تب و تاب اغتشاشات و خرابکاریهای سال ۸۸ که هنوز بیبیسی فارسی و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان امروزی آنچنان جان نگرفته بودند تا روایت سازی آن روزهای پرالتهاب در ایران را به خورد مخاطبان خاکستری بدهند، فیسبوک یکتنه سرباز زرهپوش نظام استکبار جهانی بود و تکسوار میدان خط دهی به جریان براندازی.آن زمان اینترنت به فراگیری و همهگیری امروز نبود ولی همان کورسوی فضای دیجیتال توانسته بود قشری را به میدان بکشاند تا به نام مطالبه طعمهای چرب برای براندازان مهیا شود.۱۰ سال بعد یعنی در ناآرامیهای مدیریتشدهی سال ۹۸ نیز این پلتفرم ها و شبکههای مجازی بودند که با هشتگ سازی و جعل عناوین و صفحات دروغین، درصدد سازماندهی پیاده سواران فضای مجازی برآمدند، اما خوشبختانه با درایت و هوشیاری مردم فتنهها پساز دیگری خاموش و به زیر خاکستر رفت تا لشکر شکستخورده مجازی استکبار بار دیگر با تجدید قوا سوژهای بیابد و وارد کارزار شود.
حوادث شهریور سال جاری نیز با جرقهای در فضای مجازی شروع شد، فضایی که مدعیان حقوق بشر خارجی و داخلی آن را سفره ارتزاق میلیونها کسبوکار اینترنتی میدانند غافل از اینکه بستر اقتصادی فضای مجازی نیز همان بهانهای است که بهانه جویان ایرادگیر به کالای ایرانی آن را دستاویز این روزهای جامعه کردهاند.
زمانی برای ناامیدی و از کار انداختن چرخ تولید داخلی همین تئوریسینهای بهانهجو مدعی بودند کالای ایرانی نمیتواند با کالای خارجی رقابت کند و سطح کیفی چرخ تولید داخلی را چنان ضعیف میدانستند که سالها طول میکشد تا ایران بتواند کالایی مشابه نمونه خارجی تولید و روانه بازار کند. اما دست قدرت و یدالهی توسعه و پیشرفت تولید کالای داخلی از آستین جوانان و نخبگان ایرانی به مدد تحریمهای ظالمانه استکبار جهانی بیرون آمد و دیدیم در این سالها ایران با طی نمودن پلههای ترقی گوی رغبت تولید را از کشورهای منطقه و حتی بعضاً غرب ربود و توانست با اتکا به دانش و فناوری داخلی قدمهای مؤثری در جهت رشد و توسعه تولید داخلی بردارد .
حال حکایت امروز، حکایت پلتفرمهای ایرانی است. پلت فرمها و اپلیکیشنهایی که در حوزه شبکههای اجتماعی در راستای بومیسازی این فناوری توسط برخی شرکتهای دانش بنیان و مهندسین نرمافزار ایرانی طراحی و تولید شده و چندین سال است که در دسترس مردم ایران قرار گرفتهاست .پلتفرم هایی مانند روبیکا، سروش ،آی گپ ، گپ و غیره که امکاناتی مشابه نمونههای خارجی مانند اینستاگرام ،واتساپ تلگرام و … دارند. این پلتفرمها، با بسترسازی فنی ، زمینه فعالیت خیلی از مشاغل را در فضای مجازی و بازار دیجیتال فراهم کردهاند.
اگر بخواهیم مختصر به قابلیت یک پلتفرم برای ارضای نیازهای یک کاربر در فضای مجازی بپردازیم باید بگوییم تمام توقع یک کاربر فضای مجازی از یک پلتفرم اجتماعی امکان برقراری تماس صوتی، تصویری، تایپی، امکان دسترسی به یک بازار فراگیر ملی برای عرضه اجناس و خریدوفروش و کسبوکار ،دسترسی به منابع متنوع سرگرمی مانند بازی، فیلم ،موسیقی و غیره است که میتوان گفت تمام این امکانات در اپ ها و نرمافزارهای ایرانی مشابه خارجی وجود دارد. بهطور مثال، پلتفرم روبیکا با ایجاد بستری به نام روبینو ، به کاربران اجازه میدهد عکس، فیلم و محتوای شخصی و شغلی خود را با میلیونها ایرانی به اشتراک بگذارد یا با استفاده از ظرفیت گفتگو، این نرمافزار قادر به خدماترسانی در عرصه گروههای گفتگو محور و شبکه محور است.
پلتفرمهایی مانند آی گپ ،گپ، سروش و ایتا نیز مشابه نمونههای خارجی عمل میکنند .آنچه دغدغه کاربران ایرانی پلتفرمهای بومی و داخلی است، شاید ضعفهای ناچیزی در برخی از این نرمافزار هاست که میشود با بازبینیهای فنی توسط شرکتهای سازنده این نقصها را برطرف کرد و با کیفیسازی، بستری امن و ارزانتر نسبتبه مشابه خارجی برای کاربران ایرانی مهیا کرد .اما متأسفانه این روزها با مدیریت ژنرالهای پشتپردهی فضای مجازی، با به میدان فرستادن سربازان فیک و جعلی در بستر پلتفرمهای خارجی مانند اینستاگرام، توییتر و … فضای روانی جامعه دچار التهاب شدهاست.
تقریباً یک ماه از فیلترینگ برخی پلتفرمهای خارجی در ایران میگذرد و مشخص نیست این روند تا کی ادامه داشته باشد اما آنچه مهم است اینکه جامعه ایرانی باید به این باور برسد که نرمافزارها و پلتفرمهایی که بسترساز فضای اجتماعی و مجازی کاربران داخلی است، سرنوشتی مشابه کالای ایرانی باید داشته باشند، یعنی ما باید به این باور برسیم که حاصل تلاش مهندسان و جوانان نخبه ایرانی در تولید پلت فرمها و نرمافزارهای عرصه فضای مجازی، همان کالای ایرانی است که اگر از آن حمایت نشود نهتنها میدان را برای نمونههای مشابه خارجی خالی میکند بلکه موجب رخوت و به حاشیه رفتن سازندگان آن و ایجاد یأس و ناامیدی در بین جوانان تحصیلکرده و نخبه میشود که پا در این میدان گذاشتهاند و امید دارند که این بستر با کمک و حمایت مردم و مسئولین روزبهروز غنیتر شده و آنقدر تقویت شود که جامعه ایرانی خودش را بینیاز از هر گونه کالای دیجیتال خارجی بداند.
بهانهجویان و دایههای مهربانتر از مادر در کشور نیز باید بدانند بهجای سنگاندازی جلوی پای مهندسان ایرانی و دفاع از کالاها و شبکههای اجتماعی خارجی، بد نیست به نیات پشتپرده سازندگان این پلتفرم ها نگاهی بیندازند. پلت فرمهایی که با ترویج خشونت و فحشا، مغز نوجوانان و جوانان مسلمان ایرانی را هدف قرار دادهاند. چرا باید کشور ما تاوان عواقب چنین برنامههایی را بپردازد ؟حوادثی مانند خودکشی نوجوانان ایرانی در بستر بازیهای رایانهای همچون نهنگ آبی، تشویش افکار عمومی توسط برخی سلبریتی های معلومالحال که نهایتاً موجب ترغیب لاتهای مجازی و منجر به قتل یکی از طلبههای ایرانی شد، ترویج خشونت ،سکس و فحشا و بیبندوباری در فضای مجازی توسط اکانت های جعلی و فیک ،انتشار فیلمهای مستهجن غربی در این بستر، ترغیب و تشویق اجباری برخی چهرههای مشهور ایرانی به همصدایی با اغتشاشگران و مخربین فضای عمومی به بهانههای آزادی زنان و آزادی بیان و غیره از جمله زیانهایی است که طی چندین سال اخیر توسط پلتفرمهای خارجی و در پس پرده، گردانندگان و سازندگان آنها به جامعه ایرانی وارد شدهاست.
امید است که مسئولین حوزه های زیرساختی فناوریهای ارتباطات کشور با حمایت از پلتفرمهای ایرانی زمینه را برای هرچه بیشتر و بهتر کیفیسازی این نرمافزارها مهیا کنند تا فعالان فضای مجازی و فعالان اقتصادی حوزه کسبوکار اینترنتی بتوانند بهراحتی در این زمینه فعالیت کنند چرا که با حمایت از این پلتفرم ها نهتنها اقتصاد مبتنی بر فضای مجازی کشور رونق خواهد گرفت بلکه روزنه امیدی در دل فارغالتحصیلان علوم کامپیوتر و ارتباطات و شرکتهای دانش بنیان داخلی ایجاد میشود.
مژگان بیرانوند؛کارشناس رسانه