به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ هیجان چیست؟ به زبان ساده می توان هیجان ها را علائمی در بدن تعریف کرد که به شما می گویند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. وقتی اتفاقی خوشایند برای شما رخ می دهد، احساس خوبی دارید؛ وقتی که حادثه ای ناخوشایند برایتان پیش می آید، احساس بدی دارید. واکنش های آنی شما به حوادث را هیجان های اولیه می گویند. این هیجان ها بلافاصله احساس های شدیدی را در شما دامن می زنند و افکار شما در ایجاد این هیجانها نقشی ندارند.
برای مثال اگر در مسابقه ای برنده شوید، ممکن است بلافاصله احساس خوشحالی و ذوق زدگی کنید. وقتی که فرد مورد علاقه شما دچار مشکل می شود، بلافاصله غمگین می شوید. وقتی فردی بـه حقوق شما تجاوز می کند، ممکن است بلافاصله عصبانی شوید. اما علاوه بر هیجانهای اولیه ممکن است هیجانهای ثانویه را نیز تجربه کنید.
هیجانهای ثانویه را می توان واکنش هیجانی بـه هیجانهای اولیه تعریف کرد. به عبارت دیگر، هیجانهای ثانویه یعنی احساس های شما درباره احساس های اولیه تان.
ممکن است واکنش هیجانی اولیه شما در موقعیت، به زنجیره پایان ناپذیری از هیجان های ثانویه آشفته ساز دامن بزند و درد شما را بیشتر از هیجان اولیه کند. به همین دلیل حائز اهمیت است که بتوانید هیجان اولیه و اصیل خود را در موقعیت آشفته ساز بشناسید تا بتوانید قبل از اینکه هیجان های ثانویه شما را از پای درآورند با احساس خود کنار بیایید.
برای این کار، مهارت های نظم بخشی هیجانی، مفید و کارسازند. مهارت های نظم بخشی هیجانی به شما کمک می کنند تا به شیوه های جدیدتر و سالم تر بتوانید با احساس های اولیه و ثانویه آشفته ساز مقابله کنید.
مهارت های نظم بخشی هیجانی به شما کمک می کنند تا با واکنش های هیجانی اولیه و ثانویه خود به شیوه هایی مؤثرتر و جدیدتر مقابله کنید. «به یاد داشته باشید که همیشه نمی توانید احساس خود را کنترل کنید، اما می توانید واکنش خود به این احسـاسها را کنترل کنید.» چندین مهارت برای نظم بخشی هیجانی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا بر هیجان ها و رفتارهای ناشی از این هیجان ها کنترل بیشتری پیدا کنید.
هیجان هایتان را بشناسید:
اگر یاد بگیرید که هیجان هایتان را بشناسید و به اثر آنها بر زندگی خود پی ببرید، گام اول را برای کنترل واکنش های هیجانی شدید خود برداشته اید؛ بسیاری از اوقات، افراد به چگونگی احساس شان توجهی اندک دارند. در نتیجه، از اطلاعات زیادی که در درونشان وجود دارد محروم می شوند و نمی توانند از این اطلاعات استفاده کنند.
این واقعیت درباره افرادی صدق می کند که با هیجان های دردسر ساز خود دست و پنجه نرم می کنند و متوجه می شوند که هیجان های آشفته ساز آنها مثل موج های سهمگین عمل می کنند و غلبه بر آنها برایشان مشکل است «هیجان هایی مثل غمگینی، خشم، گناه و شرم» مشکل اینجاست که زمانی متوجه این موج های سهمگین می شوند که دیگر کار از کار گذشته است.
کنترل:
گام اول برای کنترل واکنش های هیجانی ناتوان ساز، این است که شدت فرآیندهای هیجانی را کاهش بدهیم؛ به گونه ای که بتوانیم به نقد و بررسی بیشتر آنها بپردازیم. با این کار می توانیم تصمیمی درست اتخاذ کنیم؛ این تمرین به شما کمک می کند که در این فرایند گام بگذارید.
نقد و بررسی موقعیت های هیجانی قبلی:
برای این کار باید تا جای ممکن با خودتان صادق و روراست باشید. هدف چنیـن تمرینی این است که پی ببرید که چه هیجانهایی را تجربه کرده اید «هم هیجانهای اولیه و هم ثانویه» و سپس متوجه شوید که این هیجانها چه اثری بر اعمال و احساسهای بعدی شما به جای گذاشته اند.
فاطمه رنجبری، كارشناس روانشناسی