والامقام ایرج مرادی یکم مرداد ماه سال۱۳۴۴ ‏، در روستای جیا از توابع شهرستان طارم به دنیا آمد، پدرش هاشم کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت شهید مردای تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت، بیست و پنجم مرداد ماه سال۱۳۶۶‏، در ابوالفتح عراق به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. او را مصطفی نیز می‌نامیدند.

کتاب «فرقت جانان» زندگینامه شهید والامقام ایرج مرادی به قلم نویسنده پناه رحیمی است که به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران و سپاه ناحیه طارم از این کتاب رونمایی شد.

عزت و سربلندی امروز کشور را مرهون ازخودگذشتگی شهدا هستیم


در همین راستا؛ خبرنگار بسیج زنجان گفت وگویی با نویسنده این کتاب داشته است.


با سلام و تشکر از جنابعالی بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید ابتدا معرفی اجمالی از زندگی و آثار خود بفرمایید و بگویید از چه سالی به صورت جدی وارد عرصه نویسندگی و کارگردانی شدید؟

پناه رحیمی هستم و در حوزه‌های نویسندگی و کارگردانی فعالیت داشته و نوشتن را از دوره ابتدایی آغاز کرده ام، اوایل فقط داستان‌های کوتاه می‌نوشتم که متاسفانه هیچ خواننده‌ای نداشت، سال۹۰ خانم اعلمی دبیر ادبیاتم بعد از خواندن یکی از انشا‌های کلاسی موضوعی را طرح کردند و از بنده خواستن داستان کوتاهی برایشان بنویسم که همان داستان در مجله‌ای چاپ شد. همان سال‌ها در حوزه خبرنگاری فعالیت خود را آغاز کردم و مسئول نگارش گروه‌های دانش آموزی کانون پرورش فکری شدم و در دوره راهنمایی، چند نمایشنامه نوشتم و خود کارگردانی آن را برعهده گرفتم و خوشبختانه توانستم جوایز منطقه‌ای و استانی را کسب کنم.


تا کنون چه آثاری از شما منتشر شده است؟

بعد از اتمام دوره راهنمایی خانواده ام تصمیم گرفتند برای زندگی به شهرستان طارم بیایند و من همراه خانواده به این دیار شهید پرور و نگین سبز استان زنجان آمدم و پس از پیگیری‌های فراوان متوجه شدم نمی‌توانم فعالیت خود را همانند قبل در کانون فرهنگی هنری طارم ادامه دهم در نهایت تصمیم برای نوشتن رمان گرفتم و چند ماه بعد اولین رمان بلندم به نام (به کدامین گناه تلافی؟) به چاپ رسید و چند سال بعد کتاب دومم به نام (ارزشش را نداشت) به چاپ رسید و خوشبختانه با استقبال خوبی همراه شد.

حدود ده جلد کتاب ثبت شده از همان سال‌ها دارم که در حال حاضر مایل به چاپشان نیستم و کتاب (فرقت جانان) آخرین کتاب بنده است که به چاپ رسیده است.


چرا نویسندگی زندگینامه شهید والامقام مرادی را بر عهده گرفتید؟

 

چند سالی است فقط در حوزه سینما فعالیت دارم و تمام پیشنهاد‌های کاری در حوزه نویسندگی را قبول نمی‌کنم، اما زمانی که از جهاد کشاورزی استان زنجان با بنده تماس گرفتند و پیشنهاد کار دادند و گفتند برای کنگره شهدا در حال جمع آوری آثار هستند من قبول و شروع به خواندن زندگینامه شهدا کردم که زندگینامه شهید مرادی نسبت به سایر زندگی‌نامه شهدا نظرم را جلب کرد از آنجا بود که تحقیقات خود را آغاز کردم.



چه کسانی در نگارش کتاب فرقت جانان همراه شما بودند و به شما کمک کردند؟

باید صمیمانه از آقای مولایی، یکی از کارکنان جهاد کشاورزی زنجان تشکر کنم که در تمام مدت تحقیق و نگارش همراه و مشوق من بودند و از خانم مهدی خانی فرمانده پایگاه چورزق که زحمات هماهنگی با خانواده شهید بزرگوار بر عهده ایشان بود و شرایط مناسب برای صحبت با خانواده شهید والامقام را فراهم کردند.


چه مشکلاتی برای نوشتن این کتاب بر سر راه شما بود؟

شیوع ویروس کرونا تنها مشکل من در زمان نگارش کتابم بود چرا که متاسفانه مادر شهید مرادی به ویروس کرونا مبتلا شده و درگذشتند و همین مهم سبب سختی در نگارش این کتاب شد.


مهم‌ترین ویژگی کتاب فرقت جانان چیست؟

برخلاف زندگینامه‌هایی که تا الان جمع آوری شده، در کتاب فرقت جانان تلاش کردم روایت به صورت داستانی مطرح شود تا بتواند مخاطب بیشتری را جذب خود کند و تمام تلاشم را کردم تا هدفی که شهید مرادی و همرزمان ایشان داشتند را به صورت کامل بیان کنم و مسئله بعدی ساده زیستی خانواده شهید مرادی بود، آن‌ها زندگی‌ای بسیار ساده و به دور از تجملات دارند.


هدف شما از نوشتن این کتاب چه بود؟

انسان‌هایی که برای باور‌ها و اعتقاداتشان تلاش می‌کنند تا رویاهایشان محقق شود برای من بسیار قابل احترام هستند، شهدا و جانبازان در راه رسیدن به رویا‌های خود از با ارزش‌ترین دارایی هایشان و خانواده خود گذشتند و این شجاعت شهدا بسیار قابل احترام است و این دوبیتی از مولانا زمانی که برای اولین بار عکس شهید والامقام مرادی را دیدم به ذهنم آمد‌ای برادر تو همان اندیشه‌ای

مابقی خود استخوان و ریشه‌ای

گر گل است اندیشه تو گلشنی

ور بود خاری تو هیمه گلخنی


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید