به گزارش خبرگزاری بسیج،، شهید علیاکبر میرزایی، در سال ۱۳۴۲ هجری شمسی در شهر درق در خانوادهای مذهبی و سختکوش در خاندان میرزائی با پیشه کشاورزی و دامپروری، به دنیا آمد.
در دوسالگی به بیماری سختی مبتلا شد که خانواده او را نذر حضرت ابوالفضل «علیهالسلام» کردند، او اولین فرزند این خانواده بود و در آغوش مادری مهربان و پدری دلسوز رشد و پرورش یافت و طوری تربیت یافت که در فامیل در گفتار و کردار مشهور به اخلاق حسنه بود.
وقتی به سن ورود به مکتبخانه (مدرسه کنونی) رسید جهت فراگیری قرآن و سایر علوم به مکتب رفت؛ اما به علت برخی مشکلات از تحصیل باز ماند و هرگز سواد خواندن و نوشتن را همچون دیگر بچههای همسنوسال خود در مکتبخانه نیاموخت و ازآنجاکه علاقهٔ زیادی به خواندن و نوشتن داشت بهصورت خودجوش و بهرهگرفتن از دوستانش بهدوراز کلاس درس و معلم اندکی خواندن و نوشتن را یاد گرفت و از همان دوران کودکی بهاندازهٔ توانش همپای پدر مشغول به کارهای کشاورزی و دامداری شد و طعم سختکوشی را چشید.
وقتی به سن نوجوانی رسید جهت کمک به اقتصاد خانواده و حرفهآموزی، راهی شهر شاهرود شد و بهعنوان شاگرد خیاطی در آنجا مشغول به کار شد.
در همین دوران بود که با اندیشههای حضرت امام خمینی (ره) و اعلامیههای ایشان که در جهت مخالفت با رژیم شاهنشاهی و طاغوت صادر میشد، آشنا شد.
وی با روحانیون روستا در ارتباط بود و در توزیع اعلامیه و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) فعالیت داشت و دوران مبارزات انقلابی خود را با همراهی سایر دوستانش به طور مخفیانه شروع کرد؛ روحیه ولایتپذیری را در خودش تقویت کرد و پس از اینکه قدم در آستانه سن جوانی گذاشت از حرفه خیاطی بیرونآمده و به همراهی پدر جهت کارگری به تهران رفت و باعث شد تا در آنجا بیشتر با افکار حضرت امام آشنایی پیدا کند.
در این ایام، روزها را با کارگر زیردست بنا بودن سپری کرد و طول شب را به پخش اعلامیههای امام مشغول شد؛ دوران کارگری او در تهران مصادف شده بود با اوجگیری حرکتهای انقلابی مردم، این سابقه مبارزاتی او باعث شد تا پس از پیروزی انقلاب در سن ۱۷ سالگی به عضویت بسیج و استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآید و دوره آموزشی ۴۵ روزه را در پادگان شهید بهشتی بجنورد بگذراند.
وی ابتدا آرپیجی زن و سپس مسئول دسته و بعد فرمانده گروهان شد.
علیاکبر میرزائی دوران آموزشی ویژه کردستان را در سال ۶۱ در پادگان امام حسین (ع) گذراند و یک دوره ویژه را هم در سقز به پایان رساند.
او مدتی در تیپ ویژه شهدا بود و سپس بهعنوان معاونت اطلاعات عملیات لشکر ۵ نصر جهت شناسایی در کردستان و جنوب فعالیت میکرد.
این شهید والامقام قبل از اعزام به جبهه مدتی در هلالاحمر شیروان و مدتی در بهداری سپاه مشغول کار بود و در عملیات مختلف ازجمله والفجر ۲ و ۳ و ۴ و ۸، بدر، فتحالمبین، میمک، طریقالقدس و پاکسازی کردستان حضور داشت.
شهید میرزائی در تمام این دوران باعلاقه و عزم و ارادهای محکم دست از یادگیری برنداشت و دوستان و همرزمانش همچون شهید محرابی را معلم خود قرارداد تا خواندن و نوشتن را به او بیاموزند و به گفته دوستان و همرزمانش؛ ازآنجاکه سمت نظامیاش اقتضای میکرد، بر خود لازم دانست زبان عربی را در حد محاوره هم که شده یاد بگیرد و این ارادهٔ محکم، شجاعت و دیگر ویژگیهای شخصیتی و اخلاق حسنهاش بود که او را موردتوجه فرماندهان نظامی قرارداد و در سمت معاونت اطلاعات عملیات لشکر و گردان قرار گرفت و سرانجام در سی ویکم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۵ که مصادف بود با ایام قدر ماه مبارک رمضان در منطقه مهران در عملیات شناسایی به درجهٔ رفیع شهادت نائل شد.
مزار شهید میرزائی در گلزار شهدای دَرَق (باب النّور) واقع شده است.
/عصراترک