به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمانشاه، سردار «شهید داریوش ریزهوندی» در تاریخ یکم فروردین ماه سال ۱۳۳۶ در شهرستان اسلام آبادغرب در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد.
وی دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرستان اسلام آبادغرب سپری کرد و در آن هنگام با اُنس و اُلفت گرفتن با قرآن کریم روزگار خود را گذراند.
این شهید والامقام بعد از اخذ مدرک دیپلم به عنوان معلم در دورافتادهترین روستاهای منطقه خود به تعلیم و تربیت کودکان و خدمترسانی به روستاییان پرداخت.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با بنیانگذاری کمیته سپاه و بسیج سازندگی در اسلام آبادغرب خدمات شایانی را در منطقه «کرندغرب» به خصوص در احیای مقاومت و ضربه زدن بر پیکره ضدانقلاب انجام داد.
اهمیت وجود این شهید بزرگوار برای عناصر ضدانقلاب تا حدی بود که برای اسارتش جایزه تعیین کرده بودند و طولی نکشید که در کمینگاه منافقان به اسارت درآمده و در حین انتقال به کشور عراق توسط رزمندگان اسلام آزاد شد.
شهید ریزه وندی در دوران دفاع مقدس فرماندهی گردان مالک اشتر تیپ محمد رسول الله (ص) را بر عهده داشت و در هنگام عملیاتها به نیروهای زیر پوشش خود میگفت کسانی که در عملیات شرکت کنند شهید میشوند.
در وصیتنامه این شهید والامقام آمده است: خداوندا تو خود شاهدی که در دلم ذرهای ترس وجود نداشته و بارها مرگ را در مقابل چشمان خود دیده، اما لحظهای برای دفاع از مملکت خود درنگ نکرده ام.
وی در ادامه وصیت نامهاش نوشته است: خداوندا تو خود شاهدی که برای جلب رضایت تو و ادای تکلیف به جبهههای حق علیه باطل رفته و هیچ افتخاری بالاتر از این نبوده که بنده تو هستم و سرانجام مرا چنان کن که خود میپسندی، نه آنطور که خود میخواهم.
در خاطرات همرزم شهید آمده است: زمانی که عراقیها دور تا دور ما را محاصره کرده بودند و بیشتر رزمندگان را شهید، به شهید ریزه وندی گفتم که حتما اسیر یا شهید میشویم، اما او با روحیه بالایی که به من داد توانستیم خیل عظیمی از عراقیها را کشته و به منطقه برگردیم.
وی میافزاید: شهید ریزه وندی مدتی پس از شهادتش به خوابم آمد و از شکافی که در کنار قبرش ایجاد شده بود خبر داد که سریعاً آنرا برطرف کرده و چندی بعد دوباره به خوابم آمد و با لیوانی شیر از من تشکر کرد.
سرانجام این شهید والامقام پس از رشادتهای فراوان در تاریخ دهم مهر ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات مسلم ابن عقیل در شهرستان سومار شربت شهادت را نوشید.