بسیاری از رزمندگان هرمزگان و خط شکنان لشکر ثارالله را بچههای استان هرمزگان تشکیل میدادند و گردان غواصهای لشکر ثارالله که در جبههها شهرت شجاعت گرفته بودند، اغلب بچههای دریادیده و دریادل هرمزگانی بودند.
سوی دیگر، در سنگر فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در لشکر 41 ثارالله نیز هرمزگان یک پای ثابت و همیشگی به نام سردار علی حاجبی (قائم مقام لشکر ثارالله) داشت که نخبه عرصه جنگ و از یلان غیور اهل رودان هرمزگان بود که همیشه دست راست حاج قاسم بود و گاهی در غیاب فرمانده، یک تنه لشکر را پیش میکشید.
بچه های هرمزگان کم حرف و صبور و با صلابتند و این را در مورد علی حاجبی که قائم مقام لشکر حاج قاسم بود، دوچندان میگویند. حاج قاسم که خودش کوه ایمان و صبر بود، بارها از ایمان علی و دیگر شیربچههای هرمزگان در جنگ یاد میکند و آنان را الگوهای معنویت و مظلومیت میخواند.
سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی «مرد صلابت و اقتدار و فرمانده شجاع لشکر ۴۱ ثارالله دفاع مقدس»، دریایی از خاطره را در دل شهدا و رزمندگان استان هرمزگان به جای گذاشته است.
صمیمت حاج قاسم سلیمانی در جبههها آنهم با بچههای جنوب چنان عشق و الفتی میان ایجاد کرده بود و در فضای جبههها نیز تشدید شده بود که هیچ گاه از یادها و خاطرهها نخواهد رفت.
روزی که خبر شهادت شهید سلیمانی به هرمزگان رسید، همه ایران داغدار بود و هرمزگان داغدارتر.
سردار علی دانشمند از همرزمان شهید سلیمانی درباره حاج قاسم میگوید: اوایل دوران دفاع مقدس و در حدود سالهای ۶۲ یا ۶۳ بود که حاج قاسم به همراه فرماندهان و مسوولان لشکر۴۱ ثارالله برای انجام ماموریتی به بندرعباس آمده بودند. بعد از اتمام جلساتشان و هماهنگی لازم در مورد نحوه چگونگی اعزام نیروهای هرمزگان و شهر بندرعباس به لشکر ۴۱ ثارلله به عنوان نیروهای داوطلب، قرار شد برای استراحت به منزل ما بیایند و شب را آن جا بمانند و صبح عازم کرمان شوند.
پس از آمدن به منزل ما و پذیرایی مختصی، برایشان تشک و پتویی آوردیم تا استراحت کنند اما دیدم حاج قاسم میگوید: « اینها چیه؟ یعنی ما روی پتو و تشک گرم و نرم بخوابیم؟ نه همه اینها را جمع کنید، من فقط روی زمین و تنها با یک بالش میخوابم. در روزهایی که بچه های مردم در جبههها زیر توپ و خمپارهاند، من نمی توانم اینجا در آسایش بخوابم.» این ویژگیهای شهید سلیمانی، از او دردانهای در دل ملت ایران ساخته بود.
سردار رضا ترابی فرمانده پیشین سپاه امام سجاد (ع) هرمزگان نیز سابقه همرزمی با حاج قاسم را در جبههها دارد، در بیان خاطرهای از او میگوید: بعد از عملیات کربلای یک در تیرماه ۱۳۶۵ که شهر مهران آزاد شد، به اهواز آمدیم، گفتند حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله گفت بیاید جلسه.
وی افزود: من و آقایان نبی زاده و مُلاپرست در نشست شرکت کردیم ، سردار سلیمانی گفت برای ماموریتهایی در آینده (در آن زمان فقط یک گردان غواص داشت گردان ۴۱۰ به فرماندهی شهید احمد امینی که در والفجر هشت شهید شد) نیاز به تقویت و افزایش گردانهای غواص داریم هیچکس بهتر از رزمندههای هرمزگان نیست و بروید و مقدمات راهاندازی گردانهای غواصی از بین نیروهایتان آماده کنید.
سردار ترابی ادامه میدهد: سردار سلیمانی ما را برای یک سفر تشویقی به مشهد برای زیارت امام رضا(ع) فرستاد به اتفاق کادر گردان رفتیم زیارت امام رضا(ع) و از مشهد به بندرعباس برگشتیم و با مراجعه به منطقه یکم نیروی دریایی سپاه و ارتش کار آموزشی غواصی را در ساحل بندرعباس آغاز کردیم؛ حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکرثارالله با آن تجربه و تخصص به رزمندههای هرمزگان از جمله فرمانده گردان ما آقای منصور نبیزاده اعتماد کرد و به این ترتیب گردان ۴۲۲ خاکی به گردان ویژه غواص تبدیل شد". زمانی که گردان خاکی ۴۲۲ آقای نبیزاده تبدیل به گردان غواص شد اولین عملیات سه ماه بعد انجام شد، لذا یکی از گردانهایی که در لشکرثارالله بسیار خوش درخشید، همین گردان ۴۲۲ استان هرمزگان بود. شهید سلیمانی در حقیقت اعتماد بالایی به نسل جوان داشت و مأموریتهای بزرگ را با جوانان انجام میداد.
حاج قاسم حدود دو دهه قبل و در مراسم یادواره شهید علی حاجبی که قائم مقامش در لشکر ثارالله بود، میگوید:
«بندرعباس و استان هرمزگان در دفاع مقدس نقش بسیار ارزنده اما مظلومانهای دارد، مظلومانه از این بابت که شاید کسی خیلی نمیداند که در استان هرمزگان ۱۲۰۰نفر در صحنه دفاع مقدس به شهادت رسیدند، مثل مظلومیت خود بچههای استان هرمزگان ساکت، مظلوم، پرمعنویت، اما در مقابل دشمن کورهای از آتش و حرارت، در همه جاهای جنگ، هرمزگان بود. بانی یا موتور محرکه پنج یا شش عملیات مهم هرمزگان بود، بخش عظیمی از پیروزیهای عملیات والفجر هشت مدیون رزمندگان هرمزگان است.