به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج در اهواز؛ جلیل سوری از ایثارگران دفاع مقدس می گوید: بعثیها میدانستند توی دلمان چه خبر است. برگ برندهی بچههای ما «معنویت» بود و تفنگهایشان افتاد دنبال به رگبار بستن دین و ایمانمان. آتش توپخانه و پاتکهایشان را در ماه مبارک زیاد کردند.
میدانستند بچهها با زبان روزه تاب و توانی ندارند. میخواستند از این فرصت استفاده کنند و وضعیت جبهه را به سود خودشان عملیاتی کنند اما کور خواندند.
رزمندهها با زبان روزه و زیر تیغ آفتاب از کوچکترین مسوولیتهایشان هم دل نمیکندند و همهی کارهایشان را تمام و کمال انجام میدادند. حالا من میگویم آفتاب و شما چیز دیگری میشنوی اما آفتاب جنوب بدجور سوزان است؛ گوشت تن آدم را آب میکند؛ ما هم چارهای نداشتیم، چفیههایمان را خیس میکردیم و روی سر و صورتمان میگذاشتیم تا بلکه یک خورده از گرمای بدنمان کم شود.
سفرهی افطار را هم که میانداختیم برای خودش ماجرایی داشت؛ گلوها و دهنها خشک، صورتها زخمی و رنگپریده، فشارها افتاده اما هیچکس روزهاش را باز نمیکرد و نوبت افطارمان را به هم میدادیم.