به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج؛

دلنوشته هنرمند آذربایجان غربی خانم حدیثه راد:

کد خبر: ۹۴۶۶۷۶۴
|
۱۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۰

خانم حدیثه راد هنرمند ارزشمند آذربایجان غربی در دلنوشته ای در خصوص وقایع اخیر نوشت: پس از اربعین سال ۱۴۰۱ و چند روز مانده به آغاز شروع هفته دفاع مقدس، کربلایی دیگر و دفاع مقدسی سخت تر شکل گرفت .استفاده کثیف از مرگ یک زن در فضایی بدون خاکریز و سنگر . مهسا امینی،گشت ارشاد، مترو، باتوم، کما،مرگ. کلماتی که در فضای بین بایت و حجم اینترنت ها می چرخید .به طوری که حضور میلیونی عاشقان حسینی در پیاده روی اربعین را کم رنگتر و تصویر سلیمانی که در سازمان ملل به اهتزاز در آمد را در حواشی خود فرو برد.جریان چیست؟سوالی پر تکرار.گشت ارشاد مرتکب قتل؟دختر بیگناه؟سوالهای بی شماری که بین کاربران فضای مجازی می چرخد و در انتها یک پلان از حضور دختر جوان که در انتها به زمین می افتد ... و این شروع آتشی می‌شود که دودش در چشمان خودی ها و نخودی ها می رود.و اینک گرگهای دریوزه با تنور آماده در انتظار شاطر و خمیرش . و ابلهانی که هیزم بیاور این آتش به کام دشمنان این انقلاب هستند. می‌شنوید صدای مرا از استانی مرزی در شمال غربترین نقطه ایران. جایی که جولانگه می‌شود برای رقص کفتارهای کومله و دموکرات. فعلا جنگ در فضای مجازی و انگشت اتهام به سمت نیروی انتظامی .هشتگها مهسا امینی و اسم رمز ژینا...دشمن کدام سمت است؟به ناگاه اعتراض از صحنه مجازی به وسط خیابان‌ها می آید. این صدای مرگ مرگ از کجا می آید؟ اینبار نه صور اسرافیل به صورش دمیده، بلکه این صدای شیپور اینترنشنال ها و من و تو ها و بی بی سی ها و آلبانی نشین هایی است که یک مریم و یک مسیح بین‌شان پیدا شده برای نجات من و توی ایرانی!!! ابتدا برای تهییج عوالم و عواطف انسانی از مرگ دخترکی جوان برجکی به پا می‌کنند. دیده بان بالا رفته و اکنون باید به پشت جبهه گرو منطقه را بدهد.سربازان این بازی دهه هشتادی ها و نودی ها هستند .چرا ؟ احساس ، هیجان،خشم و ریزه پوشال هایی که راحت گر می‌گیرند.چه کسی می‌تواند به این نسل خط بدهد ؟قهرمان کیست ؟ کسی که هم از توبره می‌خورد هم از آخور. سلبریتی هایی که خود فروخته اند. ورزشکار ،هنرمند، بازیگرو ... هر کسی که در فضای مجازی برای خودش اندوخته ای از فالور دارد و تریبونی که به علت مسامحه نظام می‌شود خط اول پارتیزن بازی و سوپر منی این نو کیسه ها. توئیت ها پشت سر هم زده می‌شود.پستهایی با هشتگهای #مهسا_امینی، زن_زندگی _آزادی و استوریهای حضور اغتشاش گران. باور کردنی نیست توحش به حد خود رسیده .مردم من مردم من مردم من ...آیا اینان مردم کشور من هستند؟این قوم لیبرالیست که آزادی را شعار خود قرار داده اند آتش می‌زنند مردمی را که شعارشان حافظ جان و مال و ناموس بودن است را؟ باز هم می‌شنوید صدای مرا از استانی که هنرمندان کرد و ترک و آشوری اش پر آوازه هستند. هنرمندان احساسی که نا خود آگاه سوار لوکوموتیوی شده اند که لوکوموتیورانش راه به جایی نمی‌برد.هنرمندان لوگوهای پروفایلشان تغییر می‌کند از عکس‌های لاکچری به ایرانی سیاه، بی دریاهای آبی...هنرمند هم استانی من چرا نشخوار میکنی جویده خوراک قی کرده دشمنان را ؟مگر تو نمیدانی آن انگشت اتهام که به سمت نظام گرفته ای سه انگشت دیگر به سمت خودتت نشانه رفته؟ببین کجای بازی این کفتارها ایستاده ای ؟خانه بدون خاک ارزش ندارد!! و این شعار اپوزیسیون های خارج نشین است .شعار دو بازیگر هم زبان من که از ترکیه هشتگ می‌زنند و خودشان را جر می‌دهند و برای مهسایی مویه می‌کنند که به کام مسیح خوش بیاید .هنرمندان شهرم هم اکنون سه دسته اند.دسته اول: ندای آزادی سر می‌دهند و هر کس که با آنها همراه نمی‌شود، ضد زن و جیره خوار نظام و ترسو قلمداد می‌شود. دسته دوم: حامی نظام و انقلاب و خون شهدا هستند .ولی صدایشان در فیلتر این فضای مجازی به جایی نمی رسد و مدام از چپ و راست چه در پی وی و چه علنی از سمت دسته اول مورد هجمه قرار می‌گیرند. به طوری که باعث می‌شوند از فضای مجازی فاصله بگیرند.و اما دسته سوم : آفتابگردان‌ ها.اینان هم به نعل می زنند هم به میخ.هم دسته اولی هستند و هم دسته دومی .و هیهات از این دسته سوم. و اما همین دسته سوم قسم می‌خورند به قلم و با این جریانات سوار موج دشمن می‌شوند و اعلام انزجار و برائت می‌کنند از نگارش و قلم. وا مصیبتا ! روی سخنم با دسته دومی هاس . همان ها که حرمت شناس خون شهدا هستند ،هنرمندانی که هنرنما هستند نه تماشگر نما خوشا به سعادتتان که گوسفندهای معاویه و سکه های یزید شما را نفریفته و شما پشت ولایت هستید و همچنان عمار گونه میتازید.فقط یک یا علی لازم است. یا علی

ارسال نظرات